Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
۱۴۰۳

27. شوال 1445


6. می 2024






بىاعتبارى و حقارت دنیا در نظر اهل معرفت
تالیفات استاد - کتاب شراب طهور

اهل معرفت که با عظمت الهى آشنا شدهاند و به بىکرانگى و پایدارى آخرت واقف گردیدهاند، دنیا در نظرشان بسیار حقیر و کمارزش جلوه کرده است؛ بهنحوى که به هیچ وجه براى آن چنین ارزشى قائل نیستند که هدف زندگیشان قرار گیرد و تمام اهتمام خود را براى نیل به آن متمرکز کنند و یا از بود و نبود آن متأثّر گردند و وجود آن مبتهج و مسرورشان سازد و نبود آن آشفته و حسرتزده و یا غصّهدارشان کند.

امیرالمؤمنین علیه السلام در مورد متّقین مىفرمایند: عَظُمَ الخَالِقُ فى اَنفُسِهِم فَصَغُرَ مادونَهُ فى اَعیُنِهِم: چنان خدا به عظمت در جانهایشان تجلّى کرده و شناخته شده است که هرچه جز آن، در دیدگانشان کوچک و حقیر گردیده است.[۱]  پیامبر اکرم۹ در بیان یکى از ویژگىهاى عاشقان  

عبادت، بهعنوان برترین مردمان، مىفرمایند: فَهُوَ لا یُبالى عَلى ما اَصبَحَ مِنَ الدُّنیَا، عَلى عُسرٍ اَم عَلى یُسرٍ: او به اینکه در چه وضعیّت دنیوى بهسر مىبرد و در عسرت و سختى یا در راحت و آسایش است، اعتنایى ندارد.[۲] امام صادق علیه السلام نیز در بیان یکى از ویژگىهاى اولیاى الهى مىفرمایند : ما



قَدرُ الدُّنیا کُلُّها عِندَهُم تَعدِلُ جَناحَ بَعوضَةٍ وَ لَو اَنَّ الدُّنیا بِجَمِیعِ ما فیها وَ عَلَیها ذَهَبَةٌ حَمراءٌ عَلى عُنُقِ اَحَدِهِم، ثُمَّ سَقَطَ عَن عُنُقِهِ، ما شَعَرَ بِها اَىُّ شَىءٍ کانَ عَلى عُنُقِهِ وَ لا اَىُّ شَىءٍ سَقَطَ مِنها، لِهَوانِها عَلَیهِم : ارزش تمامى دنیا در نزد آنها معادل بال مگسى نیست. و اگر دنیا با همهى آنچه در آن و بر روى آن است طلاى سرخ باشد و همچون گردنبندى بر گردن یکى از آنان باشد، سپس از گردنش بیفتد، متوجّه نمىشود چه چیزى بر گردنش بود و چه چیزى از گردنش افتاد؛ به دلیل پستى و بىارزشى آن براى ایشان.[۳] بر همین اساس، پیامبر اکرم۹ در مقام دعا عرضه مىدارند: اَللّهُمَّ لا تَجعَلِ الدُّنیا

اَکبَرَ هَمِّنا وَ لا مَبلَغَ عِلمِنا: خداى من! دنیا را بزرگترین خواستهى ما و نهایت درک و دانایى ما قرار نده.[۴]

 

در نظر عارفان، دنیا تنها نمود و جلوهاى گذراست و همچون سرابى است که تنها جلوهاى از آب دارد ولى از واقعیّت و خواصّ آب بىبهره است و تشنهاى را سیراب نمىکند.

به بیان دیگر دنیا و آنچه در آن دیده مىشود رؤیایى بیش نیست که لحظاتى شخص را به خود مشغول مىکند و پس از بیدارى، اثرى از آن بر جا نمىباشد. پیامبر اکرم۹ مىفرمایند: اَلنّاسُ نیامٌ فَاِذا ماتوا انتَبَهوا: مردم در خوابند و هنگامى که به موت نایل شدند، بیدار مىگردند.[۵] آنچه

شخص در خواب مىبیند رؤیایى بیش نیست. امام حسین علیه السلام مىفرمایند: وَ اعلَموا اَنَّ الدُّنیا حَلوَها وَ مُرَّها حُلمٌ وَ الاِنتِباهُ فِى الآخِرَةِ: بدانید شیرینىها و تلخىهاى دنیا رؤیاست و بیدارى، در آخرت است.[۶] امام باقر علیه السلام نیز مىفرمایند: اَنزِلِ الدُّنیا کَمَنزِلٍ نَزَلتَهُ ثُمَّ ارتَحَلتَ عَنهُ اَو کَمالٍ وَجَدتَهُ فى

