Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


يكشنبه ۴ شهریور
۱۴۰۳

19. صفر 1446


25. آگوست 2024






ضرورت حیاتى مراقبه در سلوک الى الله
تالیفات استاد - کتاب شراب طهور

در سلوک الى الله و کارساز بودن تلاشهاى سالک براى راه یافتن به قرب و لقاء و وصال الهى، مراقبهى عبد به دو لحاظ اهمّیّت حیاتى دارد و بدون آن، محال است سالک به مقصد برسد.

۱/ بىتوجّهى به حضرت حق و بىادبى در محضر رب، مایهى محرومیّت و بُعد عبد است و خداوند به بندهاى که به ناظر بودن خدا اهمّیّتى نمىدهد و از او حیا نمىکند و ادب حضور در محضر الهى را مراعات نمىنماید، اعتنایى نمىکند و چنین بندهاى را به قرب خویش راه نمىدهد. امام باقر علیه السلام مىفرمایند: مَنِ ارتَکَبَ الذَّنبَ فِى الخَلاءِ لَم یَعبَأِ اللهُ بِهِ: کسى که در خلوت مرتکب گناه مىشود، خداوند به او اعتنایى نمىکند و براى او ارزشى قائل نمىشود.[۱] دلیل این امر نیز این  

است که آن بندهى گناهکار براى حضور و مشاهدهى خلایق اهمّیّت و ارزش قائل بود و در برابر دیدهى آنها حاضر به ارتکاب گناه نبود، امّا براى حضور و مشاهدهى خداوند، که در خلوت و تنهایى هم حضور دارد و او را مىبیند، اهمّیّت و ارزشى قائل نشد و بىپروا مرتکب گناه شد.

از خدا جوییم توفیق ادب         بىادب محروم ماند از لطف رب

۲/ همانگونه که اثربخشى داروهایى که پزشک تجویز کرده است، منوط به مراعات پرهیزهایى مىباشد که مقرّر نموده است؛ اثربخشى طاعات و عباداتى که خداوند به انجام آنها امر و توصیه کرده است، منوط به پرهیز از امورى است که خداوند از ارتکاب آنها نهى فرموده است. در نتیجه، بدون مراقبه، توجّه و کنترل بر اعمال ظاهر و باطن خود، هر معصیت و عمل ناشایستى را که پیش آمد مرتکب شدن، مانع از اثربخشى طاعات و عبادات در نیل به قرب الهى و کمال انسانى است و با چنین رویّهاى سالک هرچه تلاش کند به جایى نخواهد رسید.

همانگونه که پیشتر نیز گفته شد، معناى مقبول واقع شدن طاعات و عبادات، مؤثّر واقع شدن آنها در تعالى و تکامل عبد است. قرآن کریم بهصراحت اعلام نموده است که : اِنَّما یَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ المُتَّقینَ : خداوند منحصراً از کسانى که تقوا دارند (طاعات و عباداتشان را) قبول مىکند.[۲] بر همین


اساس، پیامبر اکرم۹ مىفرمایند: اَصلُ الدّینِ الوَرَعُ: اصل دین پرهیز از گناه است.[۳] و

امیرالمؤمنین علیه السلام مىفرمایند: اِجتِنابُ السَّیِّئاتِ اَولى مِنِ اکتِسابِ الحَسَناتِ: پرهیز از بدىها سزاوارتر و مقدّم بر انجام نیکىهاست.[۴]

 

بنابراین سالک، باید دائماً کشیک نفس خود را بکشد و مراقب ظاهر و باطن خود باشد که به آنچه با محبّت خدا و طلب قرب او سازگار نیست، آلوده نشود و چیزى جز خدا به دل و فکرش راه پیدا نکند. چراکه خداوند از یک سو مىفرماید: لَقَد حَقَّت کَرامَتى (مَوَدَّتى) لِمَن یُراقِبُنى وَ یَتَحابُّ بِجَلالى: هر آینه کرامت و محبّت من براى کسى قطعى شد که نسبت به من مراقبه دارد و بر اساس جلال من با دیگران رابطهى محبّت برقرار مىکند.[۵] و از سوى دیگر مىفرماید: یا بُؤساً لِمَن عَصانى وَ لَم یُراقِبنى :

بدا به حال کسى که از فرمان من سرپیچى و عصیان کند و نسبت به من مراقبه ندارد.[۶]



[۱] . مجلسى، بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۲۴۷/

[۲] . سورهى مائده، آیهى ۲۷/

[۳] . مجلسى، بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۲۸۶/

[۴] . آمدى، غررالحکم، ص ۱۵۸/

[۵] . صدوق، توحید، ص ۲۶۸/

[۶] . کلینى، کافى، ج ۲، ص ۶۷/