Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


يكشنبه ۱۶ ارديبهشت
۱۴۰۳

26. شوال 1445


5. می 2024






تفسیر انفسی و تأویل عرفانی
تالیفات استاد - کتاب سر حق

این که مخالفان و منکران عرفان، سخن گفتن از حقایق معنوی باطن آیات را تأویل ناروا، و تفسیر انفسی قرآن را تفسیر به رأی دانستهاند و به بیان دیگر, فراتر رفتن از ظاهر و سخن گفتن از بواطن آیات، به مدد تدبّر و تفکّر عقلی یا کشف و شهود قلبی را، تفسیر به رأی پنداشته‎اند، به لحاظ‌های گوناگون خطا و مورد ایراد است. زیرا همان طور که در فصل نخست کتاب تشریح شد, اوّلاً این که در ورای ظاهر آیات قرآن کریم، بواطنی وجود دارد، مورد تصریح پیامبر اکرم و ائمّة اطهار علیهم السّلام است[i]. ثانیاً تدبّر و تفکّر در آیات، مورد توصیة قرآن[ii] و این که بهره‌گیری شهودی از قرآن نیز امکان‎پذیر است، مورد تأکید اهل بیت علیهم السّلام می‌باشد[iii]. در نتیجه، سخن گفتن از معانی باطنی قرآن، که مشحون از لطافت و زیبایی است، به هیچ وجه مصداق تفسیـر به رأی نمی‌باشد. احـادیث فـراوانی از معصـومیـن علیهم السّلام حاوی حقایق باطنی آیات است و پایه‌گذار این‎گونه بهره جستن از قرآن، خود آن بزرگوارانند.

در این جا چند نکته را باید مدّ نظر داشت.

نخست این که تأویل، که در اصل لغت به معنای بازگرداندن و در اصطلاح قرآن، به معنای ارجاع ظاهر آیه به واقعیّتی که در باطن آیه و در عالَم خارج وجود دارد، می‌باشد، به دو گونه امکان‎پذیر است. یکی تأویل صحیح، یعنی تشخیص درست واقعیّت باطنی آیه و ارجاع ظاهر به آن[iv]، و دیگری، با غرض قبلی و یا با بضاعت نا‌کافی، به سراغ آیات رفتن و آن‎ها را با تصنّع و تکلّف، با اموری که حقیقتاً ناظر به آن‎ها نیستند، تطبیق دادن[v]. این تأویل باطل، از مصادیق بارز تفسیر به رأی است. بنابراین تأویلات صحیح، که در احادیث و روایات، نمونه‌های فراوانی برای آن می‌توان یافت[vi]، تفسیر به رأی نیست.

دوم این که آیات الهی، هم تفسیر آفاقی دارند وهم تفسیـر اَنفُسی[vii]. شـواهد فراوانی بر هر دو گونه تفسیـر در بیانات اهل بیت علیهم السّلام می‌توان یافت. بنابراین ضمن پذیرش تفسیر صحیح و مستند آفاقی آیات، نمی‌توان تفاسیر درست انفسی آن‎ها را منکر شد. کما این که پذیرفتن تفاسیر انفسی آیات، به معنای نفی تفاسیر آفاقی آن‎ها نیست.

سوم این که معانی باطنی آیات، در طول معانی ظاهری قرار دارند و با آن‎ها تعارضی نداشته و قابل جمعند، امّا تأویلات باطل آیات، به معانی‌یی منجر می‌شوند که غالباً با ظاهر آیه تعارض داشته و غیر قابل جمعند.

چهارم این که وقوع خطا در تفسیر انفسی و تأویل عرفانی آیات و یا وجود تأویلات متکلّفانه و تحمیلی آیات بر معانی و مصادیق عرفانی، همچون وقوع اشتباه در تفسیر ظاهری آیات و یا وجود تفسیر به رأی‌های ظاهری آیات، در مواردی غیر قابل انکار است؛ امّا همان گونه که باب تفسیر ظاهری و آفاقی قرآن را، با چنان اشتباهات و خلاف‌هایی نمی‌توان مسدود کرد، راه تفسیر باطنی و انفسی و تأویل صحیح عرفانی را نیز نمی‌توان بست.



  1. فیض کاشانی، تفسیر صافی، مقدّمة ۸ .
  2. سورة نساء، آیة ۸۲ و سورة ص، آیة ۲۹ و سورة محمّد، آیة ۲۴، سورة بقره، آیة ۲۱۹ و۲۲۶ و سورة نحل، آیة ۴۴/
  3. سیّد رضی, نهج‌البلاغه، خطبه‌های ۱۹۳ و ۲۲۲/
  4. عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثّقلین، ج ۱، ص ۳۱۸ ، حدیث ۴۴/
  5. سورة آل عمران، آیة ۷/
  6. سیّد رضی، نهج‌البلاغه، نامة ۳۱/ 
  7.