Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


سه شنبه ۲ مرداد
۱۴۰۳

16. محرم 1446


23. جولای 2024






سرّ عبادت
تالیفات استاد - کتاب شراب طهور

سرّ عبادت نیل انسان به قلّهى کمال انسانى، یعنى مظهریّت تامّ اسماء و صفات الهى و مَثَل خدا شدن عبد است. انسانى که به این قلّه برسد، قلبش ظرف ظهور مشیّت پروردگار، ارادهاش حاکم و نافذ در عوالم هستى و وجودش مجراى فعل خداوند مىشود. این همان مقام ولایت و خلافت الهى است. به شخص واجد این مقام، انسان کامل گفته مىشود. انسان کامل، برترین موجود جهان خلقت و میوهى درخت آفرینش است. هدف از خلقت عالَم و مقصود از کاشتن درخت آفرینش، بهوجود آمدن انسان کامل است.[۱]

 

تحقّق هدف آفرینش، یعنى بهوجود آمدن انسان کامل و نیل به مقام مظهریّت و ولایت و خلافت الهى، به سه لحاظ تنها از طریق عبادت امکانپذیر است.

نخست اینکه مقام مظهریّت، ولایت و خلافت الهى، تنها از راه رسیدن به عبودیّت مطلق حقّ متعال قابل وصول است و رسیدن به مرتبهى عبودیّت مطلق، تنها از رهگذر انجام عبادت خداى تعالى امکانپذیر است.

به لحاظ دیگر، مقام مظهریّت و مَثَل خدا شدن نتیجهى معرفت و محبّت حقّ متعال است؛ زیرا معرفت آن کمال و جمال مطلق، به محبّت و دلدادگى تمامعیار عبد به خداوند مىانجامد و محبّت، همهى وجود محب را به رنگ محبوب درمىآورد و او را مَثَل و مظهر محبوب مىکند. دستیابى به معرفت و در نتیجه، محبّت تمامعیار به ذات اقدس الهى، تنها از راه عبادت حقّ متعال امکانپذیر مىباشد.

به لحاظ سوم، رسیدن به مقام مظهریّت و خلافت مستلزم نیل به معرفت شهودى به علم و
قدرت خداوند متعال و آن نتیجه
ى وصول به مرتبهى یقین در عرصهى معرفتالله است. نیل به مرتبهى یقین در عرصهى معرفت الله نیز تنها از طریق عبادت ذات مقدّس پروردگار دسترسىپذیر است.

خداى متعال در بیان هدف خلقت مىفرماید : اَللهُ الَّذى خَلَقَ سَبعَ سَمواتٍ وَ مِنَ الاَرضِ مِثلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الاَمرُ بَینَهُنَّ لِتَعلَموا اَنَّ اللهَ عَلى کُلِّ شَىءٍ قَدیرٌ وَ اَنَّ اللهَ قَد اَحاطَ بِکُلِّ شَىءٍ عِلماً: خداوند کسى است که هفت آسمان و از زمین نیز بهمانند آن را آفرید. فرمان او در بین آنها فرود مىآید تا بدانید که خداوند بر هر چیز تواناست و خداوند بر همهى چیزها احاطهى علمى دارد.[۲] بنابراین هدف  

آفرینش، آگاهى و یقین پیدا کردن انسان به قدرت و علم حضرت حق است. این علم و آگاهى، در دو مرتبهى شناخت و باور خدشهناپذیر عقلى یا علم الیقین، و معرفت قلبى و شهودى یا عین الیقین، قابل تحقّق است. قرآن کریم باور قطعى عقلى یا علم الیقین را مقدّمهى عین الیقین یا معرفت شهودى مىداند. چنانکه مىفرماید : لَو تَعلَمونَ عِلمَ الیَقینِ لَتَرَوُنَّ الجَحیمَ ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَینَ الیَقینِ: اگر به علم الیقین دانا باشید، هر آینه آتش دوزخ را مىبینید. سپس آن را به عین الیقین مشاهده مىکنید.[۳] در مورد شهود ملکوت آسمانها و زمین توسّط حضرت ابراهیم علیه السلام نیز مىفرماید :  

کَذلِکَ نُرِى اِبراهیمَ مَلَکوتَ السَّمواتِ وَ الاَرضِ وَ لِیَکونَ مِنَ الموقِنینَ: آنگونه به ابراهیم ملکوت آسمانها و زمین را نشان مىدهیم و براى اینکه از اهل یقین مىباشد.[۴] در نتیجه، معرفت شهودى  

حضرت ابراهیم علیه السلام از رهگذر اهل یقین بودن ایشان حاصل شد. نیل به یقین بهعنوان زمینهساز و سبب معرفت شهودى، از نظر قرآن کریم نتیجهى عبادت کردن است. چنانکه مىفرماید: وَ اعبُد رَبَّکَ حَتّى یَأتِیَکَ الیَقینُ: پروردگار خویش را عبادت کن تا یقین براى تو حاصل شود.[۵] یکى از  

علل بهوجود آمدن یقین در اثر عبادت این است که عبادت تلقین باورهاى توحیدى به زبانِ اذکار و رفتار به خویشتن است و همانگونه که در مبحث ثبات در توحید ذکر شد، یکى از مهمترین امورى که منجر به پیدایش یقین مىشود، تلقین زبانى و عملى عقاید به خویشتن است.

