Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


شنبه ۳ آذر
۱۴۰۳

21. جمادي‌الاول 1446


23. نوامبر 2024






۲۲ـ عذاب اگر از جانب محبوب باشد عذب و گواراست.
تالیفات استاد - کتاب سر حق

برخی دل‎سپردگان به طریقت‌های عرفانی، عنوان می‌کنند اگر معصیت ما سبب شود که حضرت دوست و محبوب حقیقی، در قیامت ما را در آتش بیفکند و عذاب کند، چه چیزی از آن خوش‌تر و شیرین‌تر؟ جهنّمی که محبوب برپا کرده و آتشی که معشوق به جان عاشق افکنده، از هر بهشت و نعمتی که اغیار برپا و عطا کنند، خواستنی‌تر است. پس مرحبا بر آن معصیت که نتیجه‌اش چنین عتاب و عقاب مبارکی است.

در این مورد نیز باید گفت اوّلاً چرا گویندگان این سخن، در برابر مصائب و ناملایمات دنیوی، که بی‌شک آن‎ها را نیز جز حضرت دوست ایجاد نکرده است، بی‌قرارند و اظهار نارضایتی و شکوه و شکایت می‌کنند. و این در حالی است که بین مصائب و ناملایمات دنیوی، تا عذاب‌ها و کیفرهای برزخی، فاصله فراتر از زمین تا آسمان است، همان گونه که بین عذاب‌ها و کیفرهای برزخی، تا عقاب‌ها و عذاب‎‌های قیامتی چنین فاصله و تفاوتی است. به تعبیر رسای امیرالمؤمنین علیه السّلام در مناجات با پروردگار: و انت تعلم ضعفی عن قلیل من بلاء الدّنیا و عقوباتها وما یجری فیها من المکاره علی اهلها؛ علی انّ ذلک بلاء و مکروه قلیل مکثه، یسیر بقائه، قصیر مدّته؛ فکیف احتمالیلبلاء الاخرة و جلیل وقوع المکاره فیها؛ و هو بلاء تطول مدّته و یدوم مقامه و لا یخفّف عن اهله لانّه لا یکون الاّ عن غضبک و انتقامک و سخطک و هذا ما لا تقوم له السّموات و الارض. یا سیّدی، فکیف لی و أنا عبدک الضّعیف الذّلیل الحقیر المسکین المستکین؟ یا الهی و ربّی و سیّدی و مولای، لایّ الامور الیک اشکوا و لما منها اضجّ و ابکی؟ لالیم العذاب و شدّته؟ ام لطول البلاء و مدّته: پروردگارا، تو بر ناتوانیم در برابر اندکی از گرفتاری و عقوبت‌های دنیوی و ناملایماتی که بر اهل دنیا جاری می‏شود، آگاهی؛ با وجود این که آن، گرفتاری و ناملایماتی است که درنگش اندک، باقی ماندنش آسان، و مدّتش کوتاه است. پس تحمّل من بر گرفتاری آخرت و ناملایمات عظیمی که در آن واقع می‏شود چگونه خواهد بود؟ و آن گرفتاریی است که مدّتش طولانی و اقامتش دائمی است و از اهل آن سبک نمی‌شود؛ زیرا جز از خشم و انتقام و ناخرسندی تو ناشی نشده است. و این چیزی است که آسمان‏ها و زمین تاب مقاومت در برابر آن را ندارند. ای سرور من، پس برای من چگونه خواهد بود، درحالی که من بندة ناتوانِ خوارِ کوچکِ فقیر تو می‌باشم؟ ای معبود من، ای پروردگار من، ایسرور من، ای مولای من، برای کدامین چیز نزد تو شِکوه نمایم و از چه چیزی شیون و گریه کنم؟ برای عذاب دردناک و شدید بودن آن؟ یا برای طولانی بودن گرفتاری و مدّت آن؟[i] این سخنان همان شخصی است که از شدّت عشق و محبّت، به خداوند عرضه می‌دارد: و ان ادخلتنی النّار اعلمت اهلها انّیاحبّک: خدایا، اگر مرا وارد آتش دوزخ کنی، به اهل دوزخ اعلام می‌کنم که من تورا دوست دارم.[ii] آیا گویندگان سخنان مزبور مدّعیند که محبّتشان به خدا، از امیرالمؤمنین علیه السّلام بیشتر است؟ چقدر فاصله است بین تعابیر ذوقی و شاعرانه با واقعیّت‌ها، و چه قدر تفاوت است بین عذب و عذاب! آیا عذابی را که خداوند در قرآن کریم با صفات الیم، سموم، نار، حریق، هون، مهین، خزی، سوء، بئیس، نُکر، عظیم،کبیر، اکبر، شدید، اشدّ، غلیظ، خُلد، مقیم، مستقرّ، ابقی، غیر مردود، جهنّم، جحیم و سعیر توصیف نموده است، به اتّکاء بازی با لفظ و عبارت پردازی، می‌توان عذب و گوارا دانست؟

ثانیاً: درست است که در قصر سلطان،هم تالار پذیرایی وجود دارد و هم اصطبل حیوانات؛ و تالار و اصطبل، هر دو جزء قصر سلطانند. امّا کدام شخص عاقلی است که منزل نمودن در تالار و در جمع دوستان و در جوار لطف و مهر سلطان را، بر سکونت در اصطبل چهارپایان او ترجیح ندهد و از محروم شدن از حضور در تالار، ناخشنود و به جا داده شدن در اصطبل حیوانات، خرسند باشد؟

گرچه به مقتضای لمن الملک الیوم، لله الواحد القهّار: در این روز قیامت مالکیّت و فرمانروایی از آنِ کیست؟ تنها از آنِ خدای یگانة قهّار است،[iii] ضیافت‌خانة بهشت، که جایگاه اولیاء و محبوبان خداست، و اصطبل دوزخ، که جایگاه چهارپاگونه‎گان و بدتر از آنان[iv] است، هر دو از آنِ خداوند و در قلمرو مالکیّت و مَلِکیّت اوست؛ امّا کدام محبّی است که همجواری با اولیاء و محبوبان خداوند و نشستن در جایگاه صدق، در نزد فرمانروای توانمند عالم هستی،[v] یعنی محبوب و معشوق خود را رها کند و به همنشینی با دشمنان خدا[vi] خرسند باشد؟



  1. [i]. محدّث قمی، مفاتیح الجنان، دعای کمیل.
  2. [ii]. محدّث قمی، مفاتیح الجنان، مناجات شعبانیّه.
  3. [iii]. سورة غافر، آیة ۱۶/
  4. [iv]. سورة اعراف، آیة ۱۷۹/
  5. [v]. سورة قمر، آیة ۵۵/
  6.  [vi]. سورة فصّلت، آیه‌های ۱۹ و ۲۸/