Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


شنبه ۳ آذر
۱۴۰۳

21. جمادي‌الاول 1446


23. نوامبر 2024






آثار سازنده‌ی انتظار
تالیفات استاد - کتاب جان جهان

آثار سازنده‌ی انتظار

انتظار فرج‌ تأثیرات سازنده‌ی فوق‌العاده‌ای دارد‌. منتظر واقعی‌ یک مسلمان و شیعه‌ی واقعی است. منتظِر راستین خود را برای ملاقات با منتظَر آماده می‌کند و این آماده‌سازی همان انتظار عملی است. انتظار‌ برپایی حاکمیّت دولت اهل‌بیت: و اجرا شدن حقّ و عدالت و حاکم شدن اخلاق و فضیلت و فراگیر شدن بندگی و معنویت آثار فراوانی بر فرد منتظر خواهد گذاشت و او را شایسته و مناسب زیستن در جامعه‌ی مهدوی می‌سازد‌. در جامعه‌ی فضائل اخلاقی جایی برای فردی آلوده به رذائل اخلاقی نخواهد بود. جامعهی مهدوی جامعه‌ی عدالت است؛ کسی که به خودش، به خانواده‌اش، به آشنا و غریبه و به موجودات عالم ظلم می‌کند، چگونه می‌تواند در جامعه‌ی عدل زندگی کند؟ جامعه‌ی مهدوی جامعه‌ی معنویّت، توحید و عرفان است، کسی که یکپارچه مادّه‌پرستی و دنیاگرایی است، به شرک‌آلوده است و همه‌چیز را در این عالم مؤثّر می‌داند جز خدا، و به دیگران چشم امید می‌دوزد یا دلش از ترس این و آن می‌لرزد، چگونه می‌تواند در جامعه‌ی توحیدی به سربرد؟ لذا لازمه‌ی انتظار‌ راستین، ساختن خویش برای زندگی در جامعه‌ی منتَظَر است‌.

همان‌طورکه برای پذیرایی از میهمان، فرد میزبان ‌ از چندین روز قبل به مهیّا ساختن خود و خانه‌اش می‌پردازد‌، خانه را تمیز می‌کند و وسایل پذیرایی را آماده می‌کند، کسی هم که می‌خواهد در درون و باطن پذیرای حجّت‌خدا شود و او را در خانه‌ی دل خویش میهمان کند‌ یا در جهان آفاق و بیرون پذیرای وی گردد‌، باید خود را از پیش آماده کند.

کسی که قصد سفر به جایی دارد‌، از مدّت‌ها پیش خود را مهیّا می‌سازد‌ و شرایط آب‌وهوایی آنجا را جویا می‌شود و لباس و وسایل متناسب با جایی که قصد سفر به آن را دارد فراهم می‌کند و اگر مقصد او یک کشور خارجی است، زبان مردم آنجا را فرامی‌گیرد و آداب و سنن آن کشور را مطالعه می‌کند تا بتواند با آنها ارتباط برقرار کند و رفتار مناسبی در جمع آنها داشته باشد. کسی که چشم به راه زندگی در جامعه‌ی مهدوی است نیز از پیش خود را برای اینکه شهروند مناسب و شایسته‌ای برای آن باشد، آماده می‌سازد.

همان‌طورکه انسان قبل از رسیدن زمستان‌ خود را برای مقابله با سرما و اثرات آن آماده می‌کند‌، یا وقتی منتظر تابستان است، وسایل خنک‌کننده و لباس‌های مناسب فصل گرما را آماده می‌سازد، منتظران جامعه‌ی مهدوی نیز باید خود را برای زندگی در آن جامعه‌ی ایده‌آل‌ آماده کنند و تمام خلقیّات و روحیّات و رفتار و افکار و اعتقادات خود را با آن متناسب سازند، تا یک عنصر سازگار با آن محیط باشند؛ درغیر این صورت‌ ادّعای انتظار‌ جز ادّعایی گزاف نخواهد بود. لازمه‌ی انتظار ظهور حضرت مهدی ارواحنا فداه پرهیزگارى و اخلاق نیکوست. پیشتر گفتیم که امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: مَنْ سَرَّهُ اَنْ یَکُونَ مِنْ اَصْحٰابِ الْقٰائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحٰاسِنِ الْاَخْلٰاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ‏:[i] هرکس از بودنش درشمار یاران قائم شادمان است‌، باید انتظار پیشه کند و در حال انتظار‌ به پرهیزگاری و ورع و اخلاق نیکو رفتار کند. منتظر واقعی باید خود را با پاکدامنی و اخلاق نیکو تربیت کند.