از مجموع آیات فوق مىتوان نتیجه گرفت که تحقّق هدف آفرینش، یعنى معرفت شهودى انسان به علم و قدرت الهى، که در اثر آن عبد مظهر علم و قدرت حضرت حق مىشود، در گرو انجام عبادت است. لذا قرآن کریم مىفرماید : وَ ما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الاِنسَ اِلّا لِیَعبُدونِ : جن و انسان را نیافریدم
مگر براى اینکه مرا عبادت کنند.
[۶]

 

اصل وجود انسان قلب اوست. اگر قلب عبادت کند، خدا و اولیایش در آن ظهور مىکنند و عبد به شهود حق مىرسد و خود مظهر خدا و اولیاى خدا مىشود.

از آنچه گفته شد مىتوان نتیجه گرفت که هدف غائى و سرّ نهایى عبادت، نیل انسان به مظهریّت تامّ اسماء و صفات الهى و مَثَل خدا شدن و دستیابى به مقام ولایت و خلافت الهى است. بدین سبب در حدیث قدسى آمده است که خداى تعالى مىفرماید: عَبدى اَطِعنى حَتّى اَجعَلکَ مَثَلى : بندهى من! طاعتم را بهجا آور تا تو را مَثَل و مَظهر خویش سازم.[۷] و نیز آمده است که حقّ متعال

به انسان مىفرماید: یَابنَ آدَمَ اَنَا حَىٌّ لا اَموتُ، اَطِعنى فیما اَمَرتُکَ اَجعَلکَ حَیّاً لا تَموتُ. اَنَا اَقولُ لِلشَّىءِ کُن فَیَکونُ، اَطِعنى فیما اَمَرتُکَ اَجعَلکَ تَقولُ لِلشَّىءِ کُن فَیَکونُ: اى فرزند آدم! من زندهاى هستم که نمىمیرم. در آنچه به تو فرمان دادم طاعت من را بهجا آور تا تو را هم زندهاى کنم که نمىمیرد. من به چیزى بگویم باش، ایجاد مىشود. در آنچه به تو فرمان دادم طاعت من را بهجا آور تا تو هم به چیزى بگویى باش، ایجاد شود.[۸] امام مجتبى علیه السلام مىفرمایند: مَن عَبَدَ اللهَ عَبَّدَ اللهُ لَهُ کُلَّ شَىءٍ :

هرکس بندگى و عبادت خدا کند، خداوند همه چیز را مطیع و بندهى او مىسازد.[۹] بر همین

اساس، از امام صادق علیه السلام نقل شده است که مىفرمایند: اَلعُبودِیَّةُ جَوهَرَةٌ کُنهُهَا الرُّبوبِیَّةُ: عبودیّت گوهرى است که کُنه آن خداوندگارى است.[۱۰]

 

بنابراین عبودیّت، طریق کمال انسان و ربوبیّت، غایت کمال اوست. از راه عبادت باید به عبودیّت رسید و عبودیّت، عبد را به ربوبیّت مىرساند و وجودش را تجلّیگاه صفات و افعال ربوبى مىکند و در نتیجه، عبد، لسان الله، عین الله، سمع الله، وجه الله، ید الله و ... مىشود و فعل و قول خدا از او صادر مىگردد. ولایت و خلیفة اللّهى، یعنى این مقام، و راه نیل به آن، منحصراً عبادت است.[۱۱]

به بیان دیگر، بشرى که در قوس نزول و در هبوط از اَحسن تقویم به اسفل سافلین، دست، زبان، چشم، گوش، ظاهر و باطن وجودش مجراى شیطان شده است و خوى و صفت شیطانى پیدا
کرده و فعل و سخن شیطانى از او صادر مى
شود، در قوس صعود باید وجودش مجراى خدا شود و خوى و صفت الهى پیدا کند و فعل و سخن الهى از او صادر شود. این جز از طریق نیل به عبودیّت از رهگذر انجام عبادت ممکن نیست.



[۱] . انسان هدف واسط تکامل سایر موجودات است. سایر موجودات از طریق عبادت تکوینیشان، جذب و جزءوجود انسان مىشوند و به هدف واسط تکامل عبادى خود نایل مىگردند و درنهایت، با نیل انسان به مقام مظهریّت،ولایت و خلافت از رهگذر عبادت تشریعى، آنها نیز به غایت کمال نایل مىشوند.

[۲] . سورهى طلاق، آیهى ۱۲/

[۳] . سورهى تکاثر، آیههاى ۵ تا ۷/

[۴] . سورهى انعام، آیهى ۷۵/

[۵] . سورهى حجر، آیهى ۹۹/

[۶] . سورهى ذاریات، آیهى ۵۶/

[۷] . حرّ عاملى، جواهرالسَّنیّه، ص ۳۶۱/

[۸] . مجلسى، بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۷۶/

[۹] . مجلسى، بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۱۸۴/

[۱۰] . امام صادق ۷، مصباحالشّریعة، باب ۲، ص ۷/

[۱۱] . گرچه ولایت مطلقهى کلّیه، مختصّ چهارده معصوم : است؛ امّا دیگران هم از راه عبادت مىتوانند در حدّظرفیّت وجودى خود، به ولایت جزئیّه نایل شوند.