Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


شنبه ۳ آذر
۱۴۰۳

21. جمادي‌الاول 1446


23. نوامبر 2024






امید
تالیفات استاد - کتاب جان جهان

     امید 

اکثر دانشمندان و مصلحین بشر بر این اعتقادند که تنها راه حلّ مشکلات و سامان بخشیدن به دنیای امروز تشکیل یک حکومت واحد جهانی بر مبنای عدالت است۱۲ و بی‌شک برای اینکه دول نیرومند جهان به خاطر گسترش دامنه‌ی نفوذشان بر سر تصاحب کشورهای ضعیف، با هم برخورد پیدا نکنند و نیز به منظور به دست آوردن منافع بیشتر، حاضر به نابودی انبوهی از انسان‌ها نگردند و همچنین برای اینکه مشکل فقر و گرسنگی که تنها به خاطر چپاول و غارت ثروت ضعیفان به دست نیرومندان به وجود آمده است از بین برود و نیز به خاطر اینکه انسان‌ها به منظور فراموش کردن برداشت نادرست از جهان، یعنی پوچی همه‌ی تلاش‌ها و امیدهای بشر برای رهائی از مشکلات، در جمع هیپی‌ها خود را به آغوش موادّ مخدّر نیفکنند و...، حکومتی بر مبنای عدالت و ارزش‌های اصیل انسانی لازم است که اداره‌ی تمامی جهان را به طور کامل در دست گیرد و فرهنگی اصیل و انسانی در اختیار مردم قرار دهد.

راسل متفکّر و فیلسوف شهیر جهان غرب در این مورد چنین می‌گوید:

«جلوگیری از جنگ یک راه بیشتر ندارد و آن ایجاد دولت جهانی واحدی است که تمام سلاح‌های مهمّ عظیم را منحصراً در دست داشته باشد... به نظر من اگر چنین دولت جهانی تشکیل شود تشکیل آن در بعضی از نواحی از روی میل و رضا و در بعضی دیگر از راه فتح و غلبه خواهد بود... تصوّر نمی‌کنم نژاد انسان آن سیاست‌مداری و قابلیّت را داشته باشد که تنها به میل و رضای خود به تأسیس دولت جهانی گردن نهد. به این دلیل است که خیال می‌کنم در تأسیس و برقراری و حفظ و نگاهداری آن در سنین اوّل عمر، اعمال زور و فشار لازم باشد».۱۳

پس مشکل مهم در این راه نبودن نیروی کافی برای مقابله با عوامل برپا دارنده‌ی جنگ و دیگر نابسامانی‌هاست. زیرا نیروهای بزرگ جهان امروز در دست گروهی سودجو و خودپرست است که تنها مسأله‌ای که از ذهنشان نمی‌گذرد صرف نظر کردن از موقعیّت‌های خویش به نفع نوع بشر و تشکیل یک حکومت واحد جهانی بر مبنای عدالت است. بنابراین برای تحقّق بخشیدن به چنین ایده‌ای وجود رهبری پاک سرشت و آگاه که با نیروئی عظیم در برابر این قدرتمندان بیدادگر بپا خیزد، ضروری است.

از دیرباز لزوم چنین رهبری برای تشکیل جامعه‌ای بر مبنای عدالت در میان انسان‌ها احساس می‌شده و بنابراین در میان هر ملّت و قومی به نامی از این پیشوا یاد شده است: هندوها این صاحب نیرو را «برهمن کلا»، اقوام سلت این رهبر را «آرتور»، زرتشتیان این منجی را «سوشیانس»، یهودیان این پیشوا را «یوشع»، مسیحیان این سامان دهنده را «مسیح» و ... و مسلمانان او را «مصلح»، «قائم» و «مهدی» می‌نامند.

روشن است فردی که در سرلوحه‌ی برنامه‌اش پیکار با ابرقدرتان و درهم ریختن بساط آشوبگران باشد، باید از نیروئی مافوق تمامی آنها برخوردار بوده تا بتواند در کوتاه‌ترین فرصت آنها را از میان برداشته حکومت سراپا عدل خود را بر جهان حاکم سازد و چنین فردی جز اینکه با نیروئی خدایی تأیید شود، نمی‌تواند به اهدافش نائل گردد. بر همین مبنا تمامی ادیان او را فردی برانگیخته شده از جانب خدا دانسته و تصویری از او و برنامه‌اش ترسیم کرده‌اند و هرچه فاصله‌ی این ادیان با قیام آن مصلح کمتر شده، تصویر روشن‌تری ارائه نموده‌اند.

