Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


شنبه ۳ آذر
۱۴۰۳

21. جمادي‌الاول 1446


23. نوامبر 2024






۷- انتصابات کلیدی (۲/ فرماندهان)
تالیفات استاد - کتاب مدیریت اسلامی

ضوابط انتخاب فرماندهان

با عنایت به اینکه در محیط‌های نظامی و انتظامی فرماندهان رده‌های مختلف مسؤولیّت بسیار حسّاسی بر عهده دارند و ویژگیهای سازمانهای نظامی و انتظامی پیچیدگی خاصّی به کار فرماندهان می‌بخشد؛ لذا فردی که عهده‌دار مسؤولیّت چنین سازمانی می‌شود، علاوه بر دقّت نظری که در مورد انتخاب قائم‌مقام، معاونین و مسؤولین دفترش باید به خرج دهد، باید نسبت به شایستگی اشخاصی که به فرماندهی یگانهایش منصوب می‌نماید توجّه کافی داشته باشد. این شایستگی در قالب ضوابطی قابل ارزیابی است که شناخت آنها برای مسؤول سازمان بسیار حائز اهمّیّت می‌باشد که ذیلاً به بیان آنها می‌پردازیم.

 

۱- خیراندیشی برای مکتب و نظام

از آنجا که نیروهای نظامی و انتظامی در دیدگاه اسلام، پاسدار حریم اسلام و مدافع نظام اسلامیند و با هرگونه توطئه‌ای علیه اسلام و نظام اسلامی باید مقابله نمایند، فردی که در چنین سازمانی فرماندهی را به عهده می‌گیرد باید قلب و روحش در گرو اسلام و نظام اسلامی باشد و جز به مصالح آن نیندیشد.

همچنین از آنجایی که مکتب و نظام در هر دوران محوری به نام رهبر اسلامی دارد که درک عمیقی از اسلام داشته و نافذترین امر را در جامعة اسلامی داراست و فرماندهی کلّ نیروهای مسلح نیز بر عهدة وی می‌باشد، اعتقاد کامل فرماندهان به رهبر و خیرخواه وی بودن آنها شرط اجتناب‌ناپذیر اشخاصی است که می‌خواهند مسؤولیّت فرماندهی را در نیروهای مسلّح اسلام بر عهده گیرند.

امیرالمؤمنین علیه السّلام در مورد این خصوصیّت به مالک می‌نگارند:

فَوَلِّ مِنْ جُنُودِکَ أنْصَحَهُمْ فی نَفْسِکَ ِللهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ ِلاِمامِکَ.

پس از لشگریانت آن را که در نزد تو خیرخواه‌ترینشان نسبت به خدا و پیامبر و رهبرت می‌باشد به فرماندهی بگمار.[۱]

 

 

 

۲- پاکدامنی

با توجّه به اینکه فرمانده از یک سو انسانهایی را زیر فرمان دارد که در اطاعت فرمان او تا سرحدّ بذل جان پیش می‌روند و از سوی دیگر با داشتن چنین نیرویی فرمانده می‌تواند سایر مردم را هم به اجرای امرش ملزم نماید، پاکدامنی وی امری حیاتی است؛ زیرا خدای ناکرده اگر گرفتار پلیدیهای روحی باشد چه بسا زیردستانش یا مردم دیگر، از گزند پلیدیهای وی در امان نمانند و گرفتار سوء نظر و سوء نیّت وی گردند. بنابراین پاکدامنی برای فرمانده به شدّت مورد تأکید است.

امیرالمؤمنین علیه السّلام در مورد این خصیصه به مالک می‌نگارند:

فَوَلِّ مِنْ جُنُودِکَ... أنْقاهُمْ جَیْباً

پاکدامن‌ترین نظامیانت را به فرماندهی منصوب کن.[۲]

 