آئینه شو جمـال پری‌طلعتان طلب
 

جاروب زن به خانه و پـس میهمان طلب

 

کسی که خواهان انعکاس جمال حجّت‌خدا در آینه‌ی قلب خویش است‌‌، باید آن را جلا دهد و زنگار از آن بزداید و خانه‌ی دل را از همه‌ی خس و خاشاک‌ها و زشتی‌ها جاروب زند و پاک کند تا شایستگی ملاقات حجّت‌خدا در خانه‌ی دل را بیابد. بنابراین انسان منتظِر خود را برای شرایط منتظَر آماده می‌کند.

چنان‌که پیشتر گفتیم، یکی از آثار محبّت آن است که محب را به رنگ محبوب در‌می‌آورد‌؛ بنابراین کسی که عاشق حجّت‌خدا باشد‌، باید همانند آن حضرت عادل و عدل‌گستر و ظلم‌ستیز و ظلم‌برکن باشد.

منتظر واقعی حاکمیت عدالت می‌بایست خود ظالم نباشد‌. کسی که مدّعی انتظار برای ازبین بردن ظلم و ستم است‌، نباید خود به آن آلوده باشد. شخصی که منتظر پیشوایی است که ظلم را از عالَم برمی‌کند و برمی‌اندازد، باید با تمام مراتب ظلم مقابله کند؛ بدین‌معنا که در مرتبه‌ی اوّل‌ ظلم به خویشتن را که ارتکاب معاصی است‌‌، ترک کند و به ستم به دیگران نیز آلوده نباشد. سپس در محیط اطراف خود درمقابل ظلم و بیداد ظالمان سکوت نکند و در پی آن، به مبارزه با ظلم در سطح شهر، کشور و منطقه‌ی خویش برخیزد و از این رهگذر برای مبارزه با ظلم جهانی‌ آمادگی لازم را کسب کند.

همان طور که کسی که می‌خواهد قهرمان کشتی جهان شود؛ پس از تمرینات ورزشی مناسب، مرحله به مرحله در مسابقات کشتی باشگاهی، استانی، کشوری، قارّه‌ای شرکت می‌کند و اگر در همه‌ی آنها پیروز شد، می‌تواند به مسابقات جهانی راه یابد و جهان‌پهلوان شود؛ کسی هم که می‌خواهد در مبارزه با ظلم در سطح جهان شرکت کند‌، یکباره قادر به انجام این امر مهم نخواهد شد‌. همان‌طور که گفته شد، اوّلین شرط این است که خودش ظالم نباشد و لذا ابتدا ‌باید با ظلم در وجود خود مبارزه کند. پس از آنکه در این امر به پیروزی دست یافت‌، مرتبه به مرتبه به محیط اطراف خود، به خانواده و محلّ زندگی و کار و سپس شهر و کشور و منطقه‌ و قارّه‌ی خویش بپردازد و در آن محدوده‌ها با ظالم مبارزه کند. شخص منتظر این‌گونه کسب آمادگی می‌کند‌ تا بتواند به میدان بزرگترین مبارزه قدم نهد و به رزمنده‌ای شایسته در رکاب حضرت مهدی‌ارواحنا‌فداه تبدیل شود و در نبرد عظیم نهایی با ظلم و فساد و بی‌دینی در کلّ عالم‌ حضور یابد.

در دعای عهد[ii] که از امام صادق علیه السلام روایت شده است، می‌گوییم خدایا حتّی اگر مُردم، مرا در حالی زنده کن که مسلّح باشم تا در رکاب حضرت مهدی ارواحنا فداه بجنگم.[iii] روحیّه‌ی شیعه‌ی منتظر در عصر غیبت این‌گونه است. بنابراین می‌توان گفت انتظار،‌ شیعه‌ی رزم تربیت می‌کند نه شیعه‌ی بزم. امام صادق علیه السلام می‌فرمایند‌: ‏لِیُعِدَّنَّ اَحَدُکُمْ لِخُرُوجِ الْقٰائِمِ وَلَوْ سَهْماً:[iv] هریک از شما ‌برای ظهور و قیام حجّت‌خدا‌ باید ولو یک نیزه [یا یک تیر] آماده کند. انتظار واقعی‌ انتظاری است که انسانی تربیت کند که اهل سکوت و تسلیم و سرخم کردن دربرابر ستمگران نیست. شاید یک معنای قیام کردن و به‌پاخاستن شیعه هنگام شنیدن لقب « قائم » این باشد که شیعه‌ی منتظر همچون امام خویش اهل قیام علیه ظلم و فساد است.

