Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


شنبه ۳ آذر
۱۴۰۳

21. جمادي‌الاول 1446


23. نوامبر 2024






مراتب ذکر
تالیفات استاد - کتاب شراب طهور

ذکر از نظر عمق و محتوا به چهار مرتبه تقسیم مىشود :

 

۱/ ذکر لسانى : یعنى بدون توجّه ذهن و فکر و بدون حضور قلب و دل، مشغول گفتن ذکرى بودن. با توجّه به اینکه روح ذکر توجّه قلب است، ذکرى که در حالى به زبان رانده مىشود که حواسّ و فکر و قلب و دل شخص جاى دیگرى است، مثل پیکر بىروحى است که از آن کارى ساخته نیست. لذا بر این مرتبه از ذکر اثر چندانى مترتّب نیست.

علّت اصلى اینکه اوراد و اذکار و عبادات اشخاص غالباً ثمرات و نتایج وعده داده شده را در پى ندارند، همین خالى از توجّه و حضور قلب بودن آنهاست.

۲/ ذکر معنوى : یعنى ذکرى که در حالى به زبان جارى مىشود که گویندهى آن به معناى آنچه
مى
گوید توجّه دارد. یعنى فکر و ذهن شخص نیز در این مرتبه همراه با زبان او مشغول ذکر است، گرچه هنوز قلب وى ذاکر نیست.

براى نیل به این مرتبه از ذکر مىتوان در آغاز، توجّه را به حروف تشکیل دهندهى ذکر متمرکز کرد و صورت کلمه یا عبارتى را که بر زبان جارى مىشود، در نظر آورد و به آن توجّه نمود تا ذهن و فکر از تفرّق حفظ شود و به جاى دیگر نرود. بهتدریج باید توجّه به معنا و مفهوم کلمه یا عبارت ذکر را جایگزین توجّه به حروف و صورت آن کرد.

ذکر معنوى اگر با صدق و اخلاص گفته شود، در صورت تکرار مىتواند عبد را به مرتبهى یقین نایل سازد؛ زیرا همانگونه که در مبحث ثبات در توحید بیان شد، پس از متقاعد شدن عقل نسبت به درستى امرى، با تلقین مکرّر آن به خویش، مىتوان آن را به قلب رساند و به یقین نایل شد. رمز تکرار در اذکار و عبادات نیز همین نکته است.

از سوى دیگر، ذکر معنوى مىتواند ذاکر را به مرتبهى بالاتر ذکر، که ذکر قلبى است، نایل کند. کسى که به ذکر معنوى مشغول است همچون مادرى است که براى اینکه کودکش زبان بگشاید، کلمهاى را براى او تکرار مىکند و درنهایت، کودک زبان باز مىکند و آن کلمه را ادا مىکند. ذاکر هم ذکر را براى طفل دلش که هنوز زبان به ذکر نگشوده است تکرار مىکند، تا اینکه سرانجام دل زبان باز مىکند و ذکر را به زبان مىآورد.

 

۳/ ذکر قلبى : یعنى توجّه قلب به مذکور، که این توجّه در دو سطح مىتواند وجود داشته باشد. یک بار ذاکر از منظر یکى از اسماء و صفات الهى، در دل به حضرت حق توجّه دارد. مثلاً خود را گناهکار مىداند و به اعتبار غفّاریّت خداوند، در دل به خدا توجّه دارد. و یا خود را تهیدست و نیازمند مىبیند و به اعتبار کرم وجود الهى، در دل به خداوند متوجّه است. در سطح بالاتر ذکر قلبى، عبد ذاکر فارغ از هر اسم و صفتى، در دل به ذات اقدس الهى توجّه دارد. چنین شخصى به افقى بالاتر از عالم اسماء و صفات راه یافته است.

اگر شخص به مرتبهى ذکر قلبى برسد، تمامى اجزاء وجودش و تمام ذرّات و موجودات مُلک و ملکوت، ذکر را همراه او تکرار خواهند کرد و در نتیجه، ذکرى که او با قلب ادا مىکند میلیاردها بار در ملک و ملکوت عالم تکرار مىشود.

