Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


شنبه ۳ آذر
۱۴۰۳

21. جمادي‌الاول 1446


23. نوامبر 2024






اقسام خلق در عرصهى محبّت به خدا
تالیفات استاد - کتاب شراب طهور

گرچه تمامى انسانها فطرتاً محبّ خدا و در طلب و تشنه و بى قرار وصال اویند؛ امّا در خودآگاهشان به سه گروه تقسیم مىشوند. آنها را به کسانى مىتوان تشبیه کرد که در ناخودآگاه
خویش عاشق زیباروى ماه
پیکرى مىباشند که در وسط تالار آینهاى ایستاده و جلوههاى حُسن و جمال او در آینههاى دورادور تالار منعکس شده است.

اکثر این عاشقان، در حالى که در خودآگاهشان معشوق را نمىشناسند و تنها التهاب و عطش عشق مرموزى را در خود احساس مىکنند که آنها را بىقرار ساخته است، رو به آینههاى تالار ایستادهاند و هر یک جلوهاى از حُسن آن محبوب صاحبجمال را در آینهاى مشاهده مىکند و به دلیل شباهت این جلوه با گوشهاى از حُسن معشوق ناشناختهاش، آن جلوه را معشوق خود پنداشته است و گمان مىکند با رسیدن به آن، بى قراریش به قرار مبدّل مىشود. امّا هنگامى که پس از تلاش بسیار، خود را به آن مىرساند، درمىیابد که آنچه معشوق مىپنداشت، تنها عکسى در آینه است. لذا از آن آینه روى برمىگرداند و نگاهش به جلوهى دیگرى در آینهاى دیگر مىافتد و جذب آن مىشود و گمان مىکند این بار معشوقش را بهراستى یافته است. امّا وقتى پس از تقلّاى بسیار، خود را به آن مىرساند، پىمىبرد که آن نیز جز عکسى در آینه نیست. این ماجرا تا پایان عمر او ادامه مىیابد تا اینکه مرگ از راه برسد و عاشق ناکام را از میان بردارد.

دنیاپرستان که جلوهى غناى خدا را در آینههاى پول و ثروت، جلوهى قدرت خدا را در آینههاى پست و مقام، جلوهى جمال خدا را در آینههاى زیبایىها و زیبارویان و ... دیدهاند و آنها را با معشوق ازلى ناشناختهى خود اشتباه گرفتهاند و عمرى در پى جلوهها مىدوند تا مرگشان فرا رسد و آنها را ناکام و بىآنکه به معشوق خویش دست یافته باشند از میان بردارد، گروه نخستند. اشتباه بزرگ این گروه در این است که معشوق خود را نشناختهاند و او را در آینهها مىجویند. به تعبیر قرآن کریم همچون تشنهکامىاند که در دشت وسیع و تفتیدهاى، سراب را آب مىپندارد و به امید رفع تشنگى و عطش خود، عزم آن مىکند، امّا هنگامى که پس از تقلّاى بسیار، خود را به آن مىرساند، آبى در میان نمىبیند. آنگاه سراب دیگرى او را مىفریبد و در پى خود مىکشد. امّا سراب سیراب نمىکند و سرانجام در جریان روى آوردن از سرابى به سراب دیگر، از عطش هلاک مىشود.[۱]

 

گروه دوم عاشقان حاضر در تالار آینه، پىبردهاند که آنچه مىبینند جلوه و عکسهایى از معشوقشان است و خود معشوق نیست. اینان از طریق آن جلوهها با معشوق خویش رابطه برقرار کردهاند و با او نرد عشق مىبازند.

