Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


سه شنبه ۴ دی
۱۴۰۳

22. جمادي‌الثاني 1446


24. دسامبر 2024






۲ـ فراگیر بودن در عبادت
تالیفات استاد - کتاب آيين بندگي

وقتی به عبادات مختلف اسلام نظر می‌کنیم، عنصر فراگیر بودن جنبه‌های گوناگون زندگی را در آن می‌یابیم. در نتیجه عبادات به اشکال معیّنی از شعائر منحصر نمی‌شوند و فقط در اعمالی که مظاهر تعظیم برای خدای سبحان و متعال را مجسّم می‌سازند، همچون رکوع و سجود و ذکر و دعا، خلاصه نمی‌گردند؛ بلکه به همۀ بخش‌های فعالیّت‌ انسانی کشیده می‌شوند.

جهاد عبادت است در حالی که فعالیّتی اجتماعی است. زکات عبادت است در حالی که فعالیّت مالی اجتماعی است و خمس عبادت است در حالی که آن نیز فعالیّت مالی اجتماعی است و روزه عبادت است در حالی که رژیمی غذایی است و وضو و غسل عبادتند در حالی که دو شکل از پاکیزه نمودن بدن می‌باشند.

این فراگیر بودن در عبادت، از گرایش عامّی در تربیت اسلامی حکایت می‌کند ‌که می‌خواهد انسان در همۀ اعمال و فعالیّت‌هایش با خدای تعالی در ارتباط باشد و هر تلاش شایسته‌ای را که بدان مبادرت می‌ورزد، به عبادت تبدیل کند. اسلام برای ایجاد اساس ثابتی برای این گرایش، عبادات ثابتی را در زمینه‌های مختلف فعالیّت انسانی توزیع کرده است تا زمینه‌ساز تمرین انسان باشد در این جهت که روح عبادت را در همۀ فعالیّت‌های شایسته‌اش و روح مسجد را در همۀ محل‌های کارش، در مزرعه یا کار‌گاه یا تجارتخانه یا مدرسه، مادام که عمل شایسته‌ای را به خاطر خدای سبحان و متعال انجام می‌دهد، بگستراند.

شریعت اسلام در این زمینه از دو گرایش دینی دیگر متفاوت است و آن دو، یکی گرایش به جدایی بین عبادت و زندگی، و دومی گرایش به منحصر کردن زندگی در چهار‌چوب تنگی از عبادت، آن‌گونه که راهبان و صوفیان انجام می‌دهند، می‌باشد.

گرایش نخست بین عبادت و زندگی فاصله می‌اندازد و عبادت را در اماکن خاصّی که برای آن مقرّر شده محصور می‌کند و از انسان می‌خوا‌هد که در آن اماکن حضور یابد تا حقّ خدا را ادا کند و در برابر او عبادت نماید و وقتی از آن‌جا به سوی دیگر عرصه‌های زندگی خارج شد، تا نوبت دیگری که به آن اماکن شریفه رجوع می‌کند، عبادت را وداع ‌گوید و به کار‌های دنیویش متوجّه گردد.

این دوگانگی بین عبادت و فعالیّت‌های مختلف زندگی، عبادت را فلج و نقش تربیتی سازندۀ آن را در تحوّل انگیزه‌های انسانی و این‌که انسان را به گونه‌ای بسازد که کار را برای خودِ عمل بخواهد و به او امکان بخشد که از خودش و منافع تنگش، در عرصه‌های مختلف عمل فراتر رود، تعطیل می‌سازد.

خدای سبحان و متعال، با توجّه به بی‌نیازیش از بند‌گان، به خاطر خودش ‌بر عبادت تأکید نمی‌کند ‌تا به عبادتی از این قبیل از جانب آنان اکتفا کند، و خودش را هدف و غایت حرکت انسانیّت قرار ‌نداده است، تا انسان در عرصۀ عبادت، سرش را در برابر او فرود آورد و همین برای خدا کافی باشد. خداوند عبادات را تنها برای این خواسته است که انسان صالح را قادر سازد از خودش فراتر رود و در حرکت جامعۀ بشری نقش بزرگتری را بر عهده گیرد. چنین امری به‌طور کامل تحقّق نمی‌یابد مگر وقتی که روح عبادت تدریجاً به فعالیّت‌های دیگر زندگی نیز کشیده شود. زیرا کشیده شدن آن، همان‌گونه که دیدیم، یعنی کار را برای خودِ عمل خواستن و احساس مسؤولیّت درونی در کار داشتن و توانایی بر فراتر از خود رفتن و انسجام یافتن انسان با چهار‌چوب هستی فراگیرش، با ازل و ابد که او را احاطه نموده‌اند.

به همین خاطر شریعت آسمانی نازل گردیده و عبادت‌‌ها را در عرصه‌های گوناگون زندگی توزیع کرده و بر اعمال عبادی در هر حالت شایسته‌ای تشویق نموده و به انسان تفهیم کرده که عامل جدا کنندۀ مسجدی که خانۀ خداست از خانۀ انسان، نوع بنا و ظاهر آن ‌نیست. مسجد تنها بدین خاطر استحقاق یافته خانۀ خدا باشد که عرصه‌ایست که انسان در آن به عملی می‌پردازد که در آن از خودش فراتر می‌رود و هدفی بزرگ‌تر از منطق منافع محدود مادّی را در آن در نظر می‌گیرد و چنین عرصه‌ای شایسته است امتداد یابد و همۀ زمینه‌های زندگی را در برگیرد. هر محیطی که انسان در آن عملی را انجام می‌دهد که از خودش فراتر می‌رود و پروردگارش و همۀ مردم را در آن هدف قرار می‌دهد، روح مسجد را دارد.

امّا گرایش دوم که زندگی را در چهار‌چوب تنگی از عبادت محصور می‌سازد، به جای این‌که معنی مسجد را امتداد دهد تا همۀ عرصه‌هایی که شاهد عمل صالحی برای انسان است را در بر گیرد، می‌خواهد انسان را در مسجد محصور کند. این گرایش معتقد است انسان با تناقض درونی‌ای که بین روح و جسمش وجود دارد، در هر یک از این دو جنبه تکامل پیدا نمی‌کند مگر به قیمت گذشتن از جنبۀ دیگر. در نتیجه برای این‌که از نظر روحی رشد و نمو کند، می‌بایست چیز‌های خوب را بر جسمش حرام کند و وجودش را از عرصه‌های زندگی جمع کند و کنار بکشد و به مبارزۀ مستمرّی علیه رغبت‌ها و کشش‌هایی که به سوی میدان‌های مختلف زندگی دارد بپردازد ‌تا از راه خود‌داری مستمر و محرومیّت طولانی و انجام اعمال خاصّ عبادی، بر همۀ آن رغبت‌ها و کشش‌ها غلبه کند.

شریعت اسلام این گرایش را نیز طرد می‌کند؛ زیرا عبادات را برای خاطر زندگی می‌خواهد و بنابراین ممکن نیست زندگی را به خاطر عبادات کنار گذارد. اسلام بر این‌که انسان صالح روح عبادت را بر همۀ کار‌ها و فعالیّت‌هایش بگستراند تأکید می‌کند، لکن نه بدین معنی که در زندگی از فعالیّت‌های ‌متعدّد دست بکشد و خودش را بین دیوار‌های معبد محصور سازد، بلکه به این معنی که‌ آن فعالیّت‌ها را به عبادت تبدیل کند. در نتیجه مسجد نقطۀ آغاز حرکت انسان صالح در رفتار روزانه‌اش می‌باشد و محدوده‌ کنندۀ این رفتار نیست. پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم به ابوذر فرمودند: اِنِ استَطَعتَ اَن لا تَأکُلَ وَ لاتَشرَبَ اِلاّ ِللهِ فَافعَل: اگر توانستی نخوری و نیاشامی مگر برای خدا، پس این‌گونه عمل کن. بدین صورت، عبادات به‌ خاطر زندگی است و به‌وسیلۀ امتداد یافتن آن از نظر روح و محتوای آن به عرصه‌های مختلف زندگی، می‌تواند به اهداف تربیتیش دست یابد.