۳- حلم و بردباری

گرچه شرح صدر و قدرت تحمّل از شروط اصلی هر فردی است که مدیریّت می‌یابد و کار با انسانها برخلاف کار با ماشین و پیچ و مهره‌ها، ایجاب می‌نماید که فرد قدرت انعطاف و تحمّل داشته، به محض دیدن ناملایمات و یا خطاها از کوره در نرود و انتظار نداشته باشد که همة افراد، به یکسان و جدای از تفاوتهای روحی و تربیتی و جسمی و اجتماعیشان، همچون ابزارهای قالبی و بی‌روح، در سازمان عمل نمایند؛ امّا در سازمانهای نظامی و انتظامی این خصوصیّت اهمّیّت بیشتری می‌یابد؛ زیرا قدرت فرمانده و اختیاراتی که نسبت به پرسنلش دارد از یک سو و نیروی مسلّحی که در برابر مردم بی‌سلاح در اختیار فرمانده است از سوی دیگر، سبب می‌شود که اگر فرد حلیم و بردبار نباشد به محض دیدن خطا یا تخلّفی از پرسنلش صرف نظر از تبعات دنیوی و اخروی آن، دست به تنبیهات ظالمانه و وحشتناکی بزند که راهی هم برای جبران آن وجود نداشته باشد؛ یا در رابطه با مردم به محض احساس تخلّفی از آنها، به جای ارشاد و هدایت، به برخورد قهرآمیز با ایشان بپردازد و ضایعات غیر قابل جبرانی به بار آورد. بنابراین شرط مهمّ دیگر فرمانده، بردباری و قدرت تحمّل است تا به یاری این ویژگی روحی، دیر به خشم آید و وقتی فرد خاطی عذری برای خطایش آورد در پذیرش عذر، بر او سخت نگیرد و همین که وی متوجّه نادرستی کارش شد و درصدد توجیه عدم قصدش بر ارتکاب آن عمل برآمد، آن را کافی بداند و بیهوده به مقاومت در برابر اعتذار وی نپردازد؛ زیرا همان‌گونه که در آینده نیز به تفصیل خواهیم گفت، هدف، اصلاح فرد است نه اعمال تنبیه، و اگر تنبیه هم در شرایطی پذیرفته و تأیید شده به خاطر آن است که در آن شرایط هیچ راهی برای اصلاح فرد و جامعه جز تنبیه و مجازات وجود ندارد.

حضرت علی علیه السّلام در این زمینه به مالک می‌نویسد:

فَوَلِّ مِنْ جُنُودِکَ... أفْضَلَهُمْ حِلْماً مِمَّنْ یُبْطِیءُ عَنِ ﭐلْغَضَبِ وَ یَسْتَریحُ إلَی ﭐلْعُذْرِ.

از بین نظامیانت بردبارترین آنها را که دیر به خشم آید و براحتی عذر پذیرد به فرماندهی بگمار.[۳]

 

۴- رأفت نسبت به ضعفا و مقاوم بودن در برابر اقویا

یکی از نقطه‌ضعفهای مدیر که در محیط‌های نظامی و انتظامی اهمّیّت بیشتری می‌یابد این است که فرد در برابر اقشار و افراد ضعیف و پائین‌دست خود به زورگویی و خشونت و در برابر طبقات و اشخاص مقتدر و بالادست خود به کُرنش و خضوع بپردازد. این دو حالت در برابر دو گروه ذکر شده لازم و ملزوم یکدیگرند. یعنی افراد ضعیف‌النّفس و کم‌شخصیّت معمولاً برای اینکه حقارت روحی خود را جبران نمایند به اعمال زور و فشار و استبداد و تحکّم ظالمانه نسبت به زیردستانشان می‌پردازند و برای اینکه خود را تثبیت کنند به کُرنش و خضوع و چاپلوسی و بله ‌قربان‌گویی در برابر قویترها مبادرت می‌نمایند. در حالی که انسانهای بزرگوار و برخوردار از روح بزرگ، همواره قلبشان کانون رحمت و عطوفت نسبت به ضعیفان و زیردستان و سینة ستبرشان سپر مقاومت در مقابل زورگوییهای قدرتمندان می‌باشد. آه و نالة ناتوانان و رنجوران در اعماق قلبشان نفوذ می‌کند، امّا نعره‌ها و عربده‌های قلدران و زورگویان به درون آنها راه ندارد. همان‌طور که گفتیم این ویژگی برای فرماندهان از اهمّیّت بیشتری برخوردار است؛ زیرا از یک سو در بین افرادشان اقشار و اشخاص ضعیف و ناتوانی وجود دارد و نیز در بین مردمی که یگان نظامی یا انتظامی تحت امر ایشان با آنها برخورد دارد افراد مستضعفی یافت می‌شوند که فرمانده می‌باید پناهگاه آنها بوده و آنان را از رحمت و رأفت خویش بهره‌مند نماید. در مقابل، فرمانده در برابر دشمنان، متمرّدان، اشرار و مجرمان صاحب قدرتی قرار دارد که سعی می‌کنند با تکیه به قدرتشان خود را از حاکمیّت قانون مستثنی بدانند و به هر تجاوز و فسادی دست دراز کنند و فرمانده را نیز تحت نفوذ قدرت خویش به سکوت و سازش بکشانند. بنابراین رأفت در برابر آنان و نفوذناپذیری و مقاوم بودن در برابر اینان از شروط اساسی احراز مسؤولیّت فرماندهی است.