برای منتظر واقعی شدن، شخص علاوه بر اینکه به خود‌سازی‌های معرفتی و معنوی و اخلاقی در جنبه‌های باطنی می‌پردازد؛ باید آمادگی‌های انقلابی را در خود مهیّا کند و شهامت و جنگاوری را در خود رشد دهد تا در شرایط دشوار غیبت و نیز هنگام مصاف با ابرستمگران به هنگام ظهور، دچار ترس و گریز نشود. در زیارت روز جمعه‌ی امام عصرارواحنافداه شیعه به آن حضرت عرضه می‌دارد: ... وَ اَنْتَظِرُ ظُهُورَکَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلیٰ یَدَیْکَ وَ اَسْأَلُ اللّٰهَ اَنْ یُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ یَجْعَلَنِی مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ لَکَ وَ التّٰابِعِینَ وَ النّٰاصِرِینَ لَکَ عَلیٰ اَعْدٰائِکَ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْکَ فِی جُمْلَةِ اَوْلِیٰائِکَ ...:[v] ... و ظهور شما و ظهور حق به دست شما را انتظار می‌کشم و از خداوند درخواست می‌کنم که بر محمّد و آل محمّد درود فرستد و مرا از منتظران شما و از پیروانتان و از یاوران شما در برابر دشمنانتان و از شهیدان در رکاب شما در جمع دوستانتان قرار دهد. 

حفظ هوشیاری و آمادگی و پرهیز از غفلت و بطالت از آثار دیگر انتظار است. رزمنده‌ای که در شب عملیات قرار دارد و منتظر است هر لحظه فرمانده از راه برسد و فرمان حمله را صادر کند، به تفریح و خواب و سرگرمی مشغول نمی‌شود؛ بلکه خود را برای نبرد آماده می‌سازد و به مرور نقشه‌ی عملیات و بازبینی سلاح و وسایل جنگی خود می‌پردازد. شیعه‌ای که هر لحظه احتمال ظهور می‌دهد، باید پس از کسب آمادگی برای حضور در نبرد با ظلم جهانی در رکاب حضرت مهدی ارواحنا فداه این آمادگی را لحظه به لحظه حفظ کند و افزایش دهد.[vi] 

با خودسازی در عمل نشان می‌دهیم که تا چه اندازه محبّ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و منتظر ظهور آن حضرت و تشکیل جامعه‌ی آرمانی هستیم‌؛ زیرا ممکن است بسیاری از آنان که دم از انتظار می‌زنند‌، با ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تاب عدالت مهدوی را نیاورند و از حکومت آن حضرت سر باز زنند. چه‌بسا منتظرانی که مانند برخی اصحاب امیرالمؤمنین‌(علیه السلام) باشند که پس از سال‌ها انتظار برای تشکیل حکومت علوی، با برپایی آن حکومت، از اوّلین کسانی بودند که بر روی حضرت علی(علیه السلام) شمشیر کشیدند. پیشتر به ماجرای زبیر اشاره کردیم. گفتیم زبیر پسرعمّه‌ی حضرت علی(علیه السلام) یعنی صفیّه است. او یکی از معدود کسانی است که درمقابل کودتای ننگین سقیفه موضع گرفتند و در خانه‌ی حضرت زهرا (سلام الله علیها) متحصّن شدند و هنگامی که عمر به خانه‌ی آن حضرت هجوم آورد، زبیر تنها کسی بود که شمشیر به‌دست بیرون آمد و شجاعانه حمله کرد. زبیر قریب بیست‌وپنج سال انتظار تشکیل حکومت امیرالمؤمنین‌ علی(علیه السلام) را ‌کشید و در راه تشکیل آن تلاش‌های بسیاری کرد‌. در تمام این سال‌ها زبیر در کنار امیرالمؤمنین‌(علیه السلام) بود و راه خود را جدا نکرد. در شورای شش نفره‌ای که عمر برای جانشینی پس از خود تشکیل داد، زبیر به نفع حضرت علی(علیه السلام) رأی داد. امّا با شگفتی می‌بینیم که وقتی حکومت آن حضرت تشکیل شد، زبیر به عایشه پیوست و در اوّلین جنگی که علیه امیرالمؤمنین‌(علیه السلام) به راه افتاد، دربرابر آن حضرت صف‌آرایی کرد و به میدان آمد!

