Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


شنبه ۳ آذر
۱۴۰۳

21. جمادي‌الاول 1446


23. نوامبر 2024






درس علو همت، مناعت طبع، کرامت و عزت نفس
تالیفات استاد - کتاب کرشمه حسن
فهرست مطلب
درس علو همت، مناعت طبع، کرامت و عزت نفس
صفحه 2
صفحه 3
تمامی صفحات

 

علوّ همّت، مناعت طبع، کرامت و عزّت نفس



درس‌ دیگری که در عرصه‌ی عرفان و اخلاق از مکتب عاشورا می‌توان آموخت، درس علوّ همّت، مناعت طبع، کرامت و عزّت نفس است.
انسان اگر ارزش و عظمتی را که خداوند در وجود او نهاده بشناسد، گوهر جان خویش را از همه‌ی عالَم گرانبهاتر می‌بیند و حاضر نخواهد شد به قیمت همه‌ی دنیا خویشتن را بفروشد و یا آن را در دسترس شیطان قرار دهد که برُباید و یا آن را در معرض آلودگی‌ها قرار دهد و به زشتی بیالاید؛ بلکه همچون گوهرشناس و جواهرتراش ماهری، روی این گوهر کار می‌کند و با تراش‌های زیبایی که به آن می‌دهد، زیبایی و ارزش آن را صد چندان می‌کند. امیرالمؤمنین علی علیه‌السّلام می‌فرمایند: مَن عَرَفَ نَفسَه جَلَّ اَمرُهُ: کسی که خویشتن را بشناسد، کارش بالا خواهد گرفت.  همچنین می‌فرمایند: اَلعارِفُ مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَاَعتَقَها وَ نَزَّهَها عَن کُلِّ ما یُبَعِّدُها: عارف کسی است که به ارزش و حقیقت خویش پی برده و خود را از اسارت‌ها و تعلّقات رها کرده و از هر آنچه که او را از کمال محروم می‌کند، تنزیه و پاک کرده است.  و نیز می‌فرمایند: مَن لَم یَعرِف نَفسَه بَعُدَ عَن سَبیلِ النَّجاةِ وَ خَبَطَ فِی الضَّلالِ وَ الجَهالاتِ: کسی که خویشتن را نشناسد، از راه نجات به دور می‌افتد و در وادی گمراهی‌ها و نادانی‌ها به بی‌راهه خواهد رفت.
از امام سجّاد علیه‌السّلام پرسیدند: مَن اَعظَمُ النّاسِ خَطَراً؟ بزرگترین انسان کیست؟ فرمودند: مَن لَم یَرَی الدُّنیا خَطَراً لِنَفسِهِ: کسی که همه‌ی دنیا را بها و همپایه‌ی خویش نمی‌داند.
از امام هادی علیه‌السّلام روایت شده که فرمودند: مَن هانَت عَلَیهِ نَفسُهُ فَلا تَأمَن شَرَّهُ: کسی که ارزش خویش را نشناخته است و خود را موجود حقیری می‌پندارد، خود را از شّر او در امان ندان؛  چرا که به اندک بهایی دست به بزرگترین جنایات خواهد زد.
به تعبیر شاعر:
من غلام آن که نفروشد وجود
جز بدان سلطان با افضال و جود
من غلام آن مس همّت‌پرست
کو  به غیر کیمیـا نـارد  شکست

 

 



امام سجّاد علیه‌السّلام خطاب به اصحابشان فرمودند: لَیسَ ِلاَبدانِکُم ثَمَنٌ اِلاَّ الجَنَّةِ فَلا تَبیعوها بِغَیرِها فَاِنَّهُ مَن رَضِیَ مِنَ اللهِ بِالدُّنیا فَقَد رَضِیَ بِالخَسیسِ: برای جان‌های شما بهایی جز بهشت نیست؛ پس گوهر نفس خود را جز به آن نفروشید. زیرا کسی که از خدای متعال فقط به دریافت دنیا راضی شد، به چیز بسیار کم‌بهایی ‌قناعت کرده است.  کسی که ارزش گوهر انسانی خویش را بشناسد، با تطمیع و تهدید، تن به ذلّت و خواری نخواهد داد و به هیچ‌وجه حاضر نخواهد بود در برابر ظلم و زور سکوت نماید. او کشته شدن به تیغ طاغوت‌ها را بر زبونی تسلیم در مقابل آنها ترجیح می‌دهد و مرگ عزّتمندانه را بر زندگی زبون برمی‌گزیند.
به تعبیر حافظ:
غلام همّت آنم که زیر چرخ کبود
از آنچه رنگ تعلّق پذیرد آزاد است
امام حسین علیه‌السّلام در پاسخ به اَطرَف، برادر ناتنی خود، فرمودند: وَ اللهِ لا اَعطِی الدَّنِیَّةَ مِن نَفسی اَبداً: به خدا سوگند هرگز من تن به خواری نخواهم داد.
و همین‌طور در روز دوم محرم خطاب به اصحاب بزرگوارشان فرمودند: اِنّی لا اَرَی المَوتَ اِلاّ سَعادَةً وَ الحَیوةَ مَعَ الظّالِمینَ اِلاّ بَرَماً: من مرگ در راه خدا را جز سعادت و زنده ماندن در کنار ظالمان را جز خواری نمی‌بینم.
وقتی حرّ بن یزید ریاحی، امام حسین علیه‌السّلام را تهدید کرد، حضرت به او فرمودند: لَیسَ شَأنی شَأنَ مَن یَخافُ المَوتِ، ما اَهوَنَ المَوتُ عَلی سَبیلِ نَیلِ العِزِّ وَ اِحیاءِ الحَقِّ، ... اِنَّ نَفسی َلاَکبَرُ مِن ذلِکَ وَ هِمَّتی َلاَعلی مِن اَن اَحمِلَ الضَّیمَ خَوفاً مِنَ المَوتِ: من کسی نیستم که از مرگ بترسم؛ مرگ چه چیز کوچکی است در راه رسیدن به عزّت و احیای حق. روح من بزرگتر از آن و همّت من بلندتر از آن است که از ترس کشته شدن تن به خواری دهم.



حضرت اباعبدالله علیه‌السّلام در روز عاشورا فرمودند: لا، وَاللهِ لا اَعطیهِم بِیَدی اِعطاءَ الذَّلیلِ وَ لا اَفِرُّ مِنهُم فِرارَ العَبیدِ: نه، به خدا سوگند من همانند انسان‌های خوار و ذلیل، دست بیعت به آنها نخواهم داد؛ و همانند بردگان از آنها نخواهم گریخت.  در جای دیگر حضرت فرمودند: اَلا اِنَّ الدَّعِیَّ بن الدَّعِیَّ قَد رَکَزَ بَینَ اثنَتَینِ بَینَ السِّلَّةِ و الذِّلَّةِ وَ هَیهاتَ مِنَّا الذِّلَّةِ، یَابَی اللهُ لَنا ذلِکَ وَ رَسولُهُ وَ المُؤمِنونَ وَ حُجورٌ طابَت وَ طَهُرَت وَ عُنوفٌ حَمِیَّةٌ وَ نُفوسٌ اَبیَّةٌ مِن اَن تُؤثِرَ طاعَةَ اللِّئامِ عَلی مَصارِعِ الکِرامِ: این پست فرزند پست (یزید)، من را بر سر دو راهی قرار داده است؛ از یک سو شمشیر و کشته شدن و از سوی دیگر تن به ذلّت و خواری دادن. تن به ذلّت دادن از ما دور است. خدای متعال و پیامبر او صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و مؤمنان و دامن‌های پاکی که ما را پرورانده‌اند و اندیشه‌های بلندی که زیر بار ظلم نمی‌روند و روح‌های تسلیم‌ناپذیر، اِبا دارند که ما به طاعت و فرمانبری لئیمان تن دهیم و آن را بر کشته شدن در اوج عزّت و کرامت ترجیح دهیم.
عزّت نفسی که امام سجّاد و حضرت زینب سلام‌الله‌علیهما در دربار ابن زیاد و در کاخ یزید لعنة‌الله‌علیهما از خود نشان دادند، جلوه‌‌های دیگر این عظمت و عزّت نفس است.
بنابراین یکی از درس‌های بزرگ دیگری که از مکتب عاشورا می توان آموخت، درس علوّهمّت، مناعت طبع، کرامت و عزّت نفس در برابر ستمگران است.