حضرت امیر علیه السّلام در خصوص این ویژگی فرماندهان به مالک می‌فرمایند:

مِمَّنْ... یَرْأفُ بِالضُّعَفاءِ وَ یَنْبُوا عَلَی ﭐلأقْوِیاءِ

فرماندهان را از کسانی انتخاب کن که نسبت به ضعفا رئوف و در برابر اقویا نفوذناپذیر و مقاوم می‌باشند.[۴]

 

۵- قدرت و استقامت در کار

با توجّه به دشواری و خطرناک بودن مأموریّتهای نظامی و انتظامی و نیز خشن بودن نفسِ کار نیروهای مسلّح و محیط و ضوابط سازمانهای نظامی و انتظامی، توانمندی و پایداری در مسیر انجام وظیفه از دیگر شرایط فرماندهان است؛ زیرا در غیر این صورت چه بسا فرمانده در زیر فشارهای طاقت‌فرسای دشمنان و تبهکاران یا خشونت رده‌های بالاتر نتواند تاب بیاورد و میدان مسؤولیّت را ترک کرده و یا در انجام آن ناموفّق از کار درآید. همچنین نباید شخصیّت و روحیّات فرمانده تحت تأثیر خشونت مأموریّتها و محیط و ضوابط نظامی و انتظامی قرار گرفته و در اثر آن به سخت‌دلی و خشونت سوق یابد و عواطف و روحیّات لطیف انسانی را از دست بدهد؛ زیرا فرماندة خوب کسی است که اراده‌ای پولادین و قلبی رقیق داشته باشد.

امیرالمؤمنین علیه السّلام در این رابطه به مالک می‌فرمایند:

وَ مِمَّنْ لاٰ یُثیرُهُ ﭐلْعُنْفُ وَ لاٰ یَقْعُدُ بِهِ ﭐلضَّعْفُ.

و از کسانی که سختی کارها او را از جای به در نبرد و ناتوانیش او را زمینگیر نگرداند.[۵]

 

۶- جوانمردی و مردانگی

نیروی مسلّح اگر در دست فرد ناصالح قرار گیرد از یک سو ممکن است با تکیه بر آن به زورگویی و اجحاف به حقوق مردم و پایمال کردن ضعیفان بپردازد و از سوی دیگر احتمال دارد علیه حکومتی که فرماندهی را از طرف آن بر عهده گرفته، شورش نماید و به کودتا دست بزند. بنابراین مردانگی و جوانمردی خصوصیّت دیگری است که شخصی که می‌خواهد فرماندهی را بر عهده گیرد باید داشته باشد.

علی علیه السّلام در این مورد به مالک اشتر مرقوم می‌دارند:

ثُمَّ ألْصِقْ بِذَوِی ﭐلْمُرُوءَاتْ

سپس (در زمینة تعیین فرمانده) به صاحبان مردانگی و جوانمردی بپیوند.۲

 

۷- اصالت خانوادگی

از آنجا که محیط خانواده از نخستین روزهای زندگی، عمیقترین تأثیرات را بر

شخصیّت فرد می‌گذارد و بسیاری از خصائصی که تا پایان زندگی، فرد آنها را با خود دارد، از همان محیط خانواده کسب نموده است؛ یکی از راه‌های دستیابی و شناسایی اشخاص صالح و شایسته، بررسی محیط خانوادگی‌ای است که فرد در آن رشد یافته است. از طرف دیگر یکی از محیط‌هایی که دور از هر نوع ظاهرسازی، واقعیّت افراد در آن بروز می‌کند و آن را می‌توان آئینة واقع‌نمای شخصیّت فرد دانست محیط خانوادة او می‌باشد. بنابراین یکی از راه‌های شناخت شخصیّت واقعی فرد، بررسی وضع زندگی خانوادگی اوست؛ لذا به هنگام گزینش و نصب فردی برای سِمَت فرماندهی، به منظور اطمینان از صلاحیّت وی باید محیط خانوادگی او نیز در نظر گرفته شود و افرادی برای این مسؤولیّت انتخاب شوند که محیط خانوادگی و فامیلی آنها محیط کرامتهای اخلاقی بوده و خاندانی شایسته و خوش‌سابقه داشته باشند. لازم به ذکر است که در اینجا نمی‌خواهیم منکر تربیتهای خارج از محیط خانواده شویم و یا وجود افراد صالح را در خانواده‌های ناصالح به طور استثنایی، انکار نمائیم؛ لکن بی‌شک تربیتی که از بدو طفولیّت پایه‌ریزی شده باشد، ریشه‌دارتر و ماندنی‌تر، و انسانی که در خانوادة صالح زندگی کند و در صلاحیّت، خود و خانواده‌اش همسو باشند، قابل اعتمادتر است.

