Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


شنبه ۳ آذر
۱۴۰۳

21. جمادي‌الاول 1446


23. نوامبر 2024






دستورالعمل هاى سلوکى
تالیفات استاد - کتاب شراب طهور

تعالى معنوى و تکامل روحانى مستلزم مراعات امور و انجام اعمالى است که در این بخش به مهمترین آنها اشاره مىشود. امّا پیش از طرح آنها، تأکید بر دو نکته را لازم مىدانیم.

نخست اینکه سالک قبل از پرداختن به دستورالعملهاى سلوکى باید در زمینهى اعتقادات دینى، به مطالعهى کتب اعتقادى و درسآموزى در محضر عالمان دین بپردازد تا به درکى صحیح و عمیق از عقاید شیعى دست یابد و از جنبهى عقیدتى به ثبات و استحکام لازم نایل شود.

دوم اینکه سالک اگر در زمینهى احکام فقهى مجتهد نیست، به حکم پروردگار، باید در انجام احکام شریعت، به فتواى مجتهد اعلم و اصلح مراجعه و اتّکا کند و براساس آن عمل نماید.[۱] اعمال    

و عباداتى که بدون اتّکا به فتواى مجتهد انجام شود مورد قبول خداوند نیست. شرط ورود به عرصهى طریقت براى نیل به حقیقت، عمل به شریعت طبق موازین الهى است. در نتیجه، کسى که واجد این شرط نیست، مىبایست ابتدا این شرط را فراهم آورد؛ آنگاه درصدد گام نهادن در مسیر عرفان برآید.

اکنون به اختصار به ذکر آنچه انجامش براى سالک لازم و کارساز است مىپردازیم.

 

۱/ ابراز محبّت و رفتار محبّتآمیز نسبت به خداى متعال و پیامبر اکرم و اهلبیت علیهم السلام و به تبع ایشان، نسبت به سادات و مؤمنان، بهخصوص عارفان، عالمان و اتقیاء.

 

۲/ درک محضر اولیاء الله و عارفان کامل و اهل یقین، صلحاء، اتقیاء و نیکان عصر خویش. شخص چنانچه بزرگانى از این دست را مىشناسد، در حدّى که مایهى آزار و اذیّت آنان نباشد، هفتهاى را بدون اینکه ساعاتى در حضور آنان باشد، نگذراند.

 

۳/ مطالعهى کتابهایى که در مورد زندگى، احوال، رفتار و سخنان اولیا نوشته شده است و نیز
مطالعه
ى کتبى که خود آن بزرگان نگاشتهاند و آثارى از نور وجودیشان در آنها موجود است و به خوانندهى آنها منتقل مىشود.

 

۴/ حضور مستمرّ و منظّم و بهرهمندى از جلسات معنوى متناسب با روحیّه و سطح خود.

جلسات عرفانى و معنوى اصیل و صحیح و مربّیانى که تربیت مشتاقان تعالى معنوى را در آن جلسات بر عهده دارند، به دو لحاظ متفاوتند. یکى از نظر سبک. برخى جلسات و مربّیان معنوى بیشتر بر خوف و ادب ورزیدن در پیشگاه حضرت حق و بر ریاضت، مجاهدت و سلوک تأکید دارند، که در اصطلاح اهل عرفان به مناجاتیان معروفند. برخى دیگر بیشتر بر رجا، محبّت و صمیمیّت با خدا و خوبان خدا و بر نقش جذبه در تعالى عرفانى تأکید دارند، که در اصطلاح اهل عرفان به خراباتیان مشهورند. هر یک از این دو سبک جلسات نیز داراى سطوح مختلفى است. برخى براى مبتدیان، بعضى براى متوسّطان و برخى دیگر براى منتهیان مناسبند. به بیان دیگر از نظر سطح، برخى ابتدایى، بعضى متوسّط و برخى دیگر عالیند.

بر این اساس، سالک الى الله باید از جلسهاى استفاده کند که هم از نظر سبک با روحیّاتش سازگارتر باشد و هم از نظر سطح با او تناسب داشته باشد. بهترین معیار براى تشخیص مناسب بودن جلسه با شخص، تأثیرى است که بر او مىگذارد. لذا پس از چند نوبت حضور در جلسهاى، اگر شخص احساس کرد با خدا آشناتر و نسبت به خداوند متوجّهتر، نزدیکتر، صمیمىتر، مؤدّبتر، مطیعتر و باتقواتر شده است، مىتواند مطمئن باشد جلسهى مزبور براى او مناسب است و شرکت منظّم در آن را مغتنم شمارد. در غیر این صورت، از ادامهى حضور در آن مجلس خوددارى کند و این بدان معنا نیست که الزامآ جلسهى مزبور مجلس خوبى نیست، بلکه ممکن است بسیار خوب و عالى هم باشد، ولى چه از نظر سبک و چه از نظر سطح، با خصوصیّات روحى او تناسب نداشته باشد.

