Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


شنبه ۳ آذر
۱۴۰۳

21. جمادي‌الاول 1446


23. نوامبر 2024






مراتب عبادت از منظر فعل عبادى
تالیفات استاد - کتاب شراب طهور

اعمال عبادى به دو مرتبهى واجب و مستحب تقسیم مىشوند. عبادات واجب براى روح به منزلهى مقدار غذا، آب و هوایى است که ادامهى حیات جسم وابسته به آن است و در صورت نرسیدن آن به بدن، شخص خواهد مرد. روح و دل انسان نیز براى اینکه زنده بماند، نیازمند به حدّاقلّى از غذاى روحانى است که در صورت نرسیدن آن به روح، شخص دچار دلمردگى و مرگ روحانى مىشود. این حدّاقلّ غذاى روحانى در قالب عبادات واجب توسّط شرع مقرّر شده است.

باید توجّه داشت همانگونه که با حدّاقلّ غذاى مورد نیاز، گرچه بدن زنده مىماند، امّا با آن مقدار غذا عضلات قوى و جسم شاداب و نیرومند بهوجود نمىآید و براى داشتن بدنى نیرومند و شاداب، شخص باید موادّ مغذّى بیشترى به بدن خود برساند، روح نیز گرچه با انجام حدّاقلّ عبادات نخواهد مرد، امّا مراتب بالاى قدرت و کمال روحى با این میزان عبادت دسترسىپذیر نمىباشد و اگر شخص طالب نیل به آن مراتب است، باید غذاى معنوى بیشترى به روح خود برساند. این غذاى معنوى، در قالب عبادات مستحب، از سوى شرع توصیه شده است.

در حدیث قدسى آمده است که خداى متعال مىفرماید: ما تَقَرَّبَ اِلَىَّ عَبدٌ بِشَىءٍ اَحَبَّ اِلَىَّ مِمَّا افتَرَضتُ عَلَیهِ وَ اِنَّهُ لَیَتَقَرَّبُ اِلَىَّ بِالنّافِلَةِ حَتّى اُحِبَّهُ. فَاِذا اَحبَبتُهُ کُنتُ سَمعَهُ الَّذى یَسمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذى یُبصِرُ بِهِ وَ لِسانَهُ الَّذى یَنطِقُ بِهِ وَ یَدَهُ الَّتى یَبطِشُ بِها، اِن دَعانى اَجَبتُهُ وَ اِن سَأَلَنى اَعطَیتُهُ: بندهاى بهوسیلهى انجام چیزى که نزد من محبوبتر از آنچه بر او واجب کردهام باشد، به سوى من تقرّب نمىجوید و به من نزدیک نمىشود. و هر آینه او بهوسیلهى عمل مستحب به من تقرّب مىجوید و نزدیک مىشود تا اینکه من دوستدار او مىشوم. پس آنگاه که او را دوست بدارم، گوش او مىشوم
که با آن مى
شنود و چشم او مىشوم که با آن مىبیند و زبان او مىشوم که با آن سخن مىگوید و دست او مىشوم که با آن مىگیرد. اگر مرا بخواند پاسخش مىدهم و اگر از من درخواست کند به او عطا مىکنم.[۱]

 

البتّه براى مؤثّر واقع شدن مستحبّات به چند نکته باید دقّت داشت. نخست اینکه انجام مستحبّات وقتى تأثیر سازنده خواهند داشت که شخص واجبات را انجام داده باشد. در غیر این صورت، انجام مستحبّات توسّط شخصى که واجباتش را بهجا نیاورده است همچون تزریق آمپولهاى تقویتى به بدن شخصى است که در اثر نرسیدن موادّ غذایى، مرده است. بنابراین پیش از پرداختن به مستحبّات باید مطمئن شد که واجبات انجام شده است و در حین انجام مستحبّات نیز نباید چنان افراط کرد که توان و شادابى لازم براى انجام واجبات بعد را از دست داد و از انجام آنها بازماند. امیرالمؤمنین علیه السلام مىفرمایند: لا قُربَةَ بِالنَّوافِلِ اِذا اَضَرَّت بِالفَرائِضِ: هنگامى که مستحبّات به واجبات زیان برسانند موجب نزدیکى شخص به خدا نخواهند شد.[۲]

 

نکتهى دوم اینکه تأثیر سازندهى عبادات تابع میزان شادابى و شوق حین انجام آنهاست. لذا امام عسکرى علیه السلام مىفرمایند: اِذا نَشَطَتِ القُلوبُ فَاَودِعوها وَ اِذا نَفَرَت فَوَدِّعوها: هنگامى که دلها نشاط دارند ودایع را به آنها بسپارید و هنگامى که گریزانند، آنها را واگذارید.[۳] بنابراین کمّیّت

عبادات را باید بهمیزانى اختیار کرد که موجب کسالت و خستگى و انجام تکلّفآمیز و تحمیلى آن نشود.

