Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
۱۴۰۳

27. شوال 1445


6. می 2024






راه خودسازى
تالیفات استاد - کتاب شراب طهور

برخى به گمان خودسازى، به وادى علم و حکمت رو مىآورند و عمرى را به فراگیرى علوم و اصطلاحات سپرى مىکنند و در پایان راه زندگى، جز ذهنى انباشته از علوم و اصطلاحات، چیزى نصیبشان نخواهد بود و وجودشان از ارزشهاى متعالى انسانى و کمالات والاى الهى بىبهره خواهد بود. قرآن کریم اینان را به چهارپایانى تشبیه نموده است که کتابهاى فراوانى را بر پشت خود حمل مىکنند، امّا بهرهاى از آن کتب نصیبشان نیست. مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوریةَ ثُمَّ لَم یَحمِلُوها کَمَثَلِ الحِمارِ یَحمِلُ اَسفاراً: مثال کسانى که دانش تورات را حاملند، امّا حقایق و ارزشهاى آن را حامل نیستند، همچون الاغى است که کتابهایى را حمل مىکند.[۱] پیامبر اکرم۹ مىفرمایند: مَن تَعَلَّمَ العِلمَ وَ لَم یَعمَل بِما فیهِ حَشَرَهُ اللهُ یَومَ القِیامَةِ اَعمى: هر که علم بیاموزد و به آنچه در آن است عمل نکند، در روز قیامت خداوند او را کور محشور مىکند.[۲]   

 

در مسیر خودسازى آنچه شخص باید در پى آن باشد، دارا شدن حقایق الهى و ارزشهاى متعالى انسانى است و نه صرفاً دانا شدن به آنها. دانستنى ارزشمند است که مقدّمهى داشتن و واجدیّت باشد و علمى مطلوب است که شخص را به معلوم برساند.

راه دارا شدن حقایق و ارزشهاى فوق، عرفان عملى و سلوک عارفانه است. عالم و حکیم دانایند و عارف داراست. لذا براى رسیدن به کمال و سعادت حقیقى، راهى جز سلوک عارفانه وجود ندارد. هدف بعثت انبیا : نیز چیزى جز گشودن و نشان دادن این راه و رهبرى و هدایت بشر براى این سلوک و نیل به کمالات و سعادات ناشى از آن، و به بیان دیگر، تبدیل شدن انسان بالقوّه به انسان بالفعل، نبوده است.

عرفان ناب و راستین، عین دین و حقیقت و تمامیّت آن است و طریق حقیقى عرفان، چیزى جز راه انبیاى الهى علیهم السلام نیست و مصداق اتمّ کمال عرفانى را تنها در وجود انبیا و اولیاى الهى و در صدر آنها، پیامبر اسلام و اهلبیت پاک و بزرگوارش علیهم السلام باید یافت.[۳]

 

عرفان اصیل، که قرآن و عترت معرّف آن و پیامبر اکرم و اهلبیت بزرگوارش تبلور آنند، خاستگاهى جز وحى الهى و معارف معصومین علیهم السلام ندارد. ملاک اصالت عرفان، انطباق و عدم تعارض آن با قرآن و عترت است و هر گونه تعارض، حاکى از نبود خلوص و انحرافى و بدلى بودن است.


گرچه گفتیم متوقّف شدن به حفظ و اندوختن اصطلاحات و الفاظ و اشتغال به بحثهاى علمى و حِکمى دربارهى حقایق دین، به مقصدى که دین در پى تحقّق آن است نمىانجامد، امّا متقابلاً باید دانست که متوقّف شدن در اعمال بىروح عبادى و بىبهرگى از اسرار و مقاصد نهفته در آنها و به بیان دیگر، تقدّس خشک و بىبهره از معرفت نیز نمىتواند شخص را به قلّههاى بلند کمال و تعالى برساند و ثمرى جز خسته کردن فرد، درجا زدن و محرومیّت از پیشرفت نخواهد داشت. به فرمودهى امیرالمؤمنین علیه السلام: اَلمُتَعَبِّدُ بَغَیرِ عِلمٍ کَحِمارِ الطّاحونَةِ یَدورُ وَ لا یَبرَحُ مِن مَکانِهِ: شخصى که خود را در عبادت به مشقّت مىاندازد، امّا در عبادتش معرفت وجود ندارد، همچون الاغى است که به سنگ آسیاب بسته شده است؛ به دور خود مىگردد و از جاى خود دور نمىشود.[۴]

 

بنابراین از یک سو با انباشتن اطّلاعات و اصطلاحات دینى در ذهن، بدون تلاش در جهت به کار بستن و حاکم کردن آموزههاى آن، و از سوى دیگر با انجام پىدرپى عبادات بى روح و خالى از معرفت، به تعالى و کمال نمىتوان راه یافت. نیل به این مقصود در گرو سلوک عارفانه است و سلوک عرفانى درست، چیزى جز عمل به دستورالعملهاى دین همراه با درک اسرار و رموز آنها و توأم با عشق و شیفتگى نسبت به معبود نیست.

 



[۱] . سورهى جمعه، آیهى ۵/

[۲] . مجلسى، بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۰۲/

[۳] . ن.ک. به: مهدى طیّب، سرّ حقّ، فصل اوّل.

[۴] . آمدى، غررالحکم، ص ۴۱/