Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


شنبه ۳ آذر
۱۴۰۳

21. جمادي‌الاول 1446


23. نوامبر 2024






نیّت
تالیفات استاد - کتاب مصباح الهدی
نیّت

۞     موضع نظر حقتعالی قلب و نیّت و توجّه شماست. اگر توجّه قلبی و اقبال شما بیشتر به اوست و بیشتر قلب شما را محبّت حق‌تعالی گرفته است، شما طالب خدایید. کفّهی ترازوی هر طرف سنگین شد، تا آخر پایین میرود. اگر بیشتر توجّه قلبی شما به دنیاست، شما اهل دنیایید. داشتن یا نداشتن دنیا هیچ مهم نیست، علاقه و توجّه و دلبستگی به دنیا خیلی مذموم است. لذا توجّه به دنیا، دنیاست. اَللّهُمَّ لا تَجعَلِ الدُّنیا اَکبَرَ هَمِّنا وَ لا مَبلَغَ عِلمِنَا: خدایا دنیا را هدف و همّ بزرگ‌تر ما و نهایت و اوج دانش ما قرار نده.

۞     پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: نِیّةُ المُؤمِنِ خَیرٌ مِن عَمَلِهِ: نیّت مؤمن از عملش بهتر است. خود عبد شریف‌تر از عبادت است.

۞     نیّت شرط است؛ کفش جفت کردن و بالاترین کارها یکی است. ارزش کاری بالاتر است که از نیّت خالصتر و صادقانهتری برخاسته باشد.

۞     با دل و نیّت کار کن. دلت را تمیز کن و نیّتت را اصلاح و خالص کن. یک شب خوبان خدا را با نیّت به خانهی دلت مهمان کن. اوایل با خیال و خواب و مکاشفه راه میرویم و آخر کار از معاینه و یقین سر در میآوریم.

۞     وقتی عملها خیلی خالص شد، دیگر هیچ مَلَکی نمیتواند اجر و ارزش آن را بنویسد و جَفَّ القَلَمُ (قلم خشک شد) میشود. انشاءالله خدا همه را به آن منزل برساند.

۞     یک شب حضرت صادق علیه السّلام در سنّ شش سالگی همراه پدرشان امام باقر علیه السّلام در مسجدالحرام بودند. هنگامی که امام باقر علیه السّلام خواستند به منزل بازگردند، حضرت صادق علیه السّلام از پدر اجازه خواستند که تا صبح در مسجد بمانند. حضرت باقر علیه السّلام هم موافقت نمودند. صبح فردا که امام باقر علیه السّلام به مسجدالحرام بازگشتند، مشاهده نمودند حضرت صادق علیه السّلام چشمهایشان فرو رفته و دماغشان باریک شده و تیغ کشیده است، متوجّه شدند که حضرت صادق علیه السّلام تا صبح بیدار مانده و یک بند عبادت کرده نماز خواندهاند. لذا به حضرت فرمودند: عزیزم چرا این‌قدر به خودت فشار آورده‌ای و خودت را اذیت کردهای؟ گاهی خداوند به عمل کم و کوچک، جزای بزرگ و زیاد میدهد. یعنی به عمل کوچک با خلوص نیّت، جزای بزرگ داده میشود، پس لازم نیست با اعمال زیاد خود را به مشقّت افکند، بلکه باید به خالص کردن نیّت همّت گمارد. خلوص یعنی عبادت و طاعت بدون انتظار مزد و پاداش. شخص دارای خلوص، حتّی میخواهد از عبادتش لذّت هم نبرد که لذّت عبادت انگیزهی عمل او قرار نگیرد. شخص باحیا فعل به جا میآورد، ولی به فعلش نگاه نمیکند و فعلش را نمیبیند.

۞     هر وقت خواستی کار خوبی بکنی و راهبندان شد و ممکن نشد آن را انجام دهی، نیّتت را رسیدگی کن. شاید صدمهای خورده است و صرفاً برای خدا نیست و الاّ اگر با صاحبخانه کار داشته باشی، بر عهدهی اوست که موانع را از جلوی راهت برطرف کند.

۞     دوست اهل بیت علیهم السّلام با دل و نیّت کار میکند. چون به همهی کارهای خوبی که در عالم انجام میشود، رغبت دارد و رضاست، لذا در همهی آنها شریک است و سهم میبرد.

۞     با نیّت خود میتوانید در همهی کارهای خیری که در عالم انجام میشود، شریک شوید. الرّاضی بِفِعلِ قَومٍ کَالدّاخِلِ فِیهِ مَعَهُم: کسی که به کار قومی راضی باشد، همچون کسی است که با آنها در آن کار وارد شده باشد.

۞     وقتی برادر مؤمنت عبادت میکند، مثل این است که تو عبادت کردهای و ثواب آن به تو هم میرسد. کسی که به فعل قومی راضی باشد، در آن شریک است. الرّاضی بِفِعلِ قَومٍ کَالدّاخِلِ فِیهِ مَعَهُم: کسی که به عمل گروهی راضی باشد، مانند کسی است که در انجام آن کار با آنها همراه بوده است.

۞     همیشه سعی کنید خیرخواه دیگران باشید و برای بندگان خدا چیز خوب بخواهید. مؤمن میتواند با دل خود به اهل آسمانها و زمین خیر برساند؛ با نیّت خوب، با دعا کردن. مثلاً در روایت آمده است: کسی که صلوات بر محمّد و آل محمّد علیهم السّلام میفرستد، خیرش به همهی موجودات عالم میرسد.

۞            مواظب باش هر جا که میروی، طالب خیر باشی، چون در آن صورت خداوند آنچه را طالبش هستی، از در و دیوار بر تو میبارد.