طلحه و زبیر که پس از قتل عثمان به اصرار از حضرت علی(علیه السلام) خواستند خلافت را بپذیرند، قبل از اینکه به عایشه بپیوندند و فتنه‌ی جمل را بر‌پا کنند، ابتدا نزد امیرالمؤمنین‌(علیه السلام) آمدند تا امتیاز بگیرند. حضرت علی(علیه السلام) که مشغول محاسبات بیت‌المال بودند، چراغی را که در پرتو نور آن کار می‌کردند، خاموش و چراغ دیگری روشن کردند. طلحه و زبیر با تعجّب پرسیدند: این چه کاری بود؟ فرمودند: شما کار شخصی دارید و آن چراغ متعلّق به بیت‌المال بود؛ امّا این یکی از پول خودم تهیّه شده است. آنها به هم نگاهی کردند که ما آمده‌ایم از چنین کسی امتیاز بگیریم؟! مصمّم شدند نزد عایشه بروند. به حضرت امیر‌(علیه السلام) گفتند: ما به سفر عمره می‌رویم. حضرت فرمودند: وَ اللّٰهِ‏ مٰا تُرِیدٰانِ‏ الْعُمْرَةِ و لَکِنَّکُمٰا تُرِیدٰانِ الْغُدْرَةَ وَ اِنَّمٰا تُرِیدٰانِ الْبَصْرَةَ:[vii] به خدا سوگند شما اراده‌ی عمره ندارید؛ قصد سرکشی و جنگ و عزم رفتن به بصره دارید.

این نمونه‌ی انتظاری است که درکنارش تهذیب و وارستگی نیست. نکند خدای ناکرده ما چنین منتظرانی باشیم. نکند پیوسته حضرت مهدی ارواحنا فداه را بخوانیم و بگوییم: یٰا حُجَّةِبْنِ‌الْحَسَنِ عَجِّلْ عَلیٰ ظُهُورِک؛ امّا وقتی حکومت حضرت مهدی ارواحنا فداه برپا و جامعه‌ی مهدوی تشکیل شد، همچون طلحه و زبیر تاب عدالت مهدوی را نداشته باشیم. نکند به‌دلیل ناوارستگی، پس از ظهور سیاهرو شویم؛ نتوانیم با جامعه‌ی مهدوی هماهنگ شویم و خدای ناکرده رودرروی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بایستیم که دیگر راه نجاتی برای ما نخواهد بود. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آخرین گزینه‌ی حیات بشری برای عدالتند و برخلاف اجداد بزرگوارشان که مأمور به مدارا بودند، امر به قاطعیّت شده‌اند و با قاطعیّت تمام درمقابل چنین افرادی خواهند ایستاد. مبادا مثل برخی اصحاب امیرالمؤمنین‌(علیه السلام) شویم که حضرت به آنها فرمودند: وَ اللّٰهِ یُمِیتُ الْقَلْبَ وَ یُجْلِبُ الْهَمَّ اجْتِمٰاعُ هٰؤُلٰاءِ الْقَوْمِ عَلیٰ بٰاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِکُمْ عَنْ حَقِّکُمْ: [viii] به خدا دل انسان می‌میرد و کوه اندوه بر سر انسان فرود می‌آید از انسجام و اتحّاد این گروه (اصحاب معاویه) بر باطلشان و پراکندگی شما بر حقّتان. همان افرادی که امیرالمؤمنین(علیه السلام) آنها را مرد‌نمایانی خواندند که بویی از مردانگی نبرده‌اند و فرمودند: یٰا اَشْبٰاهَ‏ الرِّجٰالِ‏ وَ لٰا رِجٰالَ:[ix] ای نامردهای مردنما! اینان همان اصحابی هستند که با تشکیل حکومت علی(علیه السلام) به شادمانی و دست‌افشانی پرداختند‌؛ امّا پس از مدّت کوتاهی راه بدعهدی و نفاق را در پیش گرفتند و مولای خویش را تنها گذاشتند؛ چون خود را نساخته و تهذیب نشده بودند. باید از تاریخ درس عبرت گرفت و برای در امان ماندن از خطر نفاق‌ در عصر ظهور، در دوران غیبت‌ راه خودسازی و کسب وارستگی و تهذیب نفس را در پیش گرفت. دوران غیبت را دوران سازندگی بدانیم تا با عنایات و الطافی که ازجانب خود آن حضرت می‌رسد، یار باوفا و سرباز شایسته و شیعه‌ی راستینی برای حضرت مهدی‌ارواحنا‌فداه‌ شویم.

