Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


شنبه ۱۵ ارديبهشت
۱۴۰۳

25. شوال 1445


4. می 2024






۱/ تربیت زیردستان
تالیفات استاد - کتاب مدیریت اسلامی

آنچه باید در زمینة تربیت زیردستان انجام شود عبارت است از:

 

الف. جلب قلوب و جذب محبّت مرئوسان

جلب قلوب و جذب محبّت زیردستان شرط ایفای نقش تربیتی در رابطه با آنهاست و این امر از طریق وقوف مرئوسان به برخورداری مافوق از "رفتارهای شایسته"، "خلقیّات پسندیدة"، "کمالات" و حتّی "حسن و جمال ظاهری"، یعنی جاذبه‌هایی که به هر فرد واجد آنها محبوبیّت می‌بخشد، تحقّق می‌یابد. بنابراین فردی که در رأس گروهی قرار می‌گیرد باید در مجموع، در برخورداری از این جهات چهارگانه بر آنها تفوّق داشته باشد تا علاقه و محبّت آنها به وی جلب گردد و از این رهگذر زمینة ایفای نقش تربیتی نسبت به آنها برای او فراهم شود. رئیسی که فاقد برتری مذکور نسبت به زیردستانش باشد، بی‌شک فاقد جذّابیّت و توانایی نفوذ و تأثیر تربیتی در زیردستانش خواهد بود.

 

ب. مشخّص و اعلام کردن شایستها و ناشایستها

در این مرحله باید فرد برای مرئوسان خود مشخّص سازد که چه رفتارهایی در نظام ارزشی سازمان پسندیده و ممدوح است و متقابلاً چه کارها و شیوه‌هایی ناپسند و مذموم به حساب می‌آید.[۱] 

 



آنچه در این مرحله مهمّ است آگاه ساختن کلّیّة مرئوسان به مصادیق عملی خوب و بد از دیدگاه مافوق است و نه تفهیم علل و فلسفه خوب یا بد شناخته شدن آنها. درک علل و فلسفة مزبور گرچه مفید است، امّا در همة موارد و برای همة افراد امکان‌پذیر نمی‌باشد، زیرا از یک سو در بین مرئوسان کسانی وجود دارند که قدرت تجزیه و تحلیل و درک فلسفة مورد بحث را ندارند و از سوی دیگر خوب یا بد شناخته شدن برخی موارد ناشی از مصلحتهایی است که جنبة محرمانه دارند و قابل افشا بین مرئوسان نمی‌باشند. پس آنچه الزاماً خواسته می‌شود تبیین و تفکیک رفتارهای شایسته و ناشایست برای کلّیّة مرئوسان است تا هنگام اخذ تصمیم برای مبادرت به کار یا اتّخاذ رویّه‌ای، هیچ یک از آنان در زمینة این که رئیس و سازمان آن اقدام یا رویّه را چگونه ارزیابی خواهند کرد، با ابهام مواجه نباشند.[۲] 

 

ج. تبیین تبعات رفتارهای شایسته و ناشایست

تبیین و اعلام آثار و تبعاتی که هر یک از رفتارهای شایسته و ناشایست، در پی خواهند داشت دومین اقدامی است که باید توسّط مافوق صورت گیرد. به بیان دیگر مافوق باید به تعیین و تفهیم امتیازات و تشویقات و متقابلاً محرومیّتها و تنبیهاتی
که بر هر یک از رفتارهای پسندیده و مذموم مترتّب خواهد بود، بپردازد.
[۳]
شدّت و ضعف تبعات تشویقی یا تنبیهی باید حاکی از میزان پسندیده یا
ناپسند شمرده شدن اعمالی باشد که تشویقات و تنبیهات در رابطه با آنها مقرّر


می‌گردد. در نتیجه با وضع و اعلام چنین مقرّراتی، هم نظام ارزشهای سازمان در ذهن مرئوسان واضح و شفّاف‌تر می‌گردد و هم خود تشویق و تنبیه به عنوان انگیزة بیرونی، آنها را به مراعات حدود ارزشهای مزبور سوق می‌دهد.

