Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


شنبه ۳ آذر
۱۴۰۳

20. جمادي‌الاول 1446


22. نوامبر 2024






۳۵ـ کمک به نیازمندان و مقابله با ظالمان، فضولی و مداخله در کار خداست.
تالیفات استاد - کتاب سر حق

برخی صوفی‎مسلکان در توجیه بی‎تفاوتی خود نسبت به فقرا و نیازمندان و درعین برخورداری و توانمندی، کمک نکردن به آنان، و نیز در توجیه بی‎اعتنایی و بی‎تفاوتی خود در برابر گرفتاری ستمدیدگان در چنگ ظالمان، درعین توانایی و قدرت، ابراز می‎دارند که چون همة کارها به دست خداست، شخصی که فقیر و نیازمند است را خدا فقیر و نیازمند کرده و قطعاً این فقر و تهیدستی به مصلحت او بوده که خداوند او را بدان مبتلا ساخته است و الاّ نه خزانة خدا خالی شده و نه خداوند دچار بخل شده است که به او ندهد. پس هر گونه اقدام در جهت رفع فقر و نیازمندی وی و هر انفاق و احسانی به او، نوعی مداخله و فضولی در کار خدا کردن و به گونه‎ای خود را غنی‎تر یا دلسوزتر و سخاوتمندتر از خدا پنداشتن است. به همین نحو شخص ظالم را نیز خدا قدرت و تمکّن بخشیده و بر دیگران مسلّط ساخته است و قطعاً مصلحتی در این امر بوده و الاّ خدا به اشاره‎ای می‎تواند او را نابود کند. پس هر گونه اقدام در جهت کوتاه کردن دست آن ظالم، نوعی مداخله و فضولی در کار خداست.

توجیهات فوق به لحاظ‎های گوناگون خطا و غیر موجّه است. نخست این که چنین بی‎عملی توأم با موحّدنمایی و تظاهر به تسلیم در برابر مقدّرات الهی را خداوند به کافران نسبت می‎دهد. قرآن کریم می‎فرماید: و اذا قیل لهم انفقوا ممّا رزقکم الله، قال الّذین کفروا للّذین آمنوا أنطعم من لو یشاء الله اطعمه؟ ان انتم الاّ فی ضلال مبین: هنگامی که به آن‎ها گفته می‎شود از آنچه خدا روزیتان ساخته انفاق کنید، کسانی که کافر شدند به آنان که ایمان آوردند می‎گویند: آیا کسی را اطعام کنیم که اگر خدا می‎خواست (اطعام شود) خودش او را اطعام می‎کرد؟ شما جز در گمراهی آشکار نیستید.[i]

دوّم این که معلوم نیست این توحید و تسلیم چرا فقط در مورد دیگران ظهور می‎یابد؛ امّا هنگامی که خود آنان به فقر و نیازمندی مبتلا می‎شوند و یا به ظلم ستمگری دچار می‎گردند، فریاد و فغانشان بلند می‎شود و برای رفع نیاز و گرفتاری خود به هر آشنا و بیگانه‎ای متوسّل می‎شوند و از همه چشم یاری و کمک دارند.

سوّم این که همان خدایی که تهیدستی را برای نیازمندان و گرفتاری را برای ستمدیدگان پیش آورده است، به دیگران نیز امر کرده که به کمک نیازمندان و ستمدیدگان بشتابند. این چه توحید و تسلیمی است که شخص را به بی‎اعتنایی و سرکشی از فرمان خدا وا می‎دارد؟