مَنامِکَ فَاستَیقَظتَ وَ لَیسَ مَعَکَ مِنهُ شىءٌ. اِنَّما ضَرَبتُ لَکَ هذا مَثَلا ِلأَنَّها عِندَ اَهلِ اللُّبِّ وَ العِلمِ بِاللهِ کَفَىءِ الظَّلالِ: در دنیا همچون منزلى که در آن فرود آمدهاى و سپس از آن سفر کردهاى، منزل کن. یا با آن همچون مالى که در خوابت آن را یافتهاى و سپس بیدار شدهاى و چیزى از آن در بیدارى با تو نیست، رفتارکن. بدین سبب این مثال را براى تو زدم که نزد اهل خرد و معرفت الله، دنیا همچون سایهى درحال برچیده شدن است.[۷] و نیز مىفرمایند: هَلِ الدُّنیا اِلّا دابَّةٌ رَکِبتَها فى مَنامِکَ

فَاستَیقَظتَ وَ اَنتَ عَلى فِراشِکَ غَیرَ راکبٍ: آیا دنیا جز مرکبى که در رؤیایت بر آن سوار شدى، سپس بیدار شدى در حالى که در بسترت بودى و بر چیزى سوار نبودى، چیزى هست؟[۸]

 



دنیا چو حباب است ولیکن چه حباب         نى بر سر آب بلکه بر روى سراب

آن هم چه سراب، آنکه بینند به خواب         و آن خواب چه خواب، خواب بدمست خراب

کسى در خواب مىبیند ثروت هنگفتى به دست آورده است و از شدّت خوشحالى چنان مىخندد که حتّى آثار خنده در بدنش نیز ظاهر مىشود و اشخاصى که بیدارند صداى خنده را از بدنش مىشنوند. کس دیگرى در خواب مشاهده مىکند تمام داراییش آتش گرفته و خاکستر شده است و از شدّت ناراحتى بهسختى مىگرید؛ بهنحوى که آثار گریه در بدنش نیز ظاهر مىشود و اشخاصى که بیدارند، صداى گریه را از بدنش مىشنوند. وقتى این دو نفر بیدار شوند، نه دینارى از ثروتى که نفر اوّل به دست آورده، در دستش خواهد بود و نه ذرّهاى از دارایى نفر دوم از دست رفته است. لذا کسانى که بیدارند و صداى خنده و گریهى این دو را مىشنوند، اگر از علّت خندیدن نفر اوّل و گریستن نفر دوم در رؤیا باخبر شوند، هم به خندهى نفر اوّل مىخندند و هم به گریهى نفر دوم. کامیابى و ناکامى، دارایى و تهیدستى، و شادى و غم اهل دنیا، همه بىپایه و بر اساس خیال است.

بـر خیـالى صلحشـان و جنگشان         و ز خیالى فخرشـان و ننگشـان

البتّه براى کسى که در عالم رؤیا بهسر مىبرد و مشغول خواب دیدن است، قابل تصوّر نمىباشد که آنچه مشاهده مىکند واقعى نیست؛ زیرا همه چیز کاملا واقعى و جدّى به نظر مىرسد. امّا پس از بیدار شدن متوجّه مىشود که از آنچه مىدید هیچ اثرى در جهان واقعیّت وجود ندارد. کسى هم که هنوز در حجاب عالم طبیعت است و در رؤیاى دنیا غوطهور مىباشد، به هیچ وجه نمىتواند تصوّر کند و بپذیرد که اسیر رؤیاست. بلکه کسانى را که این حقیقت را به او گوشزد مىکنند خیالپرداز و در رؤیا مىداند. امّا اگر با موت اختیارى به انتباه و بیدارى نایل نشود، سرانجام با موت اضطرارى به هنگام فوت، بیدار خواهد شد و واقعیّت را درک خواهد کرد. امّا دیگر امکان و فرصتى براى تغییر جهت زندگى در مسیر واقعیّتها براى او وجود نخواهد داشت.



[۱] . سیّد رضى، نهجالبلاغه، خطبهى ۱۹۳/

[۲] . کلینى، کافى، ج ۲، ص ۸۳/

[۳] . مجلسى، بحارالانوار، ج ۶۴، ص ۳۵۰/

[۴] . مجلسى، بحارالانوار، ج ۹۲، ص ۳۶۱/

[۵] . مجلسى، بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۳۴/

[۶] . مجلسى، بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۱۵۰ و ج ۴۵، ص ۹۰/

[۷] . کلینى، کافى، ج ۲، ص ۱۳۳/

[۸] . مجلسى، بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۹۸/