 

د. نظارت مستمرّ، فراگیر و محسوس

نظارت مستمرّ و فراگیر رئیس بر مرئوسان و فراهم ساختن زمینه‌ای که
کلّیّة مرئوسان وجود آن را کاملاً احساس و باور داشته باشند، اقدام دیگری است که مافوق باید بدان مبادرت ورزد.
[۴] از این طریق، هم رئیس از آنچه زیردستان انجام می‌دهند و میزان توفیق خود در وصول به اهداف تربیتی آگاهی می‌یابد و هم مرئوسان، تحت تأثیر حیا از مافوق و شرم از آزرده ساختن وی بر اثر وقوف او بر وقوع آنچه نمی‌پسندد و علاقه به خشنود ساختن او بر اثر مشاهدة حُسن رفتار مرئوسان، و یا علاقة خود به دستیابی به امتیازات و تشویقات، یا تمایل به مصونیّت خویش از محرومیّتها و تنبیهات، به سمت رفتارهای شایسته و ترک آنچه ناپسند است کشیده می‌شوند.

 

هـ. نگاه داشتن مرئوسان در وضعیّتی بین خوف و رجا

مافوق باید همواره مرئوسان را در وضعیّتی بین خوف و رجا نگه دارد.[۵] بدین ترتیب که هیچ یک از آنها نه اطمینان کامل به ارزیابی همواره مثبت رئیس از خود


داشته باشد و اتّخاذ رفتار و رویّه‌های نادرست از سوی خود را بی‌تأثیر در آن ارزیابی بداند و در نتیجه بر ترک آنچه ممدوح و ارتکاب آنچه مذموم است تجرّی پیدا کند.
[۶] و نه متقابلاً به همواره منفی بودن ارزیابیهای رئیس از خود اعتقاد یافته و از تأثیر اتّخاذ رویّه‌های درست از جانب خویش در ارزیابی رئیس مأیوس باشد.[۷] که در این صورت نیز انگیزة در پیش گرفتن رفتارهای پسندیده و ترک ناپسندها، جای خود را به گرایش به ادامة راه ناصواب می‌دهد و زمینة اصلاح و رشد مرئوس منتفی می‌گردد.

البتّه مافوق در عین ایجاد زمینة خوف، باید جنبه‌های امیدبخش و رجاآفرین
را بیشتر گسترش دهد و از این طریق راه بازگشت خطاکاران به سوی شایستگی‌ها را هموارتر سازد.
[۸] پذیرش عذر عذرخواهان، عفو و اغماض از خطاها،[۹] قبول و ترتیب اثر دادن به وساطت افراد شایسته در زمینة چشم‌پوشی از فرد خاطی که آنها را واسطه قرار داده ‌است،[۱۰] از جمله مصادیق این نکته می‌باشد. از این طریق مافوق


قادر خواهد بود فرد خاطی را چنان مرهون و مغلوب احسان و لطف و بزرگواری خویش گرداند که احساس شرمندگی و اخلاقاً مدیون و رهین رئیس بودن، وی را ناچار از ترک رفتار و رویّه‌هایی که رئیس از آنها آزرده شده و نمی‌پسندد بنماید.

با توجّه به سمت‌گیری کلّی رابطه با مرئوسان، که همان تربیت و اصلاح است، چنانچه رئیس در مواردی نهایتاً لازم تشخیص دهد محرومیّتها و تنبیهات را در مورد فرد خطاکار به اجرا بگذارد، این اقدام وی به هیچ‌وجه جنبة انتقام‌جویانه و اِعمال غضب و خشم ندارد، بلکه به مثابة خوراندن داروی تلخ یا به کار انداختن تیغ جرّاحی توسّط پزشکی است که بیمار مورد علاقة خود را تحت درمان قرار می‌دهد و یا از قبیل تنبیهات تربیتی است که والدین نسبت به فرزند دلبندشان اِعمال می‌نمایند.

اِعمال تنبیه در مورد دوست با دادن کیفر در مورد دشمن دارای تفاوت اساسی است. تنبیه دوست خطاکار حاوی این پیام است که وی را فرد شایسته‌ای می‌دانیم و ارتکاب این خطا را با شایستگی او متناسب ندانسته و انتظار نداریم و صرفاً برای این که این خطا، که به منزلة وصله‌ای ناجور و جامه‌ای عاریت است که درخور و شایستة بیگانه بوده و به ناحقّ بر تن وی رفته، از او جدا شود، به تنبیه متوسّل می‌شویم و از این طریق، عقیدة خود نسبت به شایستگی کلّی شخصیّت وی را صرف نظر از خطای مزبور، به او و دیگران اعلام می‌کنیم.[۱۱] بنابراین در تنبیه، علی‌رغم ظاهر دردآور و تلخ آن، روح محبّت و خوش‌بینی و مصلحت‌خواهی حاکم می‌باشد.