مؤمنان و خداپرستان که جلوههاى جمال الهى را در آینهى وجود مخلوقات نظارهگرند و هر
مخلوق را جلوه
اى از جلوات و آیهاى از آیات حق مىدانند، گروه دومند. از نظر اینان :

این همه عکس مى و نقش نگارین که نمود         یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد *** هر دو عالم یک فروغ روى اوست         گفتمت، پیدا و پنهان نیز هم

لذا همه چیز را آینههاى خدانما مىدانند و در آنها خدا را مىبینند. امیرالمؤمنین علیه السلام مىفرمایند : ما رَأَیتُ شَیئاً اِلّا وَ رَأَیتُ اللهَ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ و مَعَهُ و فیهِ: چیزى را ندیدم مگر اینکه پیش از آن، پس از آن، همراه آن، و درون آن، خدا را دیدم.[۲] و قرآن کریم مىفرماید: فَاَینَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجهُ اللهِ: پس به

هرجا رو بگردانى، آنجا نیز روى و جلوهى خداست.[۳]

 

به دریا بنگرم دریا ته وینم         به صحرا بنگرم صحرا ته وینم

به هرجا بنگرم کوه و در و دشت         نشان از قامت رعنا ته وینم

گروه سوم عاشقان حاضر در تالار، نادر برجستگانیند که به دیدار جلوهى یار در آینهها راضى نشده و بسنده نکردهاند و لذا روى از آینهها برگردانده و به جمال خود محبوب که میان تالار ایستاده است نظر انداخته و چشم دوختهاند و مستقیم و بىواسطه، با خود محبوب نرد عشق مىبازند.

عارفان بالله و اولیاى الهى، گروه سومند که ابراهیمگونه، روى از همهى جلوههاى کوچک و بزرگ، (ستاره، ماه و خورشید) برگردانده و نظر به جمال حضرت حق افکندهاند و ندا دادهاند: اِنّى وَجَّهتُ وَجهِىَ لِلَّذى فَطَرَ السَّمواتِ وَالاَرضَ حَنیفاً: من خالصانه و موحّدانه روى به جانب کسى کردم که آسمانها و زمین را آفرید.[۴]

 

همانگونه که مشاهده شد، تمامى انسانها تشنه و در پى وصال خدایند و آنچه آنها را به تب و تاب افکنده و به تقلّا و تلاش واداشته است، همین عشق فطریشان به جمال الهى و کمال سرمدى است. آنچه بین آنها تفاوت ایجاد کرده، علم و آگاهى به معشوق خویش است و این تفاوتى است بسیار مهم و سرنوشتساز. قرآن کریم مىفرماید : هَل یَستَوِى الَّذینَ یَعلَمونَ وَ الَّذینَ لا یَعلَمونَ؟ اِنَّما یَتَذَکَّرُ اُولوا الاَلبابِ: آیا آنان که مىدانند با آنها که نمىدانند یکسانند؟ منحصراً صاحبان خردهاى ناب این حقیقت را درمىیابند.[۵]

 

همهى خلق به منزلهى طفل شیرخوارىاند که از آغوش مادر بیرون کشیده شده و بىتابى و
بى
قرارى مىکند و تنها راه آرام یافتن او بازگشت به آغوش مادر است. به تعبیر دیگر انسان همچون نىاى است که از نیستان هستى مطلق بریده شده و بىقرار و طالب بازگشت به مبدأ و اصل خویش و رنجور و شاکى از این فراق و جدایى است.

بشنو از نى چون حکایت مىکند         از جدایىها شکایت مىکند

کز نیستان تا مرا ببریدهاند         از نفیرم مرد و زن نالیدهاند

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق         تا بگویم شرح درد اشتیاق

هر کسى کو دور ماند از اصل خویش         بازجوید روزگار وصل خویش

حتّى در جمع خداناباوران و خداناشناسان و دنیاطلبان نیز هرکس به هرچه دل بسته و در پى نیل به آن در تلاش و تکاپوست، بىآنکه خود بداند، در پى خداست، و آنچه باعث دلربایى و جذّابیّت آن چیز براى او شده، جلوهاى از جمال الهى است که در آینهى وجود آن چیز نمودار گشته است.

هر آن کس عاشق خوبان مه روست         بداند یا نداند عاشق اوست

*** این شیفتگان که در صراطند همه         جویندهى چشمهى حیاتند همه

حق مىطلبند و خود ندانند آن را         در آب بهدنبال فراتند همه



[۱] . سورهى نور، آیهى ۳۹/

[۲] . فیض کاشانى، عینالیقین، ج ۱، ص ۴۹/

[۳] . سورهى بقره،آیهى ۱۱۵/

[۴] . سورهى انعام، آیهى ۷۹/

[۵] . سورهى زمر، آیهى ۹/