 

۵/ انتخاب یک رفیق راه همروحیّه و همسطح براى اینکه به اتّفاق، مسیر سلوک را طى کنند. داشتن چنین رفیق راهى، طىّ طریق را بسیار آسان، مسیر سلوک را بسیار کوتاه و احتمال سستى یا بیراهه رفتن را بسیار کم مىکند. اهمّیّت این نکته بدان حدّ است که پیامبر اکرم۹ مىفرمایند : اَلرَّفیقُ ثُمَّ الطَّریقُ: ابتدا رفیق راهى برگزیدن، پس آنگاه در طریقت گام نهادن.[۲] حضرت  



عیسى علیه السلام در پاسخ یارانشان که از ایشان پرسیدند با که همنشینى کنیم، فرمودند : مَن یُذَکِّرُکُمُ اللهَ رُؤیَتُهُ وَ یَزیدُ فى عِلمِکُم مَنطِقُهُ وَ یُرَغِّبُکُم اِلَى الآخِرَةِ عَمَلُهُ: با آن کس که دیدارش شما را به یاد خدا اندازد و سخنش بر دانایى شما بیفزاید و عملش شما را به آخرت راغب سازد.[۳] 

امیرالمؤمنین علیه السلام مىفرمایند: قارِن اَهلَ الخَیرِ تَکُن مِنهُم: قرین و همنشین اهل نیکى باش تا از آنها شوى.[۴] همهى این سخنان تأکیدى است بر تأثیر شگفتآور مجالست و معاشرت، بهویژه هنگامى  

که محبّت، صمیمیّت و یگانگى در بین باشد.

 

۶/ پرهیز از مجالست با اهل شکّ و انکار که با ارزشها و حقایق معنوى ناباورانه و با تردید برخورد مىکنند، مقامات عرفانى و کمالات روحانى را افسانه مىپندارند و صرف وقت و توان در جهت آن را اتلاف عمر مىشمارند. مجالست با این گروه بر عزم و اراده و طلب سالک تأثیر منفى مىگذارد.

 

۷/ پرهیز از مجالست و معاشرت با اهل گناه، غفلت و دنیاطلبى. همنشینى و مراوده با کسانى که بىپروا مرتکب معاصى مىشوند، قبح گناه را در نظر سالک مىریزد و دوستى و معاشرت با اهل غفلت و دنیاطلبى، سالک را نیز به غفلت مبتلا مىسازد، محبّت و حرص دنیا را در وجودش ایجاد و تقویت مىنماید و اهتمام او را بر حرکت در خط ورع و تقوا و معنویّت، سست مىکند.

 

۸/ سالک باید ورودىهاى وجود خویش را کنترل کند تا انبعاثات و رویشهاى درونیش اصلاح شود. یعنى باید چشم، گوش و دیگر حواسّ و اعضایى که اطّلاعات را به درون او راه مىدهند و دهان را که مجراى ورود نوشیدنىها و خوراکىها به وجود اوست، از پلیدى و حرام حفظ کند تا دل پاک شود و افکار و نیّات پاک و زیبا در آن بروید و در حال خواب نیز رؤیاهاى معنوى و متعالى دیده شود. خوردن یک لقمه، شنیدن یا خواندن یک جمله، دیدن یک صحنه و ... مىتواند محرومیّتهاى عظیم را براى سالک در پى آورد.

 

۹/ تقیّد به انجام واجبات و فرائض بهطور صحیح و کامل و پرداختن به انجام مستحبّات در حدّى که با توجّه به ظرفیّت و توان روحى و جسمى سالک، بتوان با طراوت و شوق و مداوم و مستمر
انجام داد، از ضروریّات سلوک است.

ریاضات خودساخته و خودآزارىهاى غیرشرعى نه تنها سودمند نیست، بلکه مىتواند زیانبخش نیز باشد. عمل به تکالیف شرعى، مراعات اصول اخلاقى و رضایت دادن به مقدّرات الهى، ریاضت خدایى است و سازنده و تعالىبخش مىباشد. امیرالمؤمنین علیه السلام مىفرمایند: اَلشَّریعَةُ ریاضَةُ النَّفسِ : تکالیف شرعى ریاضت نفس است.[۵] و مىفرمایند: مَنِ استَدامَ ریاضَةَ النَّفسِ انتَفَعَ: کسى که بر  

ریاضت نفس مداومت نماید سود مىبرد.[۶] همچنین آن حضرت در مورد خویش مىفرمایند : هِىَ  