در اینجا لازم به تأکید است که گرچه می‌توان با ارعاب و فشار، زیردستان را به

تمکین و اطاعت ظاهری واداشت، لکن جلب فرمانبری با اتّکای محض به فشار، بی‌شک حاصلی جز اطاعت ظاهری توأم با کراهت و احساس انزجار درونی را به بار نخواهد آورد؛ که این امر به هیچ‌وجه تأثیرات مثبت تربیتی مورد نظر مافوق را که موکول به وجود محبّت متقابل می‌باشد، در پی نخواهد داشت.



[۱]- قَدْ تَبَیَّنَ لرُّشْدُ مِنَ لْغَی: هرآینه [راه] رشد از گمراهی به وضوح متمایز گردید. (سورة بقره، آیة ۲۵۶).

هَدَیْنَاهُ لنَّجْدَیْنِ: او را به دو دیدگاه و عرصة شاخص نیک و بد آگاه ساختیم. (سورة بلد، آیة ۱۰).

[۲]- فَألْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْویهَا: پس به او گناه‌ها و پرهیزکاریهایش را الهام نمود. (سورة شمس، آیة ۸).

عَلَی للهِ لْبَیَانَ: بر خداوند است که احکام و وظایف بندگان را آشکارا مشخّص نماید. (صدوق، توحید، باب التّعریف و البیان و الحجّة و الهدایة، حدیث :۱۱ امام صادق علیه السّلام )

[۳]- مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أسَاءَ فَعَلَیْهَا: هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد نفعش به خود او می‌رسد و هر کس بدی کند زیانش متوجّه خود وی خواهد بود. (سورة فصلت، آیة ۴۶).

[۴]- ألَمْ یَعْلَمْ بِأنَّ للهَ یَری: آیا [حین ارتکاب خلاف] نمی‌داند که خداوند او را می‌بیند؟ (سورة علق، آیة ۱۴).

فَإنَّ للهَ کَانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبیراً: همانا خداوند بر آنچه می‌کنید آگاه و مطّلع است. (سورة نساء، آیات ۱۲۸ و ۱۳۵).

[۵]- یَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَ یَخَافُونَ عَذَابَهُ: به رحمت او امیدوارند و از کیفرش بیمناکند. (سورة اسراء، آیة ۵۷).

[۶]- فَلاٰ یَأْمَنُ مَکْرَ للهِ إلاَّ لْقَوْمُ لْخاسِرُونَ: جز گروه زیان‌پیشگان کسی خود را از مکر الهی مصون نمی‌پندارد. (سورة اعراف، آیة ۹۹).

[۷]- إنَّهُ لاٰ یَیْأسُ مِنْ رَوْحِ للهِ إلاَّ لْقَوْمُ لْکَافِرُونَ: همانا جز گروه کافران کسی از رحمت الهی مأیوس نمی‌باشد. (سورة یوسف، آیة ۸۷).

[۸]- سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ: رحمت خداوند بر خشمش پیشی گرفته است. (محدّث قمّی، مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر).

[۹]- هُوَ الَّذی یَقبَلُ التَّوبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعفوا عَنِ السَّیِّئاتِ: اوست که توبه را از بندگانش می‌پذیرد و از خطاها در می‌گذرد و چشم‌پوشی می‌کند. (سورة شوریٰ، آیة ۲۵).

خُذِ لْعَفْوَ: شیوة عفو و گذشت را پیش بگیر. (سورة اعراف، آیة ۱۹۹).

فَاْعْفُ عَنْهُمْ: پس از خطای آنها درگذر. (سورة آل عمران، آیة ۱۵۹).

[۱۰]- مَنْ یَشْفَعْ شَفَاعةً حَسَنَةً یَکُنْ لَهُ نَصیبٌ مِنْهَا: هر کس وساطت نیکی نماید بهرة وساطتش را خواهد یافت. (سورة نساء، آیة ۸۵).

[۱۱]- وَ لَکُمْ فِی لْقِصَاصِ حَیوةٌ یَا أُولِی لألْبَابِ: ای خردمندان! در مجازاتها برای شما زندگی و حیات واقعی قرار دارد. (سورة بقره، آیة ۱۷۹).