حضرت امیر علیه السّلام در این خصوص به مالک می‌فرمایند:

ثُمَّ ألْصِقْ بِذَوِی ... ﭐلأحْسابِ وَ أهْلِ ﭐلْبُیُوتاتِ ﭐلصّالِحَةِ وَ ﭐلسَّوابِقِ ﭐلْحَسَنَةِ.

سپس (در تعیین فرمانده) به دارندگان فضائل خانوادگی و اهل خانواده‌های شایسته و خوش‌سابقه بپیوند.[۶]

 

۸- بلندی همّت

از آنجا که یک نظامی باید جان خویش را در راه پاسداری از مکتب و حفظ استقلال و تمامیّت ارضی میهن اسلامی و نگاهبانی از نظام و امّت اسلامی و استقرار نظام و قانون بر کف نهد و از میدانهای خطر استقبال نماید، نظامیگری و به
ویژه فرماندهی، با همّتهای پست که به زندگی مادّی و خوردن و خوابیدن و روزگار را گذرانیدن دل بسته‌اند و حاضر نیستند برای ارزشهای متعالی اندکی از رفاه خود بگذرند، وفق نمی‌دهد. در نتیجه هر نظامی به طور اعمّ و فرمانده به طور اخصّ باید همّتی بلند داشته باشد و در حدّ زندگی حیوانی خود را محدود نکند.

امیرالمؤمنین علیه السّلام خطاب به عثمان بن حنیف فرماندار بصره در معرّفی خود به عنوان الگوی مدیریّت اسلامی می‌نویسند:

فَما خَلَقْتُ لِیَشْغَلَنی أکْلُ ﭐلطَّیِّباتِ کَالْبَهیمَةِ ﭐلْمَرْبُوطَةِ هَمُّها عَلَفُها أوِ ﭐلْمُرْسَلَةِ شُغْلُها تَقَمُّمُها تَکْتَرِشُ مِنْ أعْلافِها وَ تَلْهُو عَمّا یُرادُ بِها أوْ أُتْرَکَ سُدًی وَ أُهْمَلَ عابِثاً أوْ أجُرَّ حَبْلَ ﭐلضَّلالَةِ أوْ أعْتَسِفَ طَریقَ ﭐلْمُتاهَةِ.

پس من آفریده نشدم تا به‌سان چهارپایانِ افسار شده که جز به علف نیندیشند، جز به خوردن فکر نکنم یا همچون چهارپای افسار گسیخته که کار او چریدن در زباله‌هاست و شکم از علف می‌آکند و از عاقبت کارش غافل است زیست کنم؛ یا رها شده‌ای بی‌حاصل یا واگذاشته‌ای به باطل باشم، یا آفریده‌ای که رشتة گمراهی را در پی کشم یا بی‌هدفی که راه سرگردانی بپیمایم.[۷]

و نیز در همان نامه می‌نگارند:

هَیْهاتَ أنْ یَغْلِبَنی هَوای وَ یَقُودَنی جَشَعی إلیٰ تَخَیُّرِ ﭐلأطْعِمَةِ وَ لَعَلَّ بِالْحِجازِ أوِ ﭐلْیَمامَةِ مَنْ لاٰ طَمَعَ لَهُ فِی ﭐلْقُرْصِ وَ لاٰ عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ أوْ أبیتَ مِبْطاناً وَ حَوْلی بُطُونٌ غَرْثیٰ وَ أکْبادٌ حَرّیٰ.

دور باد که هوس بر من چیره گردد و شعله‌های حرص مرا به شکمبارگی کشاند در حالی که چه بسا در حجاز یا یمامه مردمی باشند که به گرده‌ای نان امید نداشته و شکمی سیر به خود ندیده باشند و در حالی که پیرامون من گرسنگان و جگرسوختگان باشند.۲

چنین همّت بلندی که لذائذ پست مادّی را به هیچ می‌گیرد و ارزشهای متعالی الهی و اخلاقی را هدف قرار می‌دهد می‌تواند شخصیّتی بسازد که در اوج کارزار با دشمنان و تبهکاران به کام خطر رود و پیروزی را به چنگ آورد. چنین انسانی است که نه تنها رفاه و راحتی نمی‌توانند او را از حرکت بازداشته و زمینگیر کنند؛ بلکه حتّی جان شیرین را نیز بر کف می‌نهد و در راه دستیابی به هدف بلندی که اختیار کرده است براحتی تقدیم می‌کند.