نَفسى اَروضُها بِالتَّقوى: این نفس من است که با مراعات تقوا آن را ریاضت و پرورش مىدهم.[۷] 

در بیان معناى تقوا، امام صادق علیه السلام مىفرمایند : اَلتَّقوى اَن لا یُفقِدُکَ اللهُ حَیثُ اَمَرَکَ وَ لا یَراکَ حَیثُ نَهَاکَ: تقوا این است که خداوند تو را در جایى که به تو امر فرموده است غایب نیابد و در جایى که تو را از آن نهى فرموده است حاضر نبیند.[۸]

 

 

۱۰/ سالک باید خود را از اسارت هوسهاى نفس و جسم آزاد کند و اجازه ندهد آنها بر او مسلّط شوند و زمام اختیار او را در دست گیرند و بدین منظور، باید نازپروردگى و اعتیاد به رفاه و تنعّم را ترک گوید؛ امّا مراقب باشد که در این راه، نیازهاى حیاتى را از خود دریغ نکند و با وارد آوردن فشار و محرومیّت بیش از حدّ توان، خود را رنجور و ناتوان نکند و از پا در نیاورد.

ناز پرورده تنعّم نبرد راه به دوست         عاشقى شیوهى رندان بلاکش باشد

 

۱۱/ سالک باید تلاش کند خواستههاى خود را، اعم از دنیوى و اخروى و کرامات و مقامات روحى و معنوى، به صفر کاهش دهد و براى خود هیچ چیز نخواهد.

 

۱۲/ سالک باید سخن گفتن را به حدّاقلّ ضرورت کاهش دهد و جز آنچه به صحّت آن یقین دارد، از مشروع بودن گفتن آن مطمئن است، بیان آن را مفید و سودمند مىداند، و اگر او نگوید، کس دیگرى آن را نخواهد گفت، سخنى به زبان نیاورد و در گفتن همان سخنان نیز باید دقّت کند محرّک او حظّ و لذّت نفس و ابراز فضل و اظهار وجود نباشد.


بنابراین کم گفتن یا صَمت یکى از امورى است که مراعات آن بر سالک واجب است؛ چراکه امیرالمؤمنین علیه السلام مىفرمایند : مَن کَثُرَ کَلامُهُ ... ماتَ قَلبُهُ: کسى که سخنش بسیار باشد ... دلش مىمیرد.[۹]

 

 

۱۳/ سالک باید از پرخورى، بهویژه افراط در خوردن گوشت و غذاهاى حیوانى و نیز از تنقّلات غیرضرورى، پرهیز کند. پرخورى باعث خمودى فکر و دلمردگى مىشود. در خوردن همان حدّ ضرورى نیز نباید در پى لذّت نفسانى و جسمانى از راه طعام باشد و صرفآ به قصد تأمین نیازهاى حیاتى خود براى توانایى بر انجام تکالیف بندگى خویش، از خوراکىها استفاده کند. علاوه بر این، توصیه مىشود در حدّ طاقت و توان جسم خویش روزهى مستحبّى بگیرد. روزهى روزهاى سیزدهم تا پانزدهم و نیز اولین چهارشنبهى بعد از روز دهم و اوّلین و آخرین پنجشنبه هر ماه قمرى، فضیلت فوقالعادهاى دارند. همچنین، روزهاى خاصّى در سال وجود دارند که روزهى آنها از فضیلت بسیارى برخوردار است.[۱۰]

 

بنابراین جوع یا کم خوردن، چه بهصورت عام و چه در قالب گرفتن روزه، از لوازم سلوک است.

 

۱۴/ سالک باید از زیاد خوابیدن نیز پرهیز کند و جز به حدّاقلّى که براى سلامتى و شادابى او ضرورى است، اوقات خود را صرف خوابیدن نکند؛ زیرا پرخوابى علاوه بر اینکه موجب هدر رفتن عمر مىشود، به لطافت و صفاى روح نیز آسیب مىرساند.

علاوه بر پرهیز از پرخوابى، بیدارى سحرگاهان و بین الطّلوعین[۱۱] در صفاى روح و پروازهاى  

معنوى تأثیر فوقالعاده و بىبدیلى دارد و سالک با تنظیم اوقات استراحت و خواب خود، باید ترتیبى دهد که از فیض سحر و بین الطّلوعین محروم نماند.

بنابراین سَهَر یا کمخفتن نیز از امورى است که مراعات آن بر سالک لازم است.

