Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
۱۴۰۳

27. شوال 1445


6. می 2024






لعن و تبرّی در سلوک طریق عرفان
تالیفات استاد - کتاب ره توشه دیدار

لعن و تبرّی آثار عمیق و عجیبی در پاک کردن وجود فرد از پلیدی‌ها و آلودگی‌ها دارد. به تعبیر یکی از بزرگان اهل کمال، لعن استغفار خصّیصین است. وقتی که انسان به لعن و تبرّی موجوداتی که جرثومة خباثت و تبلور شقاوتند می‌پردازد و صف خود را از آنها جدا می‌کند و به آنها دورباش می‌گوید، از خباثت و شقاوت پاک و منزّه می‌شود.

اساساً راه کمال انسان از طریق نفی و اثبات طی می‌شود. نفی آنچه باید ترک گفت و پسندیده نیست و اثبات آنچه باید به آن رسید و شایسته است. این نفی و اثبات در سطوح مختلف کمال، مظاهری دارد. در جملة لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ، ابتدا همة معبودهای دروغین بیرونی و درونی نفی شده و سپس بر معبود حقیقی تأکید می‌شود. به هنگام تلاوت قرآن کریم به دستور خود قرآن، ابتدا با گفتن اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَیطانِ الرَّجیمِ، انسان از شیطان به سوی خدا می‌گریزد و سپس با گفتن بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ، به آغوش خدا وارد می‌شود. به هنگام خواندن زیارت‌ها، همچون زیارت عاشورا، ابتدا بر دشمنان اهل‌بیت علیهم السّلام لعن می‌کند و از آنها تبرّی می‌جوید، سپس به خود اهل‌بیت علیهم السّلام صلوات می‌فرستد و سلام می‌کند. سالک تا به مقصد نرسیده و به طیّ طریق مشغول است، یک پا به پشت سر و عقب دارد (پای نفی و خروج و لعن و تبرّی) و یک پا به پیش رو دارد و به جلو می‌گذارد (پای اثبات و ورود و صلوات و سلام) این جریان همچنان ادامه می‌یابد تا اینکه سرانجام به مقام توحید و فنای تامّ می‌رسد و غیر و غیریّت از میان بر می‌خیزد و جز حضرت حقّ هیچ بر جا نمی‌ماند، نه سالکی، نه سلوکی و نه مسلکی، نه راه رونده‌ای، نه راه رفتنی و نه راهی. آنجا سلام و صلواتی است که لعن و تبرّی در مقابلش نیست، بسم اللّهی است که اعوذ باللّهی در برابرش نیست. حبّی است که بغض و دشمنی‌یی در مقابلش نیست. لذا از ابتدای سلوک تا رسیدن به شهر توحید، دین چیزی جز حبّ و بغض نیست و دیندار جز آن کس نیست که در راه خدا دوست می‌دارد و در راه خدا دشمنی می‌ورزد و دارای حبّ فی الله و بغض فی الله است. امّا در این مرحله به جایی می‌رسد که منزل هَلِ الدّینُ اِلاَّ الحُبِّ... اَلدّینُ هُوَ الحُبُّ وَ الحُبُّ هُوَ الدّینُ است.[۲۰۹] لکن باید توجّه داشت که این منزل هم منزل نهایی نیست.

سالک اگر مراحل چهارگانة سفر «از خلق به سوی حقِّ مقیّد»، «از حقّ به سوی حقّ مطلق»، «از حقّ(احدیّت جمع) به سوی خلقِ حقّی (اعیان ثابته) به حقّ» و «از خلقی که حقّ است (اعیان ثابته) به سوی خلق (اعیان خارجیّه) به حقّ»[۲۱۰] را به طور کامل طی نماید و به مقام جمع الجمعی برسد، مقتضیّات وحدت و کثرت، توأمان در وی ظهور می‌یابد. یعنی از یک سو با دیدة وحدت بین خود می‌بیند که در همة عالَم وجود، احدی جز خدا نیست، و از سوی دیگر با چشم کثرت‌نگرِ خود، ما سِوَی الله را با تعیّنات و تنوّعاتشان مشاهده می‌کند و نیک و بد و زشت و زیبا و صلاح و فسادشان را متوجّه می‌شود و با هر یک از مخلوقات، رفتاری که مناسب آن است را در پیش می‌گیرد. این مقام شاید یکی از مصادیق سخن پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم است که: برادرم موسی علیه السّلام با یک چشم و برادرم عیسی علیه السّلام با چشمی دیگر به عالَم می‌نگریست و من با هر دو چشم به هستی می‌نگرم. و نیز یکی از مصادیق طَریقُ الوسطی هِی الجادَّةِ: راه میانه جادّة صحیح است.[۲۱۱] در کلام امیرالمؤمنین علیه السّلام و اُمَّةً وَسَطاً[۲۱۲] در بیان قرآن کریم نیز شاید همین مقام جمع‌الجمعی باشد. چنین سالک واصل و کاملی، در برخی از حالات خود مستغرق تامّ در بحر توحید است و غیری نمی‌بیند و در برخی دیگر از حالات خود متوجّه کثرات است و نیک و بدشان را می‌بیند و با هریک به اقتضاء چگونگی آن رفتار می‌کند. به وجود این حالات گوناگون نیز در این کلام معصوم علیه السّلام اشاره شده است: لَنا مَعَ اللهِ حالاتٌ: برای ما با خدا حالت‌های گوناگونی وجود دارد.[۲۱۳]

با توجّه به آنچه گفته شد، برای اولیاء کمّل نیز به هنگام توجّه به کثرات، حبّ اولیاء الله و بغض اعداء الله، مجدّداً مطرح می‌شود و در چنان حالاتی لعن و تبرّی نیز مجدّداً از آنان صادر می‌گردد. لعن و تبرّی پیامبر اکرم و اهل‌بیت گرامیش علیهم السّلام نسبت به دشمنان معاند خدا و دین، بر همین مبنا قابل توضیح است.