۞     اوایل راه سالک با فکر و خیال و خواب حرکت میکند. مثلاً وقتی در خانهتان بر سر سفره مینشینید، به اهل خانه خیلی توجّه نداشته باشید و در نظر بگیرید که چند تن از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام را مهمان کردهاید. با این نیّت سفره پهن کنید و غذا تهیّه کنید و از خانوادهتان پذیرایی کنید. چند بار که تکرار کردید، خواهید دید که این نیّت شریف چه آثار مبارکی بر شما و خانوادهتان خواهد گذاشت. زن خانه هم با همین نیّت غذا بپزد و خانه را جارو کند.

۞     خانوادهات هر چند نفر هستند، به آنها نگاه نکن و به نیّت همان تعداد از ائمّه علیهم السّلام از آنها پذیرایی کن. چند وقت که این کار را ادامه دادی، ببین چه میشود.

۞            با قلبت و با دلت کار کن، همهی سرمایه و نقدینهی تو این است.

۞     با نیّت کار کن. مثلاً در حمّام خودت را به این نیّت بشوی که داری نفست را از صفات رذیله و از هوی و هوس و آرزوهای دور و دراز میشویی. سرت را به این نیّت اصلاح کن که داری گناهان و خیالات باطل را از وجودت قیچی میکنی. سرت را به نیّت شانه کردن سر یک یتیم شانه کن. خانه را که جارو میزنی و لباسها را که میشویی، به نیّت بیرون ریختن دشمنان اهل بیت علیهم السّلام از زندگی و وجودت انجام بده. چند وقت که با نیّت کار کردی، آن‌وقت ببین که نور همهی فضای زندگی‌ات را پر میکند و راه سیرت باز میشود.

۞     اگر با نیّت و توجّه هفتاد بار به محاسن خود شانه بزنی، همهی صفات رذلیهات پاک میشود. اقلاً هر سه ماه یک بار با این نیّت ریشهایت را شانه کن و سنگ تمام بگذار.

۞     در اواخر کار مرحوم نوّاب صفوی و یارانش که دولت در پی دستگیری آنها بود، سه شب نوّاب و خلیل طهماسبی و سیّد عبدالحسین و سیّد محمّد واحدی در خانهی ما در دولاب مخفی بودند و دستگاه با همهی توانش نمیتوانست آنها را پیدا کند. دو شب اوّل را خودشان آمدند، ولی شب سوم را من نیّت کردم خودم مهمانشان کنم. لذا سر راه گوشت گرفتم و به منزل آمدم و گفتم به سیخ بکشند و منقل را هم آتش کنند و بدهند بالا تا برای مهمانهایم کباب درست کنم. ابتدا که وارد اتاق شدم، نوّاب و همراهانش قصد داشتند به جای دیگری بروند، ولی وقتی فهمیدند من علاقمندم شب را مهمان من باشند، نواب به بقیه گفت حالا که حاجآقا نظرشان این است، ما هم میمانیم. من با نیّت اینکه چهار نفر از اصحاب ائمّه علیهم السّلام مهمان من هستند، سرم را پایین انداخته بودم و مشغول آماده کردن سفره و غذا بودم و با خود میگفتم که اینها اصحاب امام حسین علیه السّلام و مثل زهیر و بُریرند که امشب مهمان من شدهاند. نوّاب و رفقایش اسلحههایشان را تمیز و آماده میکردند و مواظب هم بودند که سر و صدای سلاحها من را اذیت نکند و با یگدیگر میگفتند این چیست که آدم در رختخواب بمیرد؟ خوب است آدم تَرَق تَرَق کشته شود. من هم به آنها گفتم شما دنبال این هستید که سه چهار نفر را بکشید، ولی من در پی این هستم که یک نفر زنده باقی نماند و همه بمیرند تا کسی نماند که در برابر جلوهی خدا خودنمایی کند. نیمههای شب، زیر باران، نوّاب و رفقایش رفتند. یکی دو روز بعد وقتی که من در منزل نبودم، دو کامیون مأمور نظامی به خانهی ما ریختند و خانه را محاصره و تفتیش کردند. مادرم از سرهنگی که فرماندهی آنها بود، پرسیده بود چرا به خانه‌ی ما ریختهاید؟ سرهنگ در حالی که دستهایش میلرزید، گفته بود دنبال دزد میگردیم. مادرم هم به او گفته بود شما فکر میکنید در خانهای که من و این دخترانم هستیم، من دزد راه میدهم؟ بعد از اینکه چیزی پیدا نکردند، مأموران برگشتند. غرض اینکه با نیّت، کارهای بزرگ میتوان کرد. با نیّت در همهی کارهای خیری که از اوّل خلقت تا انقراض عالم و در تمام عالم انجام شده و میشود، میتوان شریک شد.

۞     حضرت امیر علیه السّلام شبها با دل و جان و نیّتش در آسمان چهارم بین همهی مخلوقات رزق تقسیم میکرد و با بدنش هم نان و خرما به دوش میگرفت و به در خانهی نیازمندان میبرد و تقسیم میکرد. تو هم دو کاره باش؛ هم با نیّتت کار کن و هم با بدنت.

۞            نیّت مثل نی، توخالی است. اگر نیّت خالص و خوب شود، خدا در آن میدمد.

۞     خلوص که آمد، نیّت را منتفی میکند. عمل خالص کاری است که انجام دهندهی آن در پی غرض و نیّتی از طریق انجام آن عمل نباشد.

۞     آنچه از خدا سر زده، بیغرض سر زده است. خدا نه محتاج بود که برای رفع احتیاجش کاری بکند و نه ترسیده بود که برای در امان ماندن خود دست به کاری بزند. در بین آدمیان هم از دو گروه فعل بیغرض سر میزند، یکی دیوانهها و یکی هم اشخاص دانا و کامل.