Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


شنبه ۱۵ ارديبهشت
۱۴۰۳

25. شوال 1445


4. می 2024






۱۱- مدیر و نزدیکانش
تالیفات استاد - کتاب مدیریت اسلامی

مدیر و نزدیکانش

در داخل هر سازمان بعضی از افراد رابطة بیشتری با مدیر پیدا می‌کنند و بین آنها دوستی و رفاقت به وجود می‌آید و در بین کارکنان به این ویژگی شناخته می‌شوند. در بین کسانی که از خدمات سازمان استفاده می‌کنند و برای انجام کارهایشان به سازمان مراجعه می‌نمایند نیز اشخاصی وجود دارند که یا بستگی فامیلی، و یا آشنایی و دوستی شخصی، و یا پیوند گروهی و جناحی با مدیر سازمان دارند. این دوستی و قرابت با مدیر، احتمالاً توقّعات خاصّی را در هر دو گروه داخل و خارج سازمان ایجاد می‌نماید و ایشان براساس آن توقّع، خود را متمایز از دیگران دانسته و حقوق ویژه‌ای برای خود قائل می‌شوند. لذا به منظور حفظ و برقرار ماندن عدالت در کار، مدیر می‌بایست در این مورد هشیاری لازم را به خرج دهد.

 

مقابله با روحیّات بد نزدیکان

فردی که در داخل سازمان رابطة دوستی با مدیر دارد ممکن است با اتّکاء به این رابطه، وظایف خود را به شایستگی انجام ندهد و مقرّرات سازمان را بدرستی مراعات ننماید یا توقّعات بیجا از دیگران داشته باشد و امتیازات ویژه‌ای را علاوه بر آنچه قانوناً به او تعلّق می‌گیرد طلب نماید. همچنین ممکن است به خیال اینکه با وجود دوستی او با مدیر کسی جرأت تنبیه و تعقیب وی را ندارد، دست به آزار دیگران یا تخلّف و حتّی خیانت بزند. بستگان و نزدیکان مدیر در خارج از سازمان نیز احتمال دارد به حساب اینکه با مدیر خصوصیّتی دارند برای خود حقوق ویژه‌ای قائل بوده و انتظار داشته باشند خارج از نوبت و بیرون از ضوابط و مقرّرات کارهایی که به سازمان ارجاع می‌دهند انجام شود؛ یا به اعتبار اینکه مدیر فلان سازمان با آنان قرابتی دارد، در جامعه به دیگران زور بگویند و حقوق آنها را تضییع کنند، قانون را زیر پا بگذارند و مرتکب تخلّف و ظلم شوند و در ذهن خود تصوّر کنند با وجود قرابتشان با مدیر مزبور کسی به خود اجازه نخواهد داد زبان به اعتراض بگشاید و آنها را کیفر نماید. با توجّه به این مسائل مدیر موظّف است به نحوی عمل کند که اساساً کسی چنین افکاری را در ذهن خود نپروراند و این تصوّر را که نزدیکیش با مدیر او را از همة مقرّرات و ضوابط مستثنی می‌سازد، به خاطر راه ندهد.

علی علیه السّلام در این زمینه به مالک می‌نویسند:

إنَّ لِلْوالی خاصَّةً وَ بِطانَةً فیهِمْ ﭐسْتِئْثارٌ وَ تَطاوُلٌ وَ قِلَّةُ إنْصافٍ فی مُعامَلَةٍ فَأحْسِمْ مادَّةَ أُولٰئِکَ بِقَطْعِ أسْبابِ تِلْکَ ﭐلأحْوالِ.

همانا مدیر نزدیکان و دوستان همرازی دارد که خود را ممتاز از دیگران دانسته و برتری‌جویی نموده و در معامله کم‌انصافند، پس تو با قطع کردن آنچه موجب چنین روحیّاتی گشته این انحراف را ریشه‌کَن کُن.[۱]

 

 

عدم اعطاء امتیازات ویژه

یکی از اموری که مدیر در رابطه با نزدیکانش باید به آن توجّه داشته باشد ندادن امتیازات خاصّ به بستگان و دوستان خود می‌باشد. زیرا نفس نزدیکی به مدیر هیچ‌گونه حقّ خاصّ و اولویّتی را برای کسی به وجود نمی‌آورد و امکاناتی هم که مدیر به دلیل مسؤولیّتش در اختیار دارد ملک شخصی او نیستند تا به هر که خواست ببخشد و از هر که خواست دریغ نماید؛ بلکه آنها حقوق عمومی جامعه‌اند که همة اعضای جامعه حقّ برابری در رابطه با آنها دارند و در نتیجه، تنها ضوابط و معیارهای عادلانه است که باید تعیین نماید چه کسی و به چه میزانی از آن امتیازات و امکانات برخوردار گردد. بر همین اساس است که مدیر به هیچ‌وجه مجاز نیست برای دوستان و اقربای خویش تقدّمی قائل شود و آنچه که حقّ دیگران است به آنها ببخشد، خواه امکانات مادّی باشد و خواه مناصب و مشاغل.