 


۴/ ذکر مدام و مستمرّ قلبى یا مقام انقطاع و تبتّل :[۱] در این مرتبه، قلب عبد لحظهاى از خدا     

غافل نیست و اگر به دلیل ضرورتهاى طبیعى وجودش یا براى ایفاى تکلیف و رسالتى که در رابطه با دیگران خداوند به او محوّل کرده است، ناگزیر لحظاتى، درصد اندکى از توجّه تامّش به ذات اقدس اله کاسته شود، آن را بزرگترین خسارت و عظیمترین معصیت براى خود بهشمار مىآورد. این مقام متعلّق به اولیاى خداست و کسى که به آن نایل شده باشد، به جمع اولیاء الله راه یافته است.[۲]

  

در این مرتبه، ذکر لایه به لایه در وجود عبد نفوذ مىکند و عمیقتر مىشود، تا اینکه تمامى وجود او را دربر مىگیرد. از قلب به روح، از روح به عقل، از عقل به سرّ، از سرّ به سرّسرّ، از سرّسرّ به غیب و از غیب به غیب غیب وجودش سرایت مىکند و مذکور همهى وجود ذاکر را تصرّف مىنماید و از او چیزى بر جا نمىگذارد و همهى وجودش را در خود فانى مىکند و با کنار رفتن و برطرف شدن حجاب وجود عبد، رؤیت مذکور حاصل مىشود.

امیرالمؤمنین علیه السلام در توصیه به این ذکر همهجانبه و تمامعیار مىفرمایند : لا تَذکُرِ اللهَ سُبحانَهُ ساهِیاً وَ لا تَنسَهُ لاهِیاً وَ اذکُرهُ ذِکراً کامِلاً یُوافِقُ فیهِ قَلبُکَ لِسانَکَ وَ یُطابِقُ اِضمارُکَ اِعلانَکَ وَ لَن تَذکُرَهُ حَقیقَةَ الذِّکرِ حَتّى تَنسى نَفسَکَ فى ذِکرِکَ وَ تَفقِدُها فى اَمرِکَ: خداوند سبحان را از روى سهو و با بىتوجّهى یاد مکن و از روى لهو و اشتغال به بازیچهها فراموش مکن. او را بهطور کامل و با همهى وجودت یاد کن بهگونهاى که دلت با زبانت همراه و درونت با ظاهرت مطابق باشد و هرگز به حقیقت ذکر و یاد خدا نتوانى رسید مگر وقتى که در ذکرت بهکلّى خود را فراموش کنى و نفس خود را در کارت گم و نابود سازى.[۳]

 

 

 




[۱] . نام انقطاع از عبارت امیرالمؤمنین ۷ در مناجات شعبانیه (اِلهى هَب لى کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلَیکَ: خدایا به من موهبتکن که توجّه و تعلّقم را از هرچه جز تو است، منقطع سازم و ببُرم. سیّد بن طاووس، اقبالالاعمال، ص ۶۸۷/) و نامتبتّل از آیهى شریفهى قرآن (وَ اذکُرِ اسمَ رَبِّکَ وَ تَبَتَّل اِلَیهِ تَبتیلاً: نام پروردگارت را یاد کن و بهطور کامل از هرچه جزاوست توجّه و تعلّقت را بِبُر. سورهى مزمّل، آیهى ۸) گرفته شده است.

[۲] . نیل به این مرتبه از ذکر مستلزم مجاهدات و عبادات ویژهایست که اولیاى خدا به آن مداومت دارند. یکى ازامورى که در نیل به این مقام مؤثّر است بهرهمندى از فیض سحرگاهان و شب زندهدارى، تلاوت قرآن، دعا، مناجات واستغفار، خواندن نماز شب و اشتغال به فکر و ذکر در اوقات سحرى و نیز بیدارى بین الطّلوعین و پرداختن به طاعاتو عبادات در آن زمان ملکوتى است.

[۳] . آمدى، غررالحکم، ص ۱۸۸/