وجود چنین شخصیّتی پیشاپیشِ نظامیان و در سِمَت فرماندهی، به آنان چنان نیرویی می‌بخشد که هرگز طمع و ترس و سستی و وهن در وجودشان راه پیدا نمی‌کند و در عرصة کارزار با دشمنان و تبهکاران، به چیزی جز پیروزی نهایی و کامل نمی‌اندیشند.

علی علیه السّلام خطاب به مالک در خصوص این ویژگی ضروری فرماندهان می‌نگارند:

ثُمَّ أهْلِ ﭐلنَّجْدَةِ.

پس آنگاه (در زمینة انتخاب فرماندهان) به دارندگان همّتهای بلند روی آور.[۸]

 

۹- شجاعت و دلیری

میدان کارزار و نبرد، عرصة خطرات است و رفتن به کام خطرات، شجاعت و دلیری می‌خواهد و افراد بزدل و ترسو در چنین عرصه‌هایی گامهایشان سست می‌شود و از رفتن باز می‌ماند. شجاعت در استقبال از خطرات است که می‌تواند نیروی مسلّح را به پیروزیهای بزرگ برساند و نقشی که روحیّة قویّ رزمندگان در سرنوشت جنگ دارد بی‌شک سلاح و ادوات رزمی نداند. تأثیر روحیّات فرمانده و نحوة برخورد وی با حوادث در روحیّات رزمندگان بسیار زیاد است و چنانچه فرمانده، دلیر و نترس بوده و خود پیشاپیش افرادش به میدان خطرات برود و خود را بیش از دیگران در معرض خطر قرار دهد، افراد وی چنان تهوّر و بی‌باکی خواهند یافت که هیچ عاملی جز مرگ نخواهد توانست آنها را از پیشروی بازدارد و هیچ نیرویی نمی‌تواند در دل آنها ترس و تردید ایجاد نماید. این ویژگی را در جنگهای صدر اسلام بخوبی می‌توانیم مشاهده نمائیم و همان‌گونه که امیرالمؤمنین علیه السّلام توصیف می‌نماید راز پیروزیهای بزرگ سپاه اسلام این بود که رسول خدا که فرماندهی کلّ نیروها را بر عهده داشتند، در جنگها از تمام رزمندگان به دشمن نزدیکتر بودند و در پیشاپیش لشگریان اسلام و سینه به سینة دشمن قرار داشتند.

حضرت امیر علیه السّلام در مورد این خصوصیّت به مالک می‌فرمایند:

ثُمَّ أهْلِ ... ﭐلشَّجاعَةِ.

پس آنگاه (در گزینش فرمانده) به شجاعان و دلاوران روی آور.[۹]

 

۱۰- سخاوت و بخشندگی

یکی دیگر از خصوصیّات مثبت روحی فرمانده، روحیّة سخاوت و بخشندگی در وی است. زیرا بسیاری از مشکلاتی که حلّ آنها از راه نظامی نیاز به صرف سرمایه‌های گزاف و گرانبهای نظامی دارد، در برخی شرایط با صرف اندکی پول، و بذل و بخشش اندکی امکانات مالی، قابل حلّ است و لذا در شرایطی که در اختیار فرمانده چنین امکاناتی قرار می‌گیرد و اجازة چنین کاری به او داده می‌شود، نباید بخل و خسّت بر او چیره باشد و به خاطر دریغ نمودن از صرف اندکی پول برای حلّ یک مشکل اجتماعی، با نیروی نظامی و قوّة قهریّه وارد شود و چه بسا هزینه‌ای چندین برابر بیشتر، صرف امور نظامی در آن رابطه نماید، به علاوه مشکل هم کاملاً از آن طریق حل نشود و خسارتهای غیرمادّی جبران‌ناپذیری هم به نیروی نظامی وارد گردد.