حضرت امیر علیه السّلام در رابطه با این مسأله به مالک می‌نگارند:

وَ لاٰ تُقْطِعَنَّ ِلاَحَدٍ مِنْ حاشِیَتِکَ وَ حامَتِکَ قَطیعَةً.

املاک و اموالی را به هیچ یک از اطرافیان و نزدیکان خود نبخش.[۲]

 

 

عدم عقد قرار داد با نزدیکان

هر سازمان پروژه‌ها و برنامه‌هایی دارد که اجرای آنها را طیّ قراردادهایی به افراد یا مؤسّساتی واگذار می‌کند و یا امکاناتی در اختیار دارد که بهره‌برداری از آنها را در مقابل پرداخت مبالغی طیّ قراردادهایی به کسانی اختصاص می‌دهد. احتمال دارد مدیر در رابطه با خویشاوندان و نزدیکانش با این روحیّه مواجه شود که از او توقع پرداخت مبلغ بیشتری در قبال کاری که برای سازمان انجام می‌دهند، یا دریافت مبلغ کمتری در قبال خدماتی که از سازمان می‌گیرند، را داشته باشند، یا در جریان اجرای قرارداد بخواهند با اتّکاء به نزدیکیشان با مدیر سازمان، سنگینی کار را بر دوش دیگر شرکاء انداخته و در بهره‌برداری از امکانات، حقّ بیشتری برای خود قائل شوند. با توجّه به این امر بهتر است اساساً مدیر با کسانی که چنین تصوّراتی در سر می‌پرورانند و چنان توقّعاتی دارند، یعنی با نزدیکان و خویشاوندان خود، قرارداد نبندد؛ زیرا در نهایت امر سودش به جیب آنها می‌رود و مسؤولیّت و بدنامیش متوجّه شخص مدیر خواهد بود.

امیرالمؤمنین علیه السّلام در این خصوص به مالک می‌فرمایند:

وَ لاٰ یَطْمَعَنَّ مِنْکَ فِی ﭐعْتِقادِ عُقْدَةٍ تَضُرُّ بِمَنْ یَلیهَا مِنَ ﭐلنّاسِ فی شِرْبٍ أوْ عَمَلٍ مُشْتَرَکٍ یَحْمِلُونَ مَؤُونَتَهُ عَلیٰ غَیْرِهِمْ فَیَکُونَ مَهْنَأُ ذٰلِکَ لَهُمْ دُونَکَ وَ عَیْبُهُ عَلَیْکَ فِی ﭐلدُّنْیا وَ ﭐلآخِرَةِ.

و در اینکه قراردادی با تو ببندند که مایه زیان مردم دیگر باشد و در آبیاری زمین یا کارهای گروهی، سنگینی کار را بر دوش دیگران بیندازند، طمع نکنند؛ زیرا لذّت آن را ایشان می‌برند و ننگ و بدنامی دنیوی و اخروی آن متوجّه تو خواهد بود.[۳]

 

مراعات بی‌طرفی و انصاف

از آنجا که در جریان کارهای سازمان مواردی پیش می‌آید که مدیر باید در مسأله‌ای که بین یکی از دوستانش و فرد دیگری در سازمان مورد اختلاف است قضاوت و اظهار نظر نموده یا تصمیم بگیرد؛ همچنین موقعیّتهایی پدید می‌آید که مدیر باید بین یکی از نزدیکانش و یک مراجعه کنندة دیگر قضاوت نماید که کدام اولویّت دارند و یا حقّ با کدام است، مراعات بی‌طرفی مطلق و حرکت در خطّ انصاف و عدالت بر مدیر فرض است. صرف نظر از اینکه یکی از دو طرف دوست یا خویشاوند نزدیک مدیر است و اگر حقّ را به جانب او ندهد، ممکن است از وی رنجیده خاطر شده، پیوند دوستی را ببُرد یا منجر به پدید آمدن مشکلی در محیط فامیلی شود، مدیر باید به دقّت بررسی کند که براستی حقّ به جانب کدام است، و آنچه را تشخیص داد، صرف نظر از تمایلات درونی یا توقعّات نزدیکان و خویشاوندان، با صراحت و قاطعیّت بیان نموده و بر مبنای آن تصمیم بگیرد. چنانچه مدیر برخلاف این عمل کرد، دست به ظلم آلوده و نه تنها فرد مظلوم، که خداوند نیز با وی دشمن خواهد شد و هیچ راه گریزی هم برای وی وجود نخواهند داشت.

مدیر باید بداند که هیچ چیز به اندازة ظلم، موجبات سقوط و واژگونی او را فراهم نخواهد ساخت و در نتیجه اگر به موفّقیّت خود علاقه‌مند است باید به شدّت از ارتکاب چنین مظالمی پرهیز نماید. این خود چیزی جدای از کیفر تلخ و سختی است که در جهان آخرت ستمکاران را تهدید می‌نماید.

علی علیه السّلام در این مورد به مالک دستور می‌دهند:

 

أنْصِفِ ﭐللهَ وَ أنْصِفِ ﭐلنّاسَ مِنْ نَفْسِکَ وَ مِنْ خاصَّةِ أهْلِکَ وَ مَنْ لَکَ فیهِ هَوًی مِنْ رَعِیَّتِکَ فَإنَّکَ إلاّٰ تَفْعَلْ تَظْلِمْ وَ مَنْ ظَلَمَ عِبادَ ﭐللهِ کانَ ﭐللهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبادِهِ وَ مَنْ خاصَمَهُ ﭐللهُ أدْحَضَ حُجَّتَهُ وَ کانَ ِللهِ حَرْباً حَتّیٰ یَنْزِعَ أوْ یَتُوبَ وَ لَیْسَ شَیءٌ أدْعی إلیٰ تَغْییرِ نِعْمَةِ ﭐللهِ وَ تَعْجیلِ نِقْمَتِهِ مِنْ إقامَةٍ عَلیٰ ظُلْمٍ فَإنَّ ﭐللهَ سَمیعُ دَعْوَةِ ﭐلْمُضْطَهِدینَ وَ هُوَ لِلظّالِمینَ بِالْمِرْصادِ.

آنگاه که بین خدا یا مردم از یک سو و خویشتن یا بستگان نزدیکت یا کسی از مردم که مورد علاقة توست قرار گرفتی، انصاف را رعایت کن که در غیر این صورت مرتکب ظلم شده‌ای و آنکه به بندگان خدا ستم نماید، علاوه بر بندگان او، خدا دشمنش خواهد بود و کسی که خدا به دشمنیش برخیزد راه گریز را بر او می‌بندد و تا زمانی که از راه ستم باز نگردد یا توبه نماید در جنگ با خدا خواهد بود. و هیچ چیز به اندازة برپایی ظلم تغییر نعمت‌های الهی را تسریع نمی‌کند و نزول انتقام خداوند را شتاب نمی‌بخشد. پس هرآینه خداوند شنوای نالة ستمدیدگان و در کمین ستمکاران است.[۴]

و نیز به او می‌فرمایند:

وَ ألْزِمِ ﭐلْحَقَّ مَنْ لَزَمَهُ مِنَ ﭐلْقَریبِ وَ ﭐلْبَعیدِ وَ ُکْن فی ذٰلِکَ صابِراً مُحْتَسِباً واقِعاً ذٰلِکَ مِنْ قَرابَتِکَ وَ خاصَّتِکَ حَیْثُ وَقَعَ وَ ﭐبْتَغِ عاقِبَتَهُ بِما یَثْقَلُ عَلَیْکَ مِنْهُ فَإنَّ مَغَبَّةَ ذٰلِکَ مَحْمُودَةٌ.

بین نزدیکان و دوران حقّ را به آن کس بده که براستی حقّ با اوست و در این کار، با وجود هرچه که بر اثر آن بر سر نزدیکان و خویشاوندانت می‌آید، پایدار و شکیبا باش و دل به پاداش الهی ببند و در عین همة دشواری‌ای که چنین کاری برای تو دارد سرانجام نیک آن را در نظر آور که هرآینه عاقبت آن پسندیده است.[۵]

 

 



[۱]- نهج ‌البلاغه، نامة ۵۳/

[۲]- نهج ‌البلاغه، نامة ۵۳/

[۳]- نهج ‌البلاغه، نامة ۵۳/

[۴]- نهج ‌البلاغه، نامة ۵۳/

[۵]- نهج ‌البلاغه، نامة ۵۳/