جای تفکّر و وارسی است که تک‌تک ما مدّعیان انتظار چقدر خود را ساخته‌ایم تا بتوانیم عدالت ناب مهدوی را تاب بیاوریم. مثلاً اگر حجّت‌خدا ظهور کردند و به یکی از ما فرمودند تو صلاحیّت فلان جایگاه اجتماعی یا فرهنگی را که اشغال کرده‌ای نداری و باید رفتگر شوی و خیابان‌ها را جارو کنی، چقدر حاضریم بپذیریم؟![x]

پس از شناخت جامعه‌ی مهدوی و پی بردن به اینکه شهروندان آن جامعه انسان‌هایی شایسته‌‌اند و در سطح مطلوبی از معرفت و اخلاق و رفتار و مشی عملی و عدالت‌ورزی قرار دارند، اگر خود را به‌راستی از منتظران ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و با تمام وجود تشنه‌ی حکومت عدل مهدوی می‌دانیم‌، باید بیندیشیم آیا شهروند مناسبی برای آن جامعه هستیم؟ آیا خلقیّات و روحیّات‌، افکار و عقاید‌، دیانت و معنویّت‌، اقتصاد و سیاست‌ و روابط اجتماعی ما به‌گونه‌ای است که با شهروندان آن جامعه سنخیّت داشته باشیم؟ اگر اندیشه‌ها و تقیّدات ما به دین و احکام الهی با آنان تناسبی ندارد، منتظر چه چیزی هستیم؟ اگر حاکمیت کشور شیعه دکترین، استراتژی و برنامه‌های خود را بی عنایت به تفکّر مهدویّت و اندیشه‌ی انتظار تدوین می‌کند، چگونه خود را از باورمندان به مهدویّت و منتظران ظهور حضرت بقیّةاللهارواحنافداه به شمار می‌آورد و ادّعا می‌کند کشور و دولت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است؟

بیان این نکته لازم به نظر می‌رسد که در صدد ساختن خود در طراز یک شیعه‌ی شایسته‌ی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بودن و در این جهت با تمام توان تلاش کردن مهم است. شخص همین‌که قصد کرد خودش را تهذیب و از رذائل پاک کند و عبد صالح خدا شود و به‌تعبیر قرآن از بیت نفس خود خارج شد و به‌سوی خدا و رسول­خدا هجرت کرد؛[xi] اگر در میانه­ی راه خودسازی مرگش فرارسد و در حالی که طالب رجعت در دوران ظهور است، پیش از ظهور از این عالم برود و یا قبل از اینکه به مقصد خودسازی نایل شود، ظهور فرارسد و دولت حقّه‌ی حجّت‌خدا‌(علیه السلام) آغاز شود؛ همان نیّتی که داشت که تا پایان راه خودسازی دست از تلاش برندارد، کمبودهای او را جبران می‌کند. ضمن اینکه با توجّه به احادیث، وقتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور می‌کنند، دست مبارکشان را بر سر بندگان می­گذارند و عقل­ها و اخلاق آنها و به‌موجب بعضی روایات دیگر، حلم­های آنها را کامل می­کنند.[xii] این نشان می‌دهد که پیش از ظهور، عقل یا حلم جمعی از بندگان کامل نیست و حضرت مهدیارواحنا‌فداه با تصرّف ولایی یا با فراهم کردن امکاناتی، آنها را به کمال­ می‌رسانند. بنابراین برای کسانی که در میان راهند و هنوز به کمال نرسیده‌اند، در عصر ظهور فرصت ادامه­ی راه خودسازی در فضای بسیار آماده­ی جامعه‌ی مهدوی و با بهره‌مندی از عنایات باطنی و توفیقات ویژه­ و توجّهات مستقیم حضرت مهدی ارواحنا فداه وجود دارد.