 


۱۵/ سالک باید از اینکه تمام اوقات مفید خود را در جمع و با دیگران بگذراند، بهگونهاى که براى در خلوت به انس با حضرت دوست و تفکّر و ذکر و عبادات و مناجات پرداختن، فرصتى براى او باقى نماند، بهشدّت پرهیز کند. گرچه انزواطلبى و قطع روابط خویشاوندى و دوستى و بریدن مراودات اجتماعى خطا و زیانبخش است، امّا محروم ساختن خویش از خلوتهاى معنوى نیز مردود و مضرّ است. بنابراین گرچه سالک باید در حدّ لازم و معتدل در جمع حاضر شود، امّا مىبایست اوقات معیّنى را نیز براى تنهایى و خلوت اختصاص دهد.

 

۱۶/ بسیارى از عادات و رسوم خلق، از جهل و دنیاطلبى آنها برخاسته و با تعالیم و احکام الهى در تعارض آشکار است. سالک باید از تسلیم و تبعیّت محض در برابر عادات و رسوم خلق پرهیز کند و با ارادهى مستقل و استوار، آنچه را با موازین عقل و شرع سازگار نیست ترک نماید و به اینکه دیگران در مورد او چه خواهند گفت و چه قضاوتى خواهند کرد بهایى ندهد. زیرا عادات و رسوم خلق، خود دین علىحدّهاى است که تبعیّت مطلق از آن با پیروى دین خدا قابل جمع نیست. البتّه سالک پس از اینکه توانست خود را از انقیاد آداب و رسوم جاهلانهى خلق رها کند، براى اینکه زندگى بر بستگان و اطرافیانش تلخ نشود و به قصد مدارا با آنان که هنوز به چنین معرفت و حرّیّتى نایل نشدهاند، در مواردى که با اوامر الهى تضاد ندارد، مىتواند بدون رغبت قلبى، تا حدودى در عادات و رسوم رایج، با آنان همراهى کند. امیرالمؤمنین علیه السلام در نامهاى به فرزند خویش، امام مجتبى علیه السلام مىنویسند : یا بُنَىَّ کُن فِى النّاسِ وَ لا تَکُن مَعَهُم : فرزندم! در جمع مردم باش، امّا همراه آنان نباش.[۱۲] یعنى در  

اشتباهات و انحرافاتشان با آنها همراه نباش.

 

۱۷/ خدمت عاشقانه، مشتاقانه و توأم با لذّت، به مخلوقات خدا، حتّى به حیوانات، از امورى است که در سلوک روحانى درهاى بسته را بر سالک مىگشاید. بهویژه گره گشودن از کار یک انسان درمانده، برداشتن بار غم از دل یک انسان محزون، شاد کردن دل یک انسان دردمند، برآوردن نیاز یک انسان نیازمند، بدون خودنمایى یا منّتگذارى و حتّى بدون چشمداشت اجر و پاداش از جانب خدا، و لذّت بردن از این عمل به خاطر عشق به مخلوقات خدا، کیمیایى است که مىتواند در چشم برهم زدنى حجابها را از برابر دیدهى دل سالک برطرف کند و مس وجود او را به زر ناب انسان کامل بدل سازد.
لذا سالک باید از این عامل مؤثّر حدّاکثر بهره را ببرد.

 

۱۸/ مواسات، لطف، احسان، ایثار، احترام و محبّت کردن بىمنّت به دیگران، بهویژه نسبت به سادات و مؤمنان، بهخصوص اهل علم و معنویّت و تقوا از تبار پیامبر اکرم۹ و از شمار مؤمنان، امر دیگرى است که انجام آن، توفیقات و فیوضات الهى را متوجّه سالک مىکند و لذا سالک به هیچ وجه نباید از انجام آن غفلت کند.

 

۱۹/ حُسن معاشرت و رابطهى محبّتآمیز داشتن با مردم و خوشخُلقى و شیرینمحضرى در ارتباطات اجتماعى، نکتهى دیگرى است که مراعات آن بر سالک لازم است.

 

۲۰/ نیکى و فروتنى و خدمت و رفتار محبّتآمیز با پدر و مادر، چه در زمان حیات و چه پس از فوت آنان، صلهى رحم و اداى وظیفه نسبت به خویشاوندان، بهویژه ارحام، خصوصاً کسانى از ایشان که از نظر امکانات مادّى و موقعیّتهاى دنیوى، در سطح پایینترى قرار دارند، و مراوده و دید و بازدید با برادران ایمانى، از دیگر امورى است که انجام آنها واجب مىباشد و در سیر معنوى تأثیر بهسزایى دارد.

 

۲۱/ سالک باید مراقبت کند که از یک سو، به هیچ وجه موجب رنجش خاطر دیگران نشود و از سوى دیگر، از کسى رنجیده خاطر نگردد و کدورتى به دل نگیرد و در برابر جفاى خلق، حلم و بردبارى در پیش گیرد و جفا و بىمهرى آنان را لطف خفیّهاى از جانب حضرت حق بداند و براى آن، شاکر خداوند باشد.

