Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


شنبه ۳ آذر
۱۴۰۳

20. جمادي‌الاول 1446


22. نوامبر 2024






عبادات همان تعبیر عملی است.
تالیفات استاد - کتاب آيين بندگي

همان‌گونه که انسان در حالتی متولّد می‌شود که همۀ امکانات تجربه‌ نمودن در عرصۀ زندگی و همۀ بذر‌های توفیقش، یعنی رشد و فعالیّت و تحوّل، را با خود همراه دارد؛ به همان‌سان در حالتی به دنیا می‌آید که به‌وسیلۀ طبیعت و فطرتش پیوندی استوار با مطلق دارد؛ زیرا پیوند انسان با مطلق، همان‌گونه که دیدیم، یکی از عوامل توفیق و چیرگی او بر مشکلات در حرکت اجتماعیش می‌باشد. تجربه‌‌ای نیروبخش‌‌تر و به‌ خوبی فراگیر‌تر و از نظر هدف گسترده‌تر از تجربۀ ایمان، در زندگی انسان یافت نمی‌شود و آن پدیده‌ای است که از دور‌ترین عصر‌ها و در همۀ مراحل تاریخ، ملازم انسان بوده است. این تلازم اجتماعی مستمرّ انسان و ایمان، به‌طور تجربی بر این دلالت دارد که کشش به‌ سوی مطلق و گرایش به تعالی یافتن به ‌سوی آن و فراتر رفتن از حدودی که انسان را احاطه کرده‌اند، گرایش اصیلی در انسان می‌باشد؛ هر چند که اَشکال این گرایش، مختلف و طبقات و درجات آگاهی در این گرایش، متنوّع است.

ایمان همچون یک غریزه است و به تنهایی برای تضمین محقّق ساختن ارتباط با مطلق، به شیوۀ شایستة آن، کافی نیست. زیرا در حقیقت این تضمین، به راه اشباع این غریزه و اسلوب استفاده از آن مربوط می‌شود، همان‌گونه که در هر غریزۀ دیگری بدین منوال است. پرداختن صحیح به اشباع هر ‌غریزه، به موازات سایر غرایز و تمایلات و منسجم با آنها، همان چیزی است که مصلحت نهایی انسان را در‌بر دارد. همچنین حرکت در جهت موافق یا مخالف هر یک از غرایز، همان چیزی است که غریزۀ مورد نظر را رشد می‌دهد و عمق می‌بخشد یا سرپوش می‌گذارد و خفه می‌کند. چنان که بذر‌های رحمت و شفقت در روح انسان، در اثر به‌کار نبستن آن‌ها می‌میرد و در اثر توجّه عملی مستمر به سختی کشیدگان و ستمدیدگان و فقرا، رشد می‌کند.

به همین خاطر انسان برای ایمان به الله و احساس عمیق تعالی به سوی غیب و پیوستگی با مطلق، ناگزیر از داشتن راهنمایی است که راه اشباع این احساس را مشخّص کند، و نیازمند به شیوة عملی است که به‌نحوی متناسب با دیگر احساس‌های اصیل موجود در انسان، آن را عمق بخشد و راسخ سازد.

این احساس، بدون راهنمایی، واژگونه می‌شود و به رنگ‌های انحرافی در می‌آید؛ چنان که نسبت به احساس دینی هدایت نشده، در اکثر مراحل تاریخ این اتفاق افتاده است. بدون یک برنامۀ عملی و سلوک عمق‌بخش، این احساس پوشیده می‌شود و دیگر، ارتباط با مطلق، حقیقتی مؤثّر در زندگی انسان و قادر به شکوفایی نیرو‌های شایستة وی نخواهد بود.

دینی که شعار لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ را طرح کرده و ردّ و اثبات را همراه هم، در آن قرار داده است، همان راهنماست و عبادات، همان شیوه و برنامه عملی‌ایست که به ایفای نقش تعمیق آن احساس می‌پردازد. زیرا عبادت، تعبیر عملی و پیاده شدۀ در خارج، برای غریزۀ درونی ایمان است و به‌وسیلۀ عبادات است که این غریزه رشد می‌کند و در زندگی انسان رسوخ می‌نماید.

مشاهده می‌کنیم که در عبادات متکامل، با ویژگی «تعبیر عملی از ارتباط با مطلق» بودن آنها، عملاً اثبات و نفی، همراه هم وجود دارند. عبادات تأکید مستمرّی از جانب انسان بر ارتباط با خدای تعالی و طرد هر مطلق دیگری از مطلق‌های ساختگی می‌باشند.

نماز‌گزار وقتی نمازش را با «اَللهُ اَکبَرُ» آغاز می‌کند، این طرد را تأکید می‌کند و وقتی در هر نماز، پیامبرش را به این که بنده و فرستادۀ خدا می‌باشد مشخّص می‌سازد، این طرد را تأکید می‌کند و وقتی از چیز‌های پاک و مطبوع امساک می‌کند و با مبارزۀ با شهوات، به‌ خاطر خدا از ضروریّات زندگی کام فرو می‌بندد و روزه می‌گیرد، این طرد را تأکید می‌کند.

این عبادات، در عرصۀ عمل، در تربیت نسل‌هایی از مؤمنین به دست پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم و رهبران نیک پس از وی، به اهداف خود دست یافتند. کسانی که نماز‌شان در روح‌های آن‌ها طرد همۀ نیرو‌های شر را و پستیِ آن نیرو‌ها را مجسّم ‌نمود و در برابر حرکتشان، مطلق‌های کسری و قیصر را و همۀ مطلق‌های وهم ‌محدود انسانی را حقیر ساخت.

در پرتو این حقیقت درمی‌یابیم که عبادت نیاز ثابتی در زندگی انسان و حرکت تکاملیش می‌باشد؛ زیرا بدون وجود مطلقی که انسان به سوی آن کشیده شود و در اتّخاذ سمبل‌هایش از آن مدد بگیرد، حرکتی وجود ندارد و جز مطلق حقیقیِ سبحان، مطلقی که بتواند مسیر حرکت در امتداد طولانی راه تکامل را بگشاید وجود ندارد و مطلق‌های ساختگی دیگر، حتماً به شکلی، عامل بازدارندۀ رشد حرکت می‌گردند.

بنابراین ارتباط با مطلقِ حقیقی، نیازی ثابت است و طرد مطلق‌های ساختگی دیگر نیز نیازی ثابت می‌باشد و ارتباط با مطلقِ حقیقی، بدون تعبیری عملی از این ارتباط، که مستمرّاً آن را تأکید نماید و رسوخ بخشد، امکان‌پذیر نیست و این تعبیر عملی، همان عبادت است. بنابراین عبادت نیازی است ثابت.