بر این اساس مسلمانان هماهنگ‌اند که درآینده مردی از خاندان رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) که همنام وی می‌باشد، به‌پامی‌خیزد و با تشکیل یک حکومت واحد جهانی، پایه‌های برادری و برابری را در جهان مستحکم نموده و به نابرابری‌ها و بدبختی‌های بشر خاتمه خواهد داد.([i])

قرآن کریم با خطوطی روشن آینده را چنین ترسیم می‌کند:

«خداوند به آن گروه از انسان‌ها ـ که ایمان آورده و نیک کردار باشند ـ نوید داده که آنها را بسان اقوام صالح و مؤمن، که در گذشته پیشوائی یافتند، به خلافت بر تمام زمین برساند و فرامین قرآن را تنها قانون حاکم در جهان سازد و نگرانی و تشویش ایشان را به آرامش و قرار تبدیل نماید. در آن هنگام همه خدا را خواهند پرستید و هیچ موجودی را شریک او قرار نخواهند داد.»۱۵

احادیث و روایات شیعه برنامه‌ی مهدی(علیه السلام) را این‌گونه بیان داشته‌اند:

مهدی(علیه السلام) نبرد مسلّحانه‌ی خود را تا نابودی و اضمحلال کامل حکومت‌های جابر دنبال می‌کند.۱۶ و به وسیله‌ی مبارزان و همچنین ترسی که خدا در دل دشمن ایجاد می‌کند، یاری می‌شود. در نتیجه به هیچ سرزمینی روی نمی‌آورد مگر آنکه پرچم اسلام در آنجا به اهتزاز درآید.۱۷ و به این صورت شرق و غرب عالم را تسخیر نموده،۱۸ حکومت واحد جهانی خود را بر مبنای عدالت تشکیل می‌دهد و در پرتو رهبری‌اش، در جامعه‌ی جهانی اسلام انسان‌ها از رشد عقلانی برخوردار گردیده،۱۹ همگی آنها در بالاترین سطوح دانش و بینش قرار می‌گیرند.۲۰ و آن‌گاه ارزش‌های اخلاقی در کامل‌ترین حدّ خود بر جهان حاکم می‌شود.۲۱ و در سایه‌ی آن، یگانگی و صفا میان انسان‌ها برقرار می‌گردد.۲۲ وی اموال را به طور یکسان میان مردم تقسیم نموده،۲۳ و امتیازات طبقاتی را لغو می‌نماید؛۲۴ تا هرکس امکان فعّالیّت و ترقّی داشته باشد. بر این اساس چنان جهان در ثروت و آبادانی غوطه‌ور می‌گردد۲۵ که افراد نیازی به سود ستاندن در معاملات نخواهند داشت، تا جائی که این عمل همچون ربا ناپسند شمرده می‌شود. ۲۶

کوتاه سخن اینکه عموم جامعه‌ی بشری و به ویژه مسلمین در انتظار یک آینده‌ی درخشان، آینده‌ای که در آن ترس و وحشت، نابسامانی و آشوب، فقر و گرسنگی و اندوه و بدبختی راه نداشته باشد بسر می‌برند. و این انتظار و امید انسان‌ها بوده است که توانسته تاکنون جوامع بشری را از نابودی کامل حفظ کند و در این اقیانوس متلاطم و پرآشوب، همانند تخته چوبی آنها را تا رسیدن به کشتی نجات، از خطر غرق شدن دور بدارد.



([i]) این اتّفاق نظر بر اساس فرمایشات صریح و مکرّر پیامبر اکرم۶ است که کلّیّة فِرَق اسلامی آنها را در کتب معتبر خویش نقل کرده‌اند. به عنوان نمونه، یکی از آنها را ذکر می‌کنیم: «اگر از عمر دنیا بیش از یک روز نمانده باشد، خداوند آن روز را آن‌قدر دراز گرداند که در آن مردی از فرزندان من ـ که همنام و هم کنیة من است ـ برانگیزاند تا دنیا را پس از آنکه با ظلم و جور آکنده گشته، از عدل و داد پُر کند.»۱۴