در خاتمه‌ی بحث انتظار حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل می‌کنیم که تفاوت بین منتظران راستین و مدّعیان انتظار حضرت ولیّ‌عصرارواحنافداه را می‌توان از آن به روشنی پی‌برد.

مفضّل‌بن‌عمر که از اصحاب امام صادق علیه السلام است می‌گوید از آن حضرت شنیدم که می‌فرمود: اِفْتَرَقَ النّٰاسُ فِینٰا عَلیٰ ثَلٰاثِ فِرَقٍ. فِرْقَةٍ اَحَبُّونَا انْتِظٰارَ قٰائِمِنٰا لِیُصِیبُوا مِنْ دُنْیٰانٰا، فَقٰالُوا وَ حَفِظُوا کَلٰامَنٰا وَ قَصَّرُوا عَنْ فِعْلِنٰا؛ فَسَیَحْشُرُهُمُ اللّٰهُ اِلَی النّٰارِ. وَ فِرْقَةٍ اَحَبُّونٰا وَ سَمِعُوا کَلٰامَنٰا وَ لَمْ یَقَصِّرُوا عَنْ فِعْلِنٰا لِیَسْتَأکِلُوا النّٰاسَ بِنٰا؛ فَیَمْلَأُ اللّٰهُ بُطُونَهُمْ نَاراً یُسَلِّطُ عَلَیْهِمُ الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ. وَ فِرْقَةٍ اَحَبُّونٰا وَ حَفِظُوا قَوْلَنٰا وَ اَطٰاعُوا اَمْرَنٰا وَ لَمْ یُخٰالِفُوا فِعْلَنٰا فَأُولٰئِکَ مِنّٰا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ:[xiii] مردم در رابطه با ما به سه‏گروه تقسیم شدند. یک گروه ما را به چشمداشت ظهور قائم ما دوست دارند تا از دنیاى ما بهره‌مند شوند، پس سخن ما را گفته و آن را بخاطر مى‏سپارند؛ امّا در عمل از کردار ما کوتاهى مى‏ورزند، پس خداوند آنان را به سوی دوزخ محشور مى‏سازد. گروهى دیگر ما را دوست داشته و سخن ما را گوش مى‌کنند و از کردار ما کوتاهى نمى‌کنند تا بدین وسیله از مردم روزى خورند، پس خداوند درونشان را از آتشی پر می‌کند که گرسنگى و تشنگى را بر آنان چیره سازد. گروهی دیگر ما را دوست دارند و گفتارمان را بخاطر مى‏سپارند و دستورات ما را اطاعت مى‏کنند و مخالف کردار ما عمل نمی‌کنند، پس ایشان از ما هستند و ما از آنانیم.



[i]. نعمانی‌، غیبت‌، ص ۲۰۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰/

[ii]. روایات تأکید کرده‌اند شیعیان عصر غیبت هر صبح دعای عهد را زمزمه کنند و بشارت داده‌اند که مداومت بر آن توفیق در شمار یاران حضرت مهدی(علیه السلام) درآمدن را نصیب شخص می‌کند. (مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۹۵)

[iii]. اَلْلّـٰـهُمَّ اِنْ حٰالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلىٰ عِبٰادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً فَاَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی شٰاهِراً سَیْفِی مُجَرِّداً قَنٰاتِی مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّٰاعِی فِی الْحٰاضِرِ وَ الْبٰادِی: پروردگارا! اگر مرگ میان من و آن حضرت جدایى انداخت، مرگی که براى بندگانت یک امر حتمى قرار داده‏اى‌، پس مرا از قبرم بیرون آور تا درحالى‌که کفنم را پوشیده و شمشیرم را از غلاف درآورده و نیزه‏ام را به دست گرفته‏ام‌، درمیان آنها که در شهر حاضرند یا آنان که کوچ مى‏کنند قرار گیرم و دعوت آن حضرت را اجابت کنم.‌ (یزدی‌حائری، الزام‌النّاصب، ج ۲، ص ۱۸۱ و مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۹۶ و ۱۱۱) این دعا با توجّه به فرموده‌ی امام باقر۷ معنای روشن‌تری می‌یابد که: إِنَّ‏ الْمُؤمِنَ‏ لَیُخْبَرُ فِی‏ قَبْرِهِ‏ إِذٰا قٰامَ الْقٰائِمُ، فَیُقٰالُ لَهُ قَدْ قٰامَ صٰاحِبُکَ، فَإِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ تَلْحَقَ بِهِ فَاَلْحِقْ، وَ إِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ تُقِیمَ فِی کَرٰامَةِ اللّٰهِ فَأَقِمْ: هنگامی که قائم قیام کند به مؤمن در قبرش خبر داده می‌شود و به او گفته می‌شود که صاحب تو قیام کرده است؛ پس اگر دوست داری به آن حضرت ملحق شوی، ملحق شو و اگر دوست داری در کرامت الهی مقیم بمانی، مقیم باش. (حرّعاملی، اثبات‌الهداۀ، ج ۵، ص ۲۰۲)

