Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


شنبه ۳ آذر
۱۴۰۳

21. جمادي‌الاول 1446


23. نوامبر 2024






نقش اذکار توحیدى در سیر الى الله
تالیفات استاد - کتاب شراب طهور

در جریان قوس نزول و در مراحل هبوط انسان از احسن تقویم به اسفل سافلین، بهتدریج توجّه به خود و ما سوى الله، شریک توجّه به حضرت حق شد، تا اینکه در اسفل سافلین، توجّه به حضرت حق کلّا ً از بین رفت و فراموشى و غفلت کامل جایگزین یاد حقّ متعال شد. این نسیان، با ذکر «لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ» معالجه مىشود. سالک با گفتن «لا اِلهَ» ریشهى توجّه به هر چه جز خدا را مىکند و با هر بار گفتن آن، یکى از چیزهایى را که از او دل ربوده و وى را واله و شیداى خویش ساخته و در کعبهى دل او جایگزین شده است، از خانهى دل بیرون مىاندازد و از آن قطع دلبستگى و توجّه مىکند و با گفتن «اِلاَّ اللهُ» حضرت حق را جایگزین آن مىکند و خانهى دل را به صاحب اصلى آن مىسپارد و توجّه را به حضرت احدیّت متمرکز مىسازد. تکرار این ذکر، خصوصاً با توجّه و با رعایت شرایط و آداب خاصّى
که در سلوک براى آن مقرّر است،
[۱] بهویژه هنگامى که از سوى عارف کاملى تجویز و تلقین شود،

مىتواند عبد را پلّه پلّه در مراتب قوس صعود بالا برد و به سوى منزلگاه نخستین خود روانه کند.

آفرینش را همه پى کن به تیغ لااله         تا جهان صافى شود سلطان الاَّالله را

البتّه هنگامى که توجّه به ما سوى الله بهطور کامل از وجود سالک رخت بربست، ذکر «لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ» جاى خود را به ذکر «یا اللهُ»، سپس به ذکر «اللهُ»، آنگاه به ذکر «هو» مىدهد، تا اینکه سرانجام حسّ حضور حضرت حق تمامى وجود سالک را دربر مىگیرد و از آن پس ذکر، که به معنى یاد کردن شخص غایب است، منتفى مىشود.

به لحاظ دیگر نیز سالک به نقطهاى مىرسد که جریان ذکر در آن خاتمه مىیابد. جنبهى خلقى عبد وقتى تسلیم خدا شد، دیگر دیده و احساس نمىشود. روح هم که از عالم امر و حقیقتى خدایى است. لذا براى عبد شخصیّت و احساس وجود علىحدّه و جداگانهاى در برابر مولى باقى نمىماند و دوگانگى عبد و مولى از بین مىرود. در نتیجه، یاد کردن و ذکر منتفى مىشود؛ زیرا لازمهى ذکر و یاد کردن، جدایى ذاکر و مذکور است.

خوش آن که دلش ز ذکر پرنور شود         وز پرتو ذکر، نفس مقهور شود

اندیشهى کثرت از میان برخیزد         ذاکر همه ذکر و ذکر مذکور شود



[۱] . به عنوان نمونه، ن.ک. به: مولى عبدالصّمد همدانى، بحرالمعارف، ج ۱، ص ۲۳۷ تا ۲۴۶/