Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


سه شنبه ۴ دی
۱۴۰۳

22. جمادي‌الثاني 1446


24. دسامبر 2024






۵ـ سعی بین صفا و مروه
تالیفات استاد - کتاب آيين بندگي

خدای تعالی می‌فرماید: اِنَّ الصَّفا وَ المَروَةَ مِن شَعائِرِ اللهِ فَمَن حَجَّ البَیتَ اَوِ اعتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیهِ اَن یَطَّوَّفَ بِهِما فَمَن تَطَوَّعَ خَیراً فَاِنَّ اللهَ شاکِرُ عَلیمُ: صفا و مروه از شعائر الهی هستند، پس کسی که حجّ خانۀ خدا یا عمره را به‌جای می‌آورد، ایرادی ندارد که بر آن دو طواف نماید. پس کسی که با تمایل خود خیری انجام دهد، همانا خداوند شکرگزار و داناست.[۱]

و از ابی‌بصیر است که گفت: شنیدم که امام صادق ۷ می‌فرمود: ما مِن بُقعَةٍ اَحَبَّ اِلَی اللهِ مِنَ المَسعی ِلاَنَّهُ یَذِلُّ فیها کُلُّ جَبّارٍ: هیچ بقعه‌ای در نزد خدا محبوب‌تر از محلّ سعی نیست، زیرا همة جبّاران در آن خوار می‌گردند.[۲]

روایتی در علل‌الشّرایع است که سعی را به سعیِ مادر اسماعیل بین صفا و مروه برای به ‌دست آوردن آب برای اسماعیل ارتباط می‌دهد. روایت دیگری آن را به سعی ابراهیم برای طرد ابلیس مربوط می‌سازد. تذکّر این نکته مناسب است که این دو کوه محلّ قرار گرفتن برخی بت‌ها بود و بعضی از اشخاص سعی را گناه می‌پنداشته،‌ از آن خودداری می‌کردند. بدین خاطر آیه نازل گردید فَلا جُناحَ ...: پس ایرادی ندارد...

یکی از اصحاب روایت کرده است که گفت: کُنتُ فی ظَهرِ اَبِی الحَسَنِ مُوسی ۷ عَلَی الصَّفا وَ المَروَةِ وَ هُوَ لایَزیدُ عَلَی الحَرفَینِ: اَللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ حُسنَ الظَّنِّ بِکَ عَلی کُلِّ حالٍ، وَ صِدقَ النِّیَّةِ فِی التَّوَکُّلِ عَلَیکَ: در پشت سر امام موسی کاظم ۷ در صفا و مروه بودم و آن حضرت بر این دو سخن نمی‌افزود که: خدای من، از تو حسن ظنّ نسبت به تو در هر حال را و صدق نیّت و توکّل بر تو را، درخواست می‌کنم.

با ملاحظۀ این موارد، در وجودمان این حقیقت مورد تأکید قرار می‌گیرد که مقصود از سعی بین صفا و مروه عبارتست از:

الف ـ ذلّت جبّاران و کندن صفت جبّاریّت و تکبّر از انسان؛ زیرا این دو صفت جامة خدایند و مجاز نیست کسی جز او آن‌ها را در بر کند. به این ترتیب همة معانی تسلیم کامل در برابر خداوند جبّار به طور کامل جاری می‌گردد. پس انسان به واقعیّت خود توجّه می‌یابد و از همۀ خیالات باطلی که در نتیجۀ رسوبات جاهلیّت مکّار در ذهنش دور می‌زند، عبور می‌کند. چه عالی است که می‌یابیم که از حکّام خواسته می‌شود که در حالی که سر را برهنه نموده و تنها جامة احرام در بر کرده‌اند، سعی نمایند و بلکه در برخی جاها هروله کنند تا نبودن فرقی بین آن‌ها و دیگران و این که آن‌ها بندگان خاضع خدای تعالی هستند را بطور محسوس دریابند.

ب ـ سعی در مسیر حدود و مقرّرات الهی. این معنی را حاجّ به وضوح متوجّه می‌شود. او درک می‌کند که در اسلام فعالیّت و نشاط و بیرون راندن کسالت و عدم تحرّک و سستی، و توکل نمودن بر خدا، امر اصیلی است؛ لکن مشروط بر آن که کوشش و تلاش متضمّن حدودی باشد که خداوند در پرتوی از مصالح بشریّت که خود او بدان آگاه است، آن را تعیین نموده است.

ج ـ ارتباط هرچه بیشتر با آن خاندان مقدّس. یعنی خاندان ابراهیم ۷، که حلقۀ اتصال محسوسی را بین ابراهیم ۷ و پیامبر اکرم ۶ تشکیل می‌دهد. سعی بین صفا و مروه بر اشتراک در هدف بین آن دو پیامبر بزرگ تأکید می‌کند.

سعی بین صفا و مروه تقلید آگاهانه‌ای است از سعیی که هاجر بین آن دو کوه به عمل آورد تا برای پسرش اسماعیل، جدّ پیامبر ۶ آب پیدا کند، پس سعی احساس دردها و آرزوهای این خاندان و حرکت نمودن به خاطر حرکت آنان و ایستادن به خاطر ایستادن آن‌ها است. گویا همه خانوادۀ واحدی هستند که پدرش ابراهیم ۷ است مِلَّةَ اَبیکُم اِبراهیمَ هُوَ سَمّاکُمُ المُسلِمینَ مِن قَبلُ: ملّت پدرتان ابراهیم، او شما را از قبل مسلمان نامید.[۳] و آن همان امّتی است که ابراهیم و اسماعیل ۸ در حالی که پی‌های کعبه را بالا می‌آوردند، برایش دعا کردند. وَ اِذ جَعَلنَا البَیتَ مَثابَةً لِلنّاسِ وَ اَمناً وَ اتَّخِذُوا مِن مَقامِ اِبراهیمَ مُصَلًّی وَ عَهِدنا اِلی اِبراهیمَ وَ اسماعیلَ اَن طَهِّرا بَیتِیَ لِلطّائِفینَ وَ العاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجوُدِ. وَ اِذ قالَ اِبراهیمُ رَبِّ اجعَل هذا بَلَداً آمِناً وَ ارزُق اَهلَهُ مِنَ الثَّمراتِ مَن آمَنَ مِنهُم بِاللهِ وَ الیَومِ الآخِرِ. قالَ وَ مَن کَفَرَ فَاُمَتِّعُهُ قَلیلاً ثُمَّ اَضطَرُّهُ اِلی عَذابِ النّارِ وَ بِئسَ المَصیرُ وَ اِذ یَرفَعُ اِبراهیمُ القَواعِدَ مِنَ البَیتِ وَ اِسماعیلُ رَبَّنا تَقَبَّل مِنّا اِنَّکَ اَنتَ السَّمیعُ العَلیمُ، رَبَّنا وَاجعَلنا مُسلِمَینِ لَکَ وَ مِن ذُرَّیَّتِنا اُمَّةً مُسلِمَةً لَکَ وَ اَرِنا مَناسِکَنا وَ تُب عَلَینا اِنَّکَ اَنتَ التَّوابُ الرَّحیمُ. رَبَّنا وابعَث فیهِم رَسُولاً مِنهِم یَتلوُا عَلَیهِم آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَالحِکمَةَ وَ یُزَکّیهِم اِنَّکَ اَنتَ العَزیزُ الحکیمُ: و هنگامی که بیت را مرجعی برای مردم و محلّ امنی قرار دادیم و از جایِ ایستادن ابراهیم جایگاه نمازی اختیار کنید و با ابراهیم و اسماعیل عهد کردیم که خانة مرا برای طواف‌کنندگان و اعتکاف‌گزینان و رکوع و سجود پیشگان پاک کنید. و هنگامی که ابراهیم گفت ای پروردگار من، این سرزمین را در امنیّت قرار ده و کسانی از اهل آن را که ایمان به خدا و روز قیامت آوردند، از میوه‌ها روزی ده، خداوند فرمود: هر که کفر ورزد و کفران پیشه کند او را اندکی بهره‌مند سازیم، پس آن‌گاه او را به سوی عذاب دوزخ مضطر می‌گردانیم و بد سرنوشتی است. و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایه‌های بیت را بالا می‌بردند، گفتند: ای پروردگار ما، ما را تسلیم‌شدگان برای خودت قرار ده و از نسل ما امّتی تسلیم در برابر خویش قرار ده و مناسک ما را به ما نشان ده و توبۀ ما را بپذیر، که تنها تو توبه‌پذیر مهربانی. پروردگارا! در بین ایشان پیامبری از خودشان مبعوث فرما که آیات تو را بر آنان تلاوت کند و کتاب و حکمت را بدیشان بیاموزد و آن‌ها را تزکیه نماید، که تنها تو عزیز و حکیمی.[۴]

پس خداوند این دعا را مستجاب می‌کند و نبیّ اکرم ۶ را مبعوث می‌نماید و در قرآن کریم می‌فرماید: هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمِّیّینَ رَسُولاً مِنهُم یَتلوُا عَلَیهِم آیاتِهِ وَ یُزَکّیهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَةَ: او خدایی است که در بین افراد درس ناخوانده، رسولی از خودشان مبعوث کرد که آیاتش را بر آن‌ها می‌خواند و آن‌ها را تزکیه می‌کند و کتاب و حکمت بدانان می‌آموزد.[۵]

ملاحظه می‌شود که همة این آیات گرد محور اصیلی دور می‌زنند و آن تسلیم در برابر خدای تعالی است. بدین خاطر این خاندان همۀ مشقّتها را در حالت تسلیم در برابر خدا تحمّل کرده است. پس هر مسلمانی که زندگی سرا پا تسلیم داشته باشد از جمع این خاندان مقّدس موحّد است، خاندان ابراهیم، دوست خدا.



[۱]. سورۀ بقره، آیة ۱۵۸/

[۲]. وسائل‌الشّیعه، ج ۱۳، ص ۴۶۷/

[۳]. سورۀ حج، آیة ۷۸/

[۴]. سورۀ بقره، آیات ۱۲۵- ۱۲۹/

[۵]. سورۀ جمعه، آیة ۲/