این توضیح لازم به نظر می‌رسد که برخی از درگذشتگان از شیعیان در زمان ظهور امام عصرارواحنافداه رجعت می‌کنند و برخی دیگر هنگام رجعت امام زمان(علیه السلام) رجعت می‌نمایند و به درک محضر آن حضرت نایل می‌شوند.

[iv]. مجلسی‌، بحار‌الانوار‌، ج ۵۲‌، ص ۳۶۶/

[v]. مجلسی‌، بحار‌الانوار‌، ج ۹۹‌، ص ۲۱۶/

[vi]. با شناخت مفهوم انتظار و تأثیر فوق‌العاده‌ی آن در دمیدن روح حماسه و مقاومت در پیکر جامعه‌ی اسلامی، به وضوح آشکار می‌گردد که چرا دشمنان اسلام و قدرت‌های سلطه‌جو در طول تاریخ غالباً بهE

Eحمایت و تشویق افراد شیّاد یا متوهّم خودشیفته و جاه‌طلبی پرداخته‌اند که مدّعی مهدویّت و یا مقام نیابت امام زمان(علیه السلام) بوده‌اند. نابود کردن و به بیراهه کشیدن اندیشه و عقیده‌ای که انسان‌ها را به ایستادگی و مبارزه با ستمکاران، غارتگران و متجاوزان فرا می‌خواند از یک سو و انشعاب افکندن از طریق فرقه‌سازی و به‌جان هم انداختن مردم در جامعه‌ای که هدف سلطه قرار گرفته است از سوی دیگر، سبب شده است که همواره قدرت‌های سلطه‌گر از مدّعیان دروغین مهدویّت و نیابت و بابیّت حمایت نموده و آنها را مورد تشویق و تقویت قرار دهند.

از جانب دیگر عوام‌فریبی و جاه‌طلبی افراد شیّاد و مزوّری که در صدد دنیاطلبی بوده یا اشخاص جاهل و نادانی که دچار توهّمات مالیخولیایی شده و خود را امام زمان(علیه السلام) یا نایب آن حضرت پنداشته‌اند، سبب شده است بساط ادّعای مهدویّت یا نیابت و بابیّت توسط آنان گسترده شود و افراد ناآگاه ساده‌دل دچار فریب آنها شوند و به دام افتند.

اغلب کشورها و جوامع اسلامی اعمّ از شیعه و سنّی از دیرباز تا کنون به کرّات با مدّعیان مهدویّت و نیز کسانی که به دروغ ادّعای نیابت و بابیّت داشته‌اند مواجه بوده و هستند.

[vii]. مفید، الجمل‌و‌النّصرۀلسیّدالعترۀفی‌حرب‌البصرۀ، ص ۱۶۶/

[viii]. سیّد رضی، نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۲۷/

[ix]. احمدی‌‌میانجی، مکاتیب‌الائمّة، ج ۲، ص ۱۰۹/

[x]. نقل شده است فردی برای ملاقات و رؤیت حضرت مهدی‌ارواحنافداه نذر و نیازها نمود و چلّه‌نشینی‌ها کرد. سرانجام پس از یک دوره‌ی چلّه‌نشینی‌ در مسجد سهله، در شب چهلم‌، هنگامی که خود را برای عبادات و اذکار آخرین شب آماده می‌کرد‌، شخصی درب حجره‌ی او را زد. او از اینکه در این موقعیّت کسی به سراغ او آمده و مانع اذکