Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


يكشنبه ۱۶ ارديبهشت
۱۴۰۳

26. شوال 1445


5. می 2024






۳ـ احساس مسؤولیّت درونی
تالیفات استاد - کتاب آيين بندگي

در بررسی جامعۀ انسانی در تمامی ادوار تاریخ، می‌یابیم که هر جامعه، در زندگیش، از نظام معیّنی، و در تقسیم حق‌ها و تکالیف بین مردم، از راه مشخّصی، پیروی می‌کند و به همان میزان که ضامن اجراهایی برای التزام افراد به این نظام و پیاده کردن آن در اختیار باشد، جامعه به مستقر ساختن و تحقّق بخشیدن به هدف‌های عمومی مورد نظر از آن نظام، نزدیک است.

این حقیقتی است که به یکسان برآینده و گذشته صدق می‌کند؛ زیرا از حقایق ثابت در حرکت اجتماعی انسان در امتداد طولانی تاریخ است.

ضامن اجرا‌ها برخی قرار‌دادی هستند، مثل مجازات‌هایی که جامعه برای تأدیب فردی که از ‌حدود خود تجاوز کرده وضع می‌کند، و برخی درونی‌اند و آن احساس مسؤولیّت درونی فرد است در برابر تعهّدات اجتماعیش و در مقابل تکالیفی که جامعه بر او واجب می‌سازد و حق‌هایی که برای او قائل می‌شود.

علی‌رغم این‌که ضامن اجرا‌های قرار‌دادی، نقش بزرگی در تسلّط بر رفتار افراد و کنترل آن دارند؛ اغلب اوقات تا وقتی که در کنار آن، ضامن اجرای درونی‌ جوشیده از احساس مسؤولیّت درونی انسان، وجود نداشته باشد، به تنهایی کافی نیستند. زیرا عوامل قرار‌دادیِ مراقبت فرد، هرچند هم که دقیق و فراگیر باشد، معمولاً ممکن نیست احاطه بر همۀ امور و اشراف بر همۀ وقایع را تضمین نماید.

احساس مسؤولیّت درونی، برای این‌که یک واقعیّت عملی و زنده در زندگی انسان باشد، محتاج است به ایمان فرد به مراقبتی که مثقال ذرّه‌ای در آسمان و زمین از علمش مخفی نیست، و نیز محتاج است به تمرین عملی‌ای که در خلالش، این احساس رشد کرده و به موجب آن، احساس آن مراقبت فراگیر در وجود فرد رسوخ یابد.

مراقبتی که مثقال ذرّه‌ای از علمش مخفی نیست، در زندگی انسان، در اثر ارتباطش با مطلقِ حقیقی، همان آگاه توانایی‌ که آگاهیش همه‌چیز را احاطه کرده است، بوجود می‌آید. این ارتباط، این مراقبت را برای انسان فراهم می‌سازد و به‌وسیلۀ آن، امکان بوجود آمدن احساس مسؤولیّت درونی فراهم می‌شود.

تمرین عملی‌‌ای که در خلال آن این احساس مسؤولیّت رشد می‌کند، همان ‌مداومت در انجام اعمال عبادی می‌باشد. زیرا عبادت، تکلیفی غیبی است. منظور ما از واجب غیبی، این است که کنترل آن با مراقبت از خارج، امری محال است و هیچ ضامن اجرای خارجی‌ای نمی‌تواند در تأمین هدف آن توفیق یابد. زیرا عبادت قائم به نیّت شخص و رابطۀ روحی عمل با خداست و این امری است که در حوزۀ مراقبت‌های قرار‌‌دادی از خارج نمی‌گنجد و هیچ ضامن اجرای قانونی، نمی‌تواند متکفّل تحقّق آن گردد. تنها و یگانه مراقب ممکن در این عرصه، همان مراقبت حاصل از ارتباط با مطلق غیبی‌ای است که هیچ‌چیز از علمش مخفی نمی‌باشد. یگانه ضامن اجرای ممکن در این عرصه، همان احساس مسؤولیّت درونی است. این بدان معنی است که انسانی که به عبادت می‌پردازد، به امر واجبی مبادرت می‌ورزد که با هر واجب یا قانون اجتماعی دیگری متفاوت است.

انسان وقتی وام می‌گیرد و سپس دین را ادا می‌کند، یا هنگامی که قراردادی می‌بندد و آن‌گاه شرایطش را عملی می‌سازد و یا هنگامی که مالی را از غیر عاریه می‌گیرد و سپس به او برمی‌گرداند، از این طریق به انجام تکلیفی می‌پردازد که نظارت بر آن در نطاق ‌مراقبت اجتماعی قرار دارد و بدین سبب برای متعهّد ساختن فرد به انجام آن تکلیف، به وجود عکس‌العمل اجتماعی در برابر تخلّف از انجام آن، اکتفا می‌شود. اما واجب عبادی غیبی که عمق محتوای روحی آن را جز خدای سبحان و متعال نمی‌داند، نتیجۀ احساس مسؤولیّت درونی است. در خلال اعمال عبادی، این احساس درونی رشد می‌یابد و انسان به پرداختن به موجباتش عادت می‌کند. با چنین احساسی است که یک شهروند صالح بوجود می‌آید. زیرا در ارتباطات صحیح اجتماعی، به این‌که انسان از ادای حقوق مشروع دیگران از ترس عکس‌العمل اجتماعی آن، به تخلّف مبادرت نورزد، بسنده نمی‌شود. ارتباطات صحیح اجتماعی تنها بدین وسیله تحقّق می‌یابد که انسان با انگیزه‌ای ناشی از احساس مسؤولیّت درونی تخلّف نکند؛ زیرا وقتی ترس از عکس‌العمل اجتماعی در برابر تخلّف، به تنهایی، تکیه‌گاه التزام به تعهّدات شهروندی شایسته در جامعه است، گریز از آن عکس‌العمل در حالت‌های زیادی امکان‌پذیر است؛ همچون وقتی که فرد امکان می‌یابد تخلّفش را مخفی کند، یا به‌صورتی غیرواقعی و واژگونه آن را تفسیر و توجیه نماید و یا به‌نحوی خودش را از عکس‌العمل اجتماعی حفظ کند. در نتیجه در چنین حالت‌هایی، ضامن اجرایی جز احساس مسؤولیّت درونی یافت نمی‌شود.

می‌دانیم که غالباً در عبادات مستحب، انجام آن‌ها به‌صورت پنهان و به شیوه‌ای غیر آشکار ترجیح دارد و نیز عبادت‌هایی وجود دارد که طبیعتش مخفی است، مثل روزه که خود‌داریی روحی است که کنترلش از خارج امکان‌پذیر نیست و عباداتی وجود دارد که برای آن جوّی از سرّی بودن و دوری از منظر عام اختیار شده است، مثل نافلۀ شب (نماز شب) که انجام آن بعد از نصف‌شب خواسته شده است. همۀ اینها به خاطر عمق بخشیدن به جنبۀ غیبی عبادت و ارتباط هرچه بیشتر آن با احساس مسؤولیّت درونی است. بدین صورت، این احساس در خلال کار‌های عبادی راسخ می‌گردد و انسان را به انجام کار‌ها بر اساس آن، عادت می‌دهد و ضامن اجرای قویّی را برای التزام فرد صالح به آنچه از حق‌ها و تکالیف بر عهدۀ اوست، بوجود می‌آورد.