از سوی دیگر افرادی که تحت امر فرمانده قرار دارند ممکن است در تنگناهای شدید مالی قرار گیرند و نیاز مبرمی به کمک داشته باشند. دادن کمکهای بلاعوض یا قرض به آنان از سوی فرمانده، در حدودی که امکانات و اختیارات به وی داده شده است، سبب می‌شود که هم افراد مزبور خاطرشان از آن مشکل آسوده گردد و تمام توجّهشان مصروف مأموریّت شود و هم قلبشان معطوف به فرمانده گردد و محبّت او را در دل گیرند و پیوند معنویشان با فرمانده مستحکم‌تر شود.

حضرت علی علیه السّلام در مورد، این ویژگی به مالک می‌نویسد:

ثُمَّ أهْلِ ... ﭐلسَّخاءِ.

سپس (در انتخاب فرماندهان) به اشخاص سخاوتمند و اهل بخشش روی آور.[۱۰]

 

۱۱- سماحت و آسانگیری

نظامیگری حرفه‌ای است که ذاتاً توأم با دشواریها و ناملایمات است. اگر فرمانده نیز فردی سخت‌گیر و بی‌گذشت باشد مشقّت کار دوچندان می‌شود و نظامیان را سرخورده نموده و روحیّة خدمتی را از آنها سلب می‌کند. سخت‌گیری و نکته‌گیری فرماندهان یگانهای انتظامی در برخورد با مردم نیز سبب می‌شود به جای ایجاد محیطی امن و آرام برای زندگی آسوده و راحت برای مردم، زندگی بر آنان تلخ و تحمّل‌ناپذیر شود و به جای جلب همکاری و حمایت مردم و ارشاد و اصلاح خطاکاران، افراد به تقابل و تعارض با نیروهای انتظامی، و خطاکاران به لجاجت و پافشاری بر تخلّفاتشان کشانده شوند. بنابراین یکی از خلقیّات ضروری برای فرماندهان، سماحت و آسانگیری است. این ویژگی فرمانده محیط خشک و مأموریّتهای سخت نظامی را برای پرسنل مطبوع و آسان ساخته و در جامعه نیز حمایت و همدلی مردم با نیروهای مسلّح و تأثیرپذیری و اصلاح خطاکاران را در پی می‌آورد.

حضرت علی علیه السّلام در مورد این خصوصیّت به مالک می‌فرماید:

ثُمَّ أهْلِ ... ﭐلسَّماحَةِ.

سپس (در نصب فرماندهان) به اشخاص آسانگیر روی‌آور.[۱۱]

 

خصوصیّاتی که تاکنون برشمردیم، یعنی خیراندیشی، پاکدامنی، بردباری، عذرپذیری، رأفت نسبت به ضعیفان و مقاومت و نفوذناپذیری در برابر اقویا، قدرت و استقامت در کار، جوانمردی، اصالت خانوادگی، بلندی همّت، شجاعت و دلیری و سخاوت و بخشندگی و سماحت و آسان‌گیری مجموع ویژگیهای والای فرماندهان در اسلام است و به هنگام تعیین فرماندهان، واجدیّت این خصائص را باید به دقّت مورد توجّه قرار داد؛ زیرا تنها چنان اشخاصی هستند که می‌توانند نیروهای مسلّح اسلام را، در خطّ ارزشهای متعالی اسلامی، تا اوج قلّه‌های پیروزی، فرماندهی نمایند.

حضرت امیر علیه السّلام در مورد واجدین این شرایط به مالک می‌فرمایند:

فَإنَّهُمْ جِماعٌ مِنَ ﭐلْکَرَمِ وَ شُعَبٌ مِنَ ﭐلْعُرْفِ.

پس چنین اشخاصی مجموعة همة بزرگواریها و دربردارندة همة شاخه‌های فضائلند.۲



[۱]- نهج ‌البلاغه، نامة ۵۳/

[۲]- نهج ‌البلاغه، نامة ۵۳/

[۳]- نهج ‌البلاغه، نامة ۵۳/

[۴]- نهج ‌البلاغه، نامة ۵۳/

[۵]- نهج ‌البلاغه، نامة ۵۳/                       ۲- نهج ‌البلاغه، نامة ۵۳/

[۶]- نهج ‌البلاغه، نامة ۵۳/

[۷]- نهج ‌البلاغه، نامة ۴۵.                       ۲- نهج ‌البلاغه، نامة ۴۵.

[۸]- نهج ‌البلاغه، نامة ۵۳/

[۹]- نهج ‌البلاغه، نامة ۵۳/

[۱۰]- نهج ‌البلاغه، نامة ۵۳/

[۱۱]- نهج ‌البلاغه، نامة ۵۳/                      ۲- نهج ‌البلاغه، نامة ۵۳/