چهارم این که گرچه حوادث و شرایطی که برای انسان‎ها پیش می‎آید کار خود خداست و خداوند نیز براساس مصلحت، حوادث و شرایط را برای اشخاص مقدّر می‎سازد و لذا هر کس باید آنچه را خدا در زندگی‎اش پیش آورده، با روح تسلیم و رضا پذیرا شود و به خاطر حوادث و شرایط تلخ و دشوار زندگی‎اش دچار اندوه و حسرت و یأس و افسردگی نشود؛ امّا این بدان معنی نیست که در برابر آن حوادث و شرایط بی‎عملی اختیار کند؛ بلکه حوادث و شرایط مزبور به مثابه داروی شفابخش تلخ مزّه‎ای است که گرچه به خاطر تأثیر شفابخشی که دارد، شخص بیماری که تنها راه نجات خود از مرگ و بیماری را در استفاده از آن می‎داند، با خشنودی از آن استقبال می‎کند و طعم تلخ آن سبب نمی‎شود که به دارو پشت کند یا از استفاده از آن متأسّف و افسرده شود؛ امّا صِرف خشنودی و پذیرش، برای نیل به سلامت و بهبودی کفایت نمی‎کند؛ بلکه بیمار می‎بایست طبق دستورالعمل موجود در نسخة پزشک، داروی مزبور را مصرف کند تا آثار شفابخش دارو در وی ظاهر شود. شخصی هم که دچار فقر و یا مبتلا به ظالمی شده است، گرچه پیش آمدن شرایط مزبور را کار خدا و به مصلحت خود می‎داند و لذا بدون تلخکامی و نارضایی و یأس و افسردگی، واقعیّت مزبور را پذیرا می‎شود؛ امّا این را نیز می‎داند که مصالح نهفته در آنچه خدا برای وی پیش آورده است وقتی ظاهر شده و به او می‎رسد که خود او طبق دستورالعملی که خداوند در کتاب آسمانی، در مورد نحوة مواجه شدن و رفتار کردن در چنان موقعیّتی مقرّر داشته، عمل کند. به همین ترتیب شخصی هم که در برابر صحنة فقر و نیازمندی یا رنج و ستمدیدگی دیگران قرار می‎گیرد، گرچه مواجه شدن خود با چنین صحنه‎ای را کار خدا و مبتنی بر مصلحت می‎داند؛ امّا توجّه دارد که ظاهر شدن مصالح نهفته در این واقعه و بهره‎مند شدن خود وی از مصالح مزبور، منوط به این است که طبق دستورالعملی که خداوند برای کسانی که شاهد فقر و نیازمندی یا رنج و ستمدیدگی دیگران می‎باشند مقرّر داشته، عمل کند.[ii] 

دستورالعمل خداوند برای شخص نیازمند و تهیدست، حفظ سلامت ایمان خود و نیالودن خویش به مال حرام و حفظ عزّت نفس خود و نریختن شخصیّت خویش به زیر پای ثروتمندان و کمر همّت بستن و با کار و تلاش اقتصادی سازنده، خود را از فقر و نیازمندی بیرون آوردن است. دستورالعمل خداوند برای شخصی که شاهد فقر و نیازمندی دیگران است، همدردی و احسان و انفاق و ایثار در حقّ آنان در جهت کاستن و برطرف نمودن نیاز و فقر ایشان است.

دستورالعمل خداوند برای شخص مبتلا به ظلم ستمگران، تسلیم‎ناپذیری و سکوت نکردن و مقاومت و ایستادگی و مبارزه کردن در برابر ستمگران است. دستورالعمل خداوند برای شخصی که شاهد صحنة ظلم کردن ظالمان به ستمدیدگان است، بی‎اعتنایی و بی‎تفاوتی اختیار نکردن و به یاری ستمدیدگان و به مبارزة با ستم و ستمگران پرداختن است. بنابراین هیچ توجیه قابل قبولی برای تماشاچی بی‎تفاوت و بی‎عمل صحنة فقر و مظلومیّت دیگران بودن وجود ندارد.



  1. [i]. سورة یس، آیة ۴۷/
  2. [ii]. به موجب احادیث، مصلحت اصلی که در حوادث و موقعیّت‎هایی که خداوند برای هر کس پیش می‎آورد نهفته است و در پی به گوارایی و با رضامندی پذیرا شدن حوادث و موقعیّت‌ها از یک سو، و با طوع و رغبت، مطابق دستورات الهی رفتار کردن در برابر حوادث و موقعیّت‎ها از سوی دیگر، مصلحت مزبور ظاهر شده و به انسان می‎رسد، همان تطهیر و تعالی روح انسان و رفع حجب ظلمانی و نورانی و نیل به مدارج کمال ربّانی است (مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۵۱).