Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


شنبه ۳ آذر
۱۴۰۳

21. جمادي‌الاول 1446


23. نوامبر 2024






درس توکل
تالیفات استاد - کتاب کرشمه حسن
فهرست مطلب
درس توکل
صفحه 2
تمامی صفحات

 

توکل



درس‌ دیگری که در عرصه‌ی عرفان و اخلاق از عاشورا می‌توان آموخت، درس توکّل در زندگی و تنها به خدا اعتماد و اتّکا کردن است.
کسی که از یک سو تنها خدا را مؤثّر می‌داند و همه‌ی امور عالم را تحت اراده و در دست خدای متعال می‌بیند و غیر خدا را در عالم هیچ‌کاره به شمار می‌آورد و از سوی دیگر به خدا و مقدّرات الهی حُسن ظن دارد و خدا را آگاه به نیاز بندگان و غنیّ و قادر به رفع حوائج آنها و جواد و کریم و عطوف و رحیم می‌داند، چنین فردی در زندگی تنها به خدا اتّکا خواهد کرد و تنها به او چشم امید خواهد دوخت؛ چرا که جز خدا احدی را در عالم کاره‌ای نمی‌داند و خدا هم جز خیر برای بندگانش مقدّر نمی‌کند. در حدیث آمده است که پیامبر بزرگوار اسلام صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم از جبرئیل سؤال کردند: مَا التَّوَکُّلُ عَلَی اللهِ عَزَّوَجلَّ؟ توکّل بر خدای عزّوجل چیست؟ جبرئیل سلام‌الله‌علیه عرضه داشت: اَلعِلمُ بِاَنَّ المَخلوقَ لا یَضُرُّ وَ لا یَنفَعُ وَ لا یُعطی وَ لا یَمنَعُ وَ استِعمالُ الیَأسِ عَنِ الخَلقِ. فَاِذا کانَ العَبدُ کَذلِکَ لَم یَعمَل ِلاَحَدٍ سِوَی اللهِ وَ لَم یَرجُ وَ لَم یَخَف سِوَی اللهِ وَ لَم یَطمَع فی اَحَدٍ سِوَی اللهِ فَهذا هُوَ التَوَکُّلُ: توکّل پی بردن به این حقیقت است که مخلوق نه زیانی می‌رساند و نه سودی؛ نه چیزی می‌تواند عطا کند و نه می‌تواند مانع رسیدن چیزی شود و اینکه شخص به طور کامل از مخلوق قطع امید کرده و یأس پیشه کند. وقتی بنده‌ای این‌گونه شد، جز برای خدا کار نخواهد کرد؛ جز به خدا امید نخواهد بست؛ جز از خدا پروا نخواهد داشت و جز به خدا طمع نخواهد بست و این حقیقت توکّل است. 
در نهضت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السّلام جلوه‌های توکّل را به زیبایی می‌توان دید. امام حسین علیه‌السّلام در یکی از سخنرانی‌هایشان در روز عاشورا، خطاب به کوفیان فرمودند: وَ اَنتُمُ ابنُ الحَربِ وَ اَشیاعُهُ تَعتَمِدونَ: شما (ای لشکریان عمرسعد) به یزید و پیروانش اعتماد و اتّکا کردید. متقابلاً فرمودند: اِنّی تَوکَّلتُ عَلَی اللهِ رَبّی وَ رَبُّکُم ما مِن دابّهٍ اِلاّ هُوَ آخِذٌ بِناصیَتِها: امّا من اتّکا و توکّلم بر الله است که پروردگار من و شماست و هیچ موجود زنده و جنبنده‌‌ای نیست مگر اینکه تحت اراده و قدرت الهی است. و در پایان همان سخنرانی به خدای متعال عرضه داشتند: اَنتَ رَبُّنا عَلَیکَ تَوَکَّلنا وَ اِلَیکَ المَصیرُ: ای خدای بزرگ! ای محبوب و معبود من! تو ربّ و صاحب و پروراننده‌ی ما هستی؛ پس ما تنها بر تو توکّل می‌کنیم و صیرورت و شدن ما به سوی توست.