پیامبر اکرم۹ به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند : یا عَلىُّ اِنَّ هذَا الدّینَ مَتینٌ، فَاَوغِل فیهِ بِرِفقٍ وَ لا تُبَغِّض اِلى نَفسِکَ عِبادَةَ رَبِّکَ: اى على! همانا این دین متین و محکم است. در آن بهنرمى وارد شو و عبادت پروردگارت را مبغوض خود نگردان.[۴] و در حدیث دیگرى مىفرمایند: وَ لا تُکَرِّهوا

عِبادَةَ اللهِ اِلى عِبادِ اللهِ: عبادت خدا را به بندگان خدا با کراهت تحمیل نکنید.[۵] امام صادق علیه السلام

مىفرمایند : پدرم بر من گذشت و مرا که مشغول طواف کعبه بودم، دید و من در حالى که جوان کم سنّ و سالى بودم، در انجام عبادت تلاش و تقلّا مىکردم و مثل باران عرق مىریختم. به من فرمود: پسرجان، از آنچه تو را در حال انجام آن مىبینم کمتر عبادت کن. همانا وقتى خداوند
بنده
اى را دوست بدارد، به اندکى از او راضى مىشود.[۶]

 

البتّه ذکر این نکته لازم است که ظرفیّت و اشتهاى روحى اشخاص براى انجام شاداب عبادات، در طىّ مسیر سلوک تغییر مىکند؛ چنانکه ظرفیّت و اشتهاى جسمى اشخاص براى خوردن غذا، در طول سنین عمر، از کودکى تا جوانى و میانسالى و بالاخره پیرى، در تغییر است. در نتیجه، مقدار مناسب عبادت براى هرکس تابع رشد روحى و معنوى و خو کردن او به عبادت در طول زمان است. عبادات بسیار زیادى که از امیرالمؤمنین و امام سجّاد علیهما السّلام نقل شده است، متناسب با کمال و ظرفیّت روحى آن بزرگواران بوده است. بنابراین از مشاهدهى تأکید اهلبیت علیهم السلام بر زیادهروى نکردن در عبادت، نباید نوعى میل به کم عبادت کردن در سالک ایجاد شود.

در مورد واجبات، که بهسان حدّاقل غذایى است که ادامهى حیات روح وابسته به آن است، هرچند شوق و شادابى وجود نداشته باشد، باید فرد خود را به انجام آنها وادار کند؛ زیرا در صورت بهجا نیاوردن واجبات، دچار مرگ روحانى خواهد شد. بدیهى است اگر واجبات نیز با اشتیاق و شادابى انجام شوند، تأثیرات سازندهى بسیار بزرگترى عاید شخص خواهند کرد. امّا در مورد مستحبّات، حتمآ تنها زمانى باید بهسراغ آنها رفت که شوق و شادابى وافرى براى به جا آوردن آنها وجود دارد. هنگامى هم که شخص مشغول مستحبّات مىشود، باید به مقدارى از آن بسنده کند که منجر به خستگى و ملالت و انجام تحمیلى و تکلّف آمیز و توأم با اکراه آن نشود؛ زیرا در غیر این صورت، نه تنها از انجام آن مستحبّات بهرهاى به دست نمىآورد، بلکه موجب زده شدن از آن و بىرغبتى نسبت به انجام آن در آینده خواهد شد.

البتّه همانطور که در مورد غذاهاى جسمانى، هنگامى که شخص در خود اشتهایى نمىیابد، با بهرهگیرى از مواد اشتهاآورى همچون ترشى و سُس، اشتهاى خود را بیدار مىکند و غذا را با رغبت و اشتیاق مىخورد، در مورد غذاهاى روحانى نیز مىتوان اشتهاى روح را بیدار و تحریک کرد و شوق انجام عبادت را در آن زنده و فعّال نمود. مقدّماتى که براى عبادات توصیه شده است، از قبیل اذان و اقامهى نماز و یا اذن دخول زیارت، همین هدف را دنبال مىکنند. با اندکى اندیشیدن در اینکه فرمانرواى والامقام و نازنین عالم وجود، وقت دیدار و ملاقات و گفتوگوى صمیمانه و خصوصى به شخص داده است و این چه فرصت مغتنم و ارزشمند و چه موقعیّت شیرین و لذّتبخشى است، و نیز با تأمّل در مفاهیم و اسرار عبادات و اذکار و اعمال عبادى، و مهمتر از همه، با افزودن بر معرفت
خویش به خدا که به فزونى محبّت به حضرت حق و اشتیاق و لذّت بردن از خلوت و انس با محبوب منجر مى
شود، مىتوان اشتهاى روح به بهرهگیرى از عبادات را زنده و فعّال کرد و از رهگذر آن، از عبادت خویش لذّت و استفادهى فزونترى برد.

نکتهى سوم استمرار و مداومت در انجام مستحبّات است که در اثربخشى آنها نقش بسزایى دارد. لذا توصیه شده است که شخص پیش از اتمام یک سال و یا حداقّل چهل روز، از انجام عمل مستحبّى که بدان پرداخته است، دست نکشد. البتّه همانطور که ذکر شد، حفظ رغبت مداومت در انجام عمل مستحب، تا حدود زیادى وابسته به این است که شخص کمّیّت عمل را چنان زیاد اختیار نکند که به خستگى و زده شدن از آن منجر شود. امیرالمؤمنین علیه السلام مىفرمایند: قَلیلٌ مِن عَمَلٍ مَدومٌ عَلَیهِ خَیرٌ مِن کَثیرٍ مَملولٌ فیهِ: عمل اندکى که بر آن مداومت شود از عمل زیادى که با ملالت و بىحالى انجام شود بهتر است.[۷]



[۱] . کلینى، کافى، ج ۲، ص ۳۵۲/

[۲] . سیّد رضى، نهجالبلاغه، حکمت ۳۹/

[۳] . مجلسى، بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۳۷۷/

[۴] . کلینى، کافى، ج ۲، ص ۸۷/

[۵] . کلینى، کافى، ج ۲، ص ۸۶/

[۶] . کلینى، کافى، ج ۲، ص ۸۶ و ۸۷/

[۷] . مجلسى، بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۲۱۹/