این جفاى خلق با تو در جهان         گر بدانى گنج زر باشد نهان

خلق را با تو کج و بدخو کند         تا تو را ناچار رو آن سو کند

 

۲۲/ سالک باید بیشتر و پیشتر از زبان و کلام، با عمل توأم با محبّت، خلق را به خیر و نیکى دلالت و دعوت کند و همانطور که خداوند اغلب با کارهایش با خلق حرف مىزند، او نیز با تخلّق به این اخلاق الهى، با محبّت و خوبى کردن به دیگران، دل آنها را جلب و جذب خویش کند و با انجام کارهاى نیک، براى آنها الگوى عملى شود. چنانکه امام صادق علیه السلام مىفرمایند: کونوا دُعاةَ النّاسِ
بِاَعمالِکُم وَ لا تَکونوا دُعاةً بِاَلسِنَتِکُم
: دعوتکنندگان مردم با اعمالتان باشید و دعوتکنندگان با زبانهایتان نباشید.[۱۳]

 

 

۲۳/ سالک باید تلاش دائمى در جهت افزایش آگاهى و شناخت دینى را از طریق مطالعهى کتابهاى مفید و درسآموزى از دینآگاهان و اهل معرفت، در برنامهى زندگى خود قرار دهد و هیچگاه از این تلاش دست نکشد و غافل نشود.

 

۲۴/ سالک باید مقیّد شود نمازهاى واجب روزانه را اوّل وقت، با شوق و رغبت و با حضور قلب و تأنّى و بهدور از شتابزدگى یا بىحالى و یا به قصد رفع تکلیف و از سر باز کردن، و تا حدّ ممکن به جماعت و در مسجد و با مقدّمات، مقارنات و تعقیبات[۱۴] بهجا آورد. نماز معراج مؤمن است و هیچ  

عملى بهاندازهى آن، در عروج و تعالى سالک مؤثّر نیست و فرائض یومیّه در مقایسه با نوافل و نمازهاى مستحب، از موقعیّت برتر و ممتازى برخوردار است.

 

۲۵/ مداومت بر خواندن نماز شب، تلاوت قرآن و استغفار در سحرگاهان، براى راه یافتن سالک به مدارج کمال، از ضروریّات و اکسیرى معجزهگر است. بنابراین سالک به هیچ وجه نباید از بهرهمندى از آن غفلت ورزد.

 

۲۶/ طهارت دائمى امر دیگرى است که از یک سو همچون سپرى سالک را از نفوذ و تأثیر هجومهاى نفس و شیطان محافظت مىکند و از سوى دیگر، باعث نورانیّت و شادابى و آمادگى معنوى او براى بهرهمندى از فیضهاى رحمانى مىشود. لذا سالک باید اوّلاً هیچگاه در حالتى که غسل واجبى بر عهدهى اوست باقى نماند و بىدرنگ غسل را انجام دهد. همچنین از غسلهاى مستحبّى که براى ایّام خاصّى مقرّر شده است، بهویژه غسل جمعه، تا حدّ امکان بهره جوید. ثانیاً سعى کند حتّىالمقدور در زمانهاى بیدارى با وضو باشد و پیش از رفتن به بستر خواب نیز وضو بگیرد تا با
وضو به خواب رود؛ زیرا چنین شخصى اجر کسى را دارد که شب را تا به صبح براى عبادت بیدار بوده است. همچنین به
موجب احادیث، وضو گرفتن مجدّد شخص در حالى که وضو دارد، باعث نورانیّت مضاعف مىشود[۱۵] و لذا پیامبر اکرم۹ هر بار مىخواستند به نماز واجب یا مستحبّى بایستند،  

وضوى خود را تجدید مىکردند و با وضوى تازه نماز مىگزاردند.[۱۶]

 

 

۲۷/ از امورى که سالک نباید از آن غافل شود ارتباط پیوسته با آیات الهى و همهروزه حدّاقل یکصد آیه از قرآن کریم را، بهعنوان نامهى محبوب، با عشق و تدبّر تلاوت کردن و از انوار قرآن استضائه نمودناست،[۱۷] همچنین با روایات و احادیث معصومین علیهم السلام محشور بودن و برنامهى  

مستمرّى براى مطالعهى آنها تدارک دیدن، براى سالک ضرورى است. کلام معصومان علیهم السلام نیز همچون کلام الهى، نور است و محشور بودن با آن، سبب نورانیّت قلب و جان سالک مىشود.

