Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


شنبه ۳ آذر
۱۴۰۳

21. جمادي‌الاول 1446


23. نوامبر 2024






اذن دخول و ادب ورود
تالیفات استاد - کتاب ره توشه دیدار

شایسته است زائر با رسیدن به در صحن، سر بر چهارچوب در نهد و با توجّه، به خواندن اذن دخول بپردازد و اجازة ورود به بارگاه قدس آن بزرگواران را تقاضا کند. به زائر صاحب دل توصیه می‌شود که اذن دخول را قبل از ورود به صحن مطهّر اهل‌بیت علیهم السّلام بخواند، زیرا همان گونه که ورود میهمان به حیاط منزل صاحب خانه بی اذن او پسندیده نیست، ورود به صحن آن دُردانگان جهان هستی نیز بدون اجازه خواستن از ایشان مقتضای ادب نمی‌باشد.

اذن طلبیدن و اجازه گرفتن برای ورود به خانه‌های پیامبر اکرم و اهل‌بیت علیهم السّلام ادبی است که خدای متعال به آن امر کرده و در قرآن کریم فرموده است: یااَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا لا تَدخُلوا بُیوتَ النَّبِی اِلاّ اَن یُؤذَنَ لَکُم: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر اینکه به شما اجازه داده شود.[۱۱۳] به مقتضای این تعلیم قرآنی است که زائر در آستانة ورود به پیشگاه پیامبر یا امام، اندکی درنگ نموده و با خواندن اذن دخول، اجازة ورود می‌گیرد.

پشت در ایستادن و اذن طلبیدن زائر، رقیقة این حقیقت بزرگ است که برای راه یافتن به پیامبر و امام، سالک الی اللّه، پس از به کار بستن آنچه از طاعت و عبادت و خلوص و محبّت که در توان دارد، باید ادب ورزیده و در انتظار فرج و گشایش باطنی، پشت در بایستد و انتظار کشد تا خودِ آن بزرگواران در را بگشایند. اصرار و لجاجت و فشار و تقلاّی سالک، نه تنها راهگشا نیست و به فتح باب و راه یافتن به حقیقت پیامبر و امام کمکی نمی‌کند، بلکه اغلب باعث بسته‌تر شدن راه و سدّ باب بیشتر می‌شود.

لجاجت و تقلاّی زیاده‌تر از حدّ عبد، ناشی از امید بستن و اتّکا نمودن او به فعل خود و عبادات و ریاضات خویش است. و همان گونه که قبلاً نیز اشاره شد، یکی از مهمترین حجاب‌ها که مانع از وصول سالک به مقصد می‌شود، همین مؤثّر دانستن و مهم پنداشتن و امید بستن و اتّکا نمودن به مجاهدات و ریاضات است.

تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست      راهرو گر صد هنر دارد توکّل بایدش

علاوه بر این، مؤثّر دانستن و کارساز پنداشتن طاعات و عبادات خویش، سالک تازه کار را به ریاضت‌های افراطی می‌کشاند، و این خروج از حدّ اعتدال در عبادات و ریاضات، ثمری جز رنجوری و بیماری جسم و روح و ناتوان شدن از ادامة راه، از یک سو، و خسته و دلزده شدن از سلوک الی الله و بی‌انگیزه شدن جهت ادامه راه، از سوی دیگر، برای او نخواهد داشت. در نتیجه، تقلاّی افراطی، به بازماندن و محروم شدن سالک از طیّ طریق و وصول به مقصد، برای همیشه منجر می‌گردد.

فشار و تقلاّی این سالکان برای گشوده شدن راه و باب وصول به اهل‌بیت علیهم السّلام شبیه تلاش کسی است که می‌خواهد به خانه‌ای وارد شود که درِ آن به طرف بیرون باز می‌شود، و او که در خارج منزل قرار دارد، برای باز کردن در، با شدّت هر چه تمام‌تر، در را به سمت داخل منزل فشار می‌دهد. این فشار و تقلاّ جز اینکه به بسته ماندن در شدّت بخشد، ثمری نخواهد داشت. راه باز شدن در، این است که دست از تقلاّ و فشار کشیده و در را رها کند و به ادب، پشت در به انتظار بایستد و تقاضا کند که ساکنان خانه، در را به روی او بگشایند. بنا بر این هر گاه سالک، در عین انجام وظایف بندگی خویش، از حول و قوّه، و طاعت و عبادت، و مجاهدت و ریاضت، و علم و معرفت خود قطع امید کرد و امید خود را تنها به عنایات خدا و خوبان خدا متوجّه ساخت، و در پیشگاه آنان ادب ورزید و به عجز و ناتوانی خود، و به ناکارآمدی مجاهدات و ریاضات و دانش و معلومات خود اعتراف کرد و با حال اضطرار و التجا، خاضعانه و مؤدّبانه از آن بزرگواران تقاضا نمود، برای او فتح باب می‌شود و خدا و خوبان خدا او را به درون خانه راه می‌دهند.[۱۱۴]

نمونة بارز این ادب ورزیدن و اذن طلبیدن و انتظار فرج کشیدن را، در وجود سلمان فارسی رضوان الله تعالی علیه می‌توان مشاهده کرد. ثمرة این ادب و اذن و انتظار او بود که اهل‌بیت علیهم السّلام در را به روی او گشوده و او را محرم خویش ساختند و به درون خانه بردند و به مقام سَلمانُ مِنّا اَهلَ البَیتِ: سلمان از ما اهل‌بیت است[۱۱۵] مفتخر ساختند.

در نقطة مقابل بزرگانی چون سلمان فارسی، به کسانی می‌توان اشاره کرد که پس از رحلت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم برای گشودن درِ خانة آن حضرت، از ادب دست شسته و به زور و فشار متوسّل شدند و در را به آتش کشیده و با ضربات لگد شکستند و دختر داغدار پیامبر خدا را بین در و دیوار تحت فشار قرار داده و مضروب و مجروح ساختند و نوة پیامبر اکرم را در رحم مادر بزرگوارش به شهادت رساندند و با هجوم به درون خانه، امیرمؤمنان علیه السّلام را دستگیر نموده و با خود بردند. این جسارت‌ها و جنایت‌ها و به اتّکای زور و فشار عمل کردن‌ها برای مرتکبان آن، ثمری جز لعن و نفرین ابدی خدا و ملائکه و همة مؤمنان و صالحان، به بار نیاورد.[۱۱۶]

زائر هنگام مشاهدة درِ صحن مطهّر اهل‌بیت علیهم السّلام تمامی این وقایع تلخ و دردناک را به خاطر می‌آورد و از یک سو، قلبش مالامال اندوه و غم و دیدگانش غرق اشک ماتم می‌شود، و از سوی دیگر، با ادب ورزیدن و خضوع هرچه بیشتر، صف خود را از مسبّبان و مباشران آن جنایت هولناک جدا می‌سازد.