Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


چهارشنبه ۱۳ تیر
۱۴۰۳

26. ذي‌الحجه 1445


3. جولای 2024






ملاقات و دیدار
تالیفات استاد - کتاب مصباح الهدی
ملاقات و دیدار

۞     از نظر قضائی، شهادت کسی پذیرفته است که شخصاً مشاهده کرده باشد. اگر کسی بگوید من شنیدم که فردی فلان کار را انجام داد، شهادتش را نمیپذیرند. حضرت امیر علیه السّلام فرمود: فاصلهی بین حقّ و باطل چهار انگشت است، یعنی فاصلهی بین چشم و گوش؛ بین دیدم و شنیدم. در شهادتهایی هم که در اذان و اقامه و تشهّد نماز میدهیم، شهادتی ارزش دارد که مبتنی بر مشاهده و دیدن باشد.

۞            ملاقات مهمتر از مقدّمات مهمانی ‌رفتن است. نماز و روزه و دیگر عبادات مقدّمهاند و ملاقات خدا بالاتر از آنهاست.

۞            جزای عمل، ملاقات و دیدار است. آخرت یوم‌‌الجزاست.

۞            تمام صندوق دخلت، آمادگی‌ات برای ملاقات خداست. عبادتت، زهدت، همهی اعمال صالحت، مزدش همین است.

۞            لذّت لحظهی ملاقات، همهی سختیهای راه را از یاد میبرد.

۞     اویس قرنی گفت: اُعبُد اللهَ کَاَنَّکَ تَراهُ فَاِن لَم ‌‌تَکُن تَراهُ فَاِنَّهُ یَراکَ: وقتی عبادت میکنید، کاری کنید که خدا را ببینید و اگر نتوانستید، به گونهای باشید که احساس کنید خدا شما را میبیند.

۞            در معارف الهی و حقایق معنوی، خوردن از شنیدن، و دیدن از خوردن بالاتر است.

۞     تا قابلیت نباشد، خوبان وقتی به ما نگاه میکنند، کاری میکنند که ما آنها را نبینیم؛ وقتی خوابیم یا غافلیم، به ما نظر میکنند. با این نگاهها ما ساخته میشویم. وقتی ساخته شدیم، آن وقت ما هم نگاهشان میکنیم و نگاه به نگاه میافتد و شهید میشویم.

۞     حضرت صادق علیه السّلام به شخصی که منکر خدا بود، فرمود: آیا تا به حال پیش آمده است به کشتی سوار شوی و کشتی غرق شود و تو برای غرق نشدن، دستت را به یک تخته چوب که بر روی آب است بگیری و بادی بوزد و همان تخته چوب را هم از دستت بگیرد؟ عرض کرد: بلی. حضرت فرمود: در آن لحظه امیدت به چه کسی بود که تو را نجات دهد؟ همان خداست. وقتی از همه جا مأیوس شدی و چشمت را بستی، آنجا خدا را میبینی.

۞     شخصی به حضرت صادق علیه السّلام عرض کرد: سَیِّدی عَرِّفنى نَفسَکَ: آقای من، خودت را به من بشناسان. حضرت به اصحاب فرمودند او را به درون دریا بیندازید و کمی که در آب غوطه خورد، فرمودند او را بیرون بیاورید. وقتی او را بیرون کشیدند، دوباره حرف اوّلش را تکرار کرد. مجدّداً حضرت فرمودند او را به درون آب بیندازید. این ماجرا سه بار تکرار شد، لکن نوبت سوم که او را از آب گرفتند، به گوشهای رفت و ساکت نشست. علّت سکوت و آرام گرفتنش را از او پرسیدند، گفت: بار آخر که مرا به آب انداختند، نزدیک بود غرق شوم و آخرین دفعهای که توانستم سرم را از آب بیرون بیاورم، دیدم در همهی دنیا غیر از حضرت صادق علیه السّلام هیچ کس نیست. لذا وقتی من را به دستور حضرت از آب گرفتند و بیرون آوردند، چون به خواستهام رسیده بودم، آرام گرفتم و سکوت اختیار کردم.

۞            خودت یکی هستی، یکی را هم باید ببینی. آن یکی حجّت خداست؛ حقیقت انسان است.