 

۲۸/ انس با ادعیه و مناجاتهایى که از معصومین علیهم السلام رسیده است و بهرهمندى مستمر از گنجهاى عظیم معرفت و معنویّت که در آنها نهفته است، از دیگر وظایف سالک است. انوار قرآن کریم از آسمان وحى بر قلب مطهّر پیامبر اکرم۹ و در مرتبهى بعد، قلوب پاک اهلبیت علیهم السلام تابید، این قلوب که همچون آینه، صاف و منجلى بودند، انوار مزبور را بهصورت ادعیه و مناجات، به عالم بالا بازتاباندند. لذا ادعیه و مناجات آن بزرگواران، قرآن صاعد است و حاوى بلندترین معارفى است که از زبان معصومین علیهم السلام جارى شده است؛ زیرا برخلاف آنچه ایشان براى خلق مىفرمودند و مرقوم مىداشتند و در آنها مراعات محدودیّت ظرفیّت فهم آنان را مىنمودند و در حدّ قابل درک براى ایشان اظهار مىکردند، در ادعیه و مناجاتها که مخاطبشان خداوند تبارک و تعالى بود، چنین محدودیّتى وجود نداشت و لذا معارفى در آنها یافت مىشود که در احادیث، خطبهها و نامههاى آن بزرگواران کمتر اثرى از آنها مشاهده مىگردد. توصیه مىشود سالک دستکم با دو کتاب ارجمند مفاتیحالجنان و صحیفهى سجّادیه، که بیشتر در دسترس مىباشند، محشور باشد و از دعاها و مناجاتهاى آنها بیشترین استفاده را ببرد.


۲۹/ توجّه و یاد و توسّل به پیامبر اکرم و اهلبیت آن بزرگوار علیهم السلام، خصوصاً در ایّام منسوب به ایشان به یاد آنان بودن و در شادى آنها شاد و در مصائب ایشان محزون و سوگوار بودن، بهویژه اشک ریختن بر مصائب حضرت اباعبدالله علیه السلام و نیز به محضر حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه توسّل جستن و طلب یارى کردن، کیمیایى است که آثار معجزهآساى آن بزرگترین موانع را از سر راه سالک برمىدارد و عظیمترین فتوحات معنوى را نصیب وى مىنماید.

 

۳۰/ از اذکار عامّى که معصومین علیهم السلام توصیه فرمودهاند، خصوصاً صلوات، استغفار و تسبیحات حضرت زهرا علیها السّلام سود جستن، امر دیگرى است که سالک نباید از آن غفلت ورزد. صلوات مایهى قوّت مؤمن و استغفار یکى از دو امان این امّت است. مشغول بودن به صلوات، خصوصاً شبها و روزهاى جمعه، هفتاد بار استغفار کردن هر روز صبح و عصر، و ترک نکردن تسبیحات حضرت زهرا علیها السّلام پس از نمازهاى پنجگانه، براى سالک بسیار سودمند و ضرورى است.

 

۳۱/ سجدهى طولانى بار گناه را از دوش سالک برمىدارد، غصّههاى دنیا را از قلب او زایل مىکند و راهبندانهاى مسیر سلوک را باز مىکند. لذا توصیه مىشود سالک در هر شبانهروز، بهویژه در دل شب، با توجّه، یک سجدهى طولانى، بهنحوى که در اثر طول سجده، بدن احساس خستگى کند، انجام دهد. البتّه طول این سجده به تناسب توان و وضعیّت جسمى و روحى اشخاص متفاوت است. برخى از عارفان همچون اویس قرنى، تمام شب را تا به صبح در یک سجده بهسر مىبردند. البتّه چنین سجدههایى براى افراد مبتدى نه امکانپذیر است و نه سودمند.

 

۳۲/ سالک باید در هر شبانهروز زمانى را براى تفکّر اختصاص دهد و به اینکه خداوند با من چگونه رفتار نموده است و متقابلاً من در رابطه با حضرت حق چگونه عمل کردهام و نیز به هدف خلقت و زندگى خویش و اینکه بهعنوان یک بنده، چه وظایفى در رابطه با مولایش متوجّه اوست، بیندیشد. در مراحل بعد، مدّتى در مورد مرگ و نزدیک بودن و غیرمترقّبه از راه رسیدن اجل و منازل و عقبات پس از مرگ و ضرورت آمادگى براى مرگ و آنچه سبب راحتى جان دادن و سهولت عبور از منازل و عقبات پس از مرگ و درنهایت، نیل به سعادت جاودان مىشود، فکر کند. پس از این مرحله، نهایتاً در مورد حقیقت نفس خود تفکّر کند.

 


۳۳/ در هر شبانهروز حدود ده دقیقه یا یک ربع با خدا خلوت کردن و همچون دوستى که به زیارت دوست خود مىرود، در محضر پروردگار نشستن و به زبانى بىتکلّف، با او راز دل گفتن و در قلب خویش پاسخها را دریافت کردن، تأثیر عجیبى در سیر معنوى سالک دارد. لذا سالک باید چنین قرار ملاقات پیوستهاى را با خداى خویش داشته باشد و در این فرصت، همانگونه که اشاره شد، به انجام عبادات، گفتن اذکار و خواندن ادعیه و مناجات نپردازد و صرفاً به قصد دیدار حضرت دوست و بهرهمندى از مجالست با محبوب و گفتوگوى صمیمى و بىپیرایه با او، با خداى خود خلوت کند. مداومت در این امر سبب مىشود بهتدریج چنین خلوتى تمام شبانهروز سالک را دربرگیرد؛ بهنحوى که سالک مشغول هر کار و حاضر در هر جمعى باشد، خلوتش با محبوب خدشهدار نشود و باقى و برقرار بماند.

 

۳۴/ انجام اعمال مستحب و مراقبات ویژهى ساعات هر روز، ایّام هفته، ماهها و روزهاى خاصّ سال، برکات خاصّى دارد که سالک براى طىّ منازل سلوک، بهشدّت به آنها نیازمند است. لذا سالک باید در حدّ ظرفیّت و توان جسمى و روحى خویش، با توجّه و حضور قلب و نیز اشتیاق و نشاط، از این اعمال و مراقبات بهره گیرد.[۱۸]

 

 

۳۵/ در فراق محبوب ازلى، با تمام وجود سوختن و از مبتلا بودن به بُعد و اسیر بودن در حجابهاى ظلمانى و نورانى، غمین و محزون، و از غفلتها، کوتاهىها و معاصى خویش در پیشگاه خداوند شرمسار، و از مبتلا شدن به غضب و عذاب الهى نگران و ترسان بودن، و با چنین حالى، با خداى خود راز و نیاز پر سوز و گداز داشتن و از غم هجران و شرم قصور و عصیان و خوف و خشیت الهى، آه سوزان و اشک روان داشتن، از اقتضائات سلوک است. لذا خلوتهاى سالک با معبود و محبوب مطلق، نباید از این سوز و گدازها و اشک و آهها خالى باشد.

 

۳۶/ سالک براى آماده شدن براى ترک دنیا و سفر آخرت، که ممکن است هر لحظه زمان آن برسد، باید بىدرنگ حقوق دیگران را ادا و رضایت آنها را جلب کند، عبادات از دست رفته را جبران کند، از جرائم خویش توبه و استغفار کند و براى خود وصیّتنامهاى بنویسد که در آن توصیههاى معنوى خود را به بازماندگان، بیان و دینهاى مادّیى را که بر عهده دارد و نظراتش را در مورد آنچه از ماترک مادّیش، شرعاً تابع نظر اوست، مشخّص کند و در صورت امکان، کفن و قبرى نیز براى خود تهیّه کند و اینگونه به تمام معنا آمادهى مرگ و سفر آخرت شود.

 

۳۷/ سالک باید از فرصت عمر تا مىتواند بهرههاى معنوى ببرد و فراتر از انجام حجّ واجب، حتّىالمقدور از فضا و فرصت معنوى حج و عمرهى مستحب و زیارت مرقدهاى مطهّر پیامبر اکرم، ائمّهى معصومین و امامزادگان علیهم السلام استفادهى بسیار ببرد و در صورت نبود امکان تشرّف، آن والامقامان و دردانگان عالم وجود را از راه دور زیارت کند. بهویژه توصیه مىشود به خواندن زیارت عاشوراى حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و زیارت آل یاسین حضرت بقیة الله، ارواحنا فداه، و زیارت جامعهى کبیرهى ائمّهى معصومین علیهم السلام مداومت ورزد و از تأثیرات شگفتآور آن زیارات متمتّع شود.

 

۳۸/ زیارت اهل قبور و اهداء تحفههاى معنوى و حتّى تبرّعات مادّى، در کنار مزار اولیاى خدا، عارفان بالله، علماى دین، صلحا، اتقیا و ابرار، و قبور والدین، مربّیان و اساتید معنوى و ذوىالحقوق مادّى خویش، آثار سازنده و ارزندهاى براى زائر دارد و به روح صفاى معنوى مىبخشد و از تعلّقات مادّى زائر مىکاهد و غفلت و کدورت ناشى از زندگى روزمرّهى مادّى را برطرف مىکند. لذا سالک الى الله باید از این کار سودمند معنوى نیز خود را بىبهره نگذارد.

 

۳۹/ با توجّه به آثار فوقالعادهى معنوى و اخروى کارهاى خیر، سالک الى الله در زمینهى انجام آنها نه تنها نباید منتظر اقدام دیگران باشد تا در پى آنان او نیز قدم بردارد، بلکه مىبایست در این عرصهها، بر دیگران سبقت جوید و با پیشقدم شدن در کارهاى خیر، دیگران را نیز به انجام چنان کارهایى راغب و موفّق سازد. بهویژه، توصیه مىشود سالک، یک کار خیر را انتخاب کند و بدون اطّلاع کسى، به انجام آن مداومت ورزد. زیرا کار خیرى که در خفا و پنهانى انجام شود و شخص بدان مداومت نماید، تأثیرات فوقالعادهاى دارد که حتّى مىتواند قصور و تقصیرهایى را که شخص در امور واجب خود بدان مبتلا گردیده است نیز ترمیم و جبران کند.

 

۴۰/ با توجّه به تأثیر لقمهى حلال در حالات معنوى، ضرورت زندگى عزّتمندانهى مؤمن در جامعه و بىنیازى او از خلق و سربار دیگران نبودن و مبتلا نبودن به تکدّىگرى و چشم دوختن و دست دراز کردن به سوى مخلوق، بر سالک الى الله واجب است که براى تأمین معیشت خود و خانوادهاش، به فعّالیّتهاى مفید و سالم اقتصادى روى آورد و با تلاش و کوشش خویش، رزق حلال خود را به دست آورد و از مازاد نیاز خود و خانوادهاش، به محرومان و محتاجان نیز کمک کند.



[۱] . گر چه راه دیگرى نیز وجود دارد که از آن به عمل به احتیاط تعبیر مىشود و مقصود از آن بررسى فتاواى کلیّهىمراجع و عمل بهنحوى است که دربرگیرندهى کلیّه فتاواى مزبور باشد. امّا به علّت دشوارى بسیار عمل به احتیاط، بهتراست سالک طبق روشى که در آغاز رسالهى عملیّهى کلیّهى مراجع تقلید نوشته شده است، به انتخاب مرجعى براىانجام احکام شرعى بر اساس فتواى وى مبادرت کند.

[۲] . مجلسى، بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۲۶۷/

[۳] . کلینى، کافى، ج ۱، ص ۳۹/

[۴] . آمدى، غررالحکم، ص ۴۲۹/

[۵] . آمدى، غررالحکم، ص ۲۳۸/

[۶] . آمدى، غررالحکم، ص ۲۳۸/

[۷] . سیّد رضى، نهجالبلاغه، نامهى ۱۵/

[۸] . مجلسى، بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۲۸۵/

[۹] . ابن شعبه حرّانى، تحفالعقول، ص ۸۹/

[۱۰] . براى آگاهى از این روزها مىتوان به کتابهایى که اعمال مستحب را تشریح کردهاند، از جمله مفاتیحالجنانمرحوم محدّث قمى مراجعه کرد.

[۱۱] . مقصود از سحر، ثلث آخر شب است. یعنى به مقدار یک سوم فاصلهى زمانى بین اذان مغرب و اذان صبح روز بعد،باقیمانده تا اذان صبح. مقصود از بین الطّلوعین نیز فاصلهى بین طلوع فجر و اذان صبح تا طلوع آفتاب است.

[۱۲] . سیّد رضى، نهجالبلاغه، نامهى ۳۱/

[۱۳] . مجلسى، بحارالانوار، ج ۵، ص ۱۹۸/

[۱۴] . براى آشنایى بیشتر با مقدّمات، مقارنات و تعقیبات نمازهاى واجب و دیگر اعمال مستحبّ شبانهروز، استفاده ازترجمهى کتاب مفتاحالفلاح شیخ بهائى و نیز کتاب مفاتیحالجنان محدّث قمى و حواشى آن، توصیه مىشود.

[۱۵] . حرّ عاملى، وسائلالشّیعه، ج ۱، ص ۳۷۷/

[۱۶] . همان.

[۱۷] . مداومت بر خواندن سورهى یس پس از نماز صبح و سورهى واقعه پس از نماز مغرب و یکصد بار سورهى قدر درشب جمعه و عصر روز جمعه، برکات فوقالعادهاى براى سالک بهبار مىآورد.

[۱۸] . براى آشنایى با اعمال و مراقبات مزبور، استفاده از دو کتاب ارزشمند ترجمهى المراقبات، تألیف عارف بزرگوار،آیتالله میرزا جواد ملکى تبریزى و مفاتیحالجنان تألیف محدّث عالیقدر، آیتالله شیخ عبّاس قمى، که آسانتر از دیگرکتابهایى که در این زمینه وجود دارد قابل دسترسى است، توصیه مىشود.