جلوه‌ی دیگر توکّل و اعتماد اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام به خدای متعال و اتّکا نداشتن به احدی جز خدا را در دعایی که آن حضرت در روز عاشورا بعد از به جا آوردن نماز صبح با یارانشان خواندند، می‌توان دید. ایشان به خدا عرضه داشتند: اَللّهُمَّ اَنتَ ثِقَتی فی کُلِّ کَربٍ وَ رَجائی فی کُلِّ شِدَّةٍ وَ اَنتَ لی فی کُلِّ امرٍ نَزَلَ بی ثِقَةٌ وَ عُدَّةٌ: ای خدای من! ای محبوب و معبود من! تو در هر امر ناگوار و واقعه‌ی شدید و دشوار، نقطه‌ی امید و اتّکا و اعتماد منی و در هر واقعه‌ و حادثه‌ای که برای من پیش می‌آید، معتمَد منی و سرمایه‌ و عُدّه‌ی من برای مواجه شدن با آن موقعیّت هستی.
نماد و نمود زیبای دیگر این روح توکّل و تکیه نکردن به غیر خدا در نهضت اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام زمانی است که در بین راه، در منزل زباله، خبر شهادت مسلم بن عقیل سلام‌الله‌علیه به آن حضرت می‌رسد. آن حضرت در آنجا اوّلاً صادقانه مسئله را با یارانشان در میان می‌گذارند؛ برخلاف بسیاری از رهبران که با دید دنیانگر و به خاطر استفاده از نیروی طرفدارانشان، بسیاری از واقعیّات را از آنان می‌پوشانند، امام حسین علیه‌السّلام مسئله را به طور صریح به یارانشان اعلام می‌دارند: قَد اَتانا خَبَرٌ فَظیعٌ ... قَد خَذَلَتنا شیعَتُنا؛ فَمَن اَحَبَّ مِنکُمُ الاِنصِرافَ فَلیَنصَرِف، فَلَیسَ عَلَیهِ مِنّا ذِمامٌ: خبری بس تأثّرانگیز به ما رسیده است ... شیعیان ما دست از یاری ما برداشته‌اند. پس هر یک از شما که دوست دارد، برگردد و از جانب ما حقّی بر گردن او نیست.  یعنی حال که وضعیّت را می‌بینید که جز شهادت پیشاروی ما نیست، هر کدام از شما که مایلید، می‌توانید برگردید. این روحیّه‌ی تنها به خدا اتّکا داشتن و عدم اتّکا به یاران، بسیار زیباست!
جلوه‌ی زیباتری را شب عاشورا می‌بینیم. امام حسین علیه‌السّلام بعد از اینکه از وفای یارانشان تجلیل می‌کنند، می‌فرمایند: من اذن دادم که همه‌ی شما برگردید. دشمن فقط با من کار دارد. شما از تاریکی شب استفاده کنید و می‌توانید دست برخی از بستگان مرا هم بگیرید و با خود ببرید. شب را محملی قرار دهید و کربلا را ترک کنید.
امام حسین علیه‌السّلام جز به خدای متعال تکیه نداشتند و لذا در پایان وصیّت‌نامه‌شان که قبل از ترک مدینه برای محمّد بن حنفیّه به یادگار گذاشتند، اینگونه نوشتند: وَ ما تَوفیقی اِلاّ بِاللهِ عَلَیهِ تَوَکَّلتُ وَ اِلَیهِ اُنیبُ: موفّقیّت من جز به اتّکای خدا نیست. من تنها به خدا توکّل کرده‌ام و به سوی او روی آورده‌ام.
بنابراین درس دیگری که از مکتب عاشورا می‌توان آموخت، درس تنها به خدا اعتماد و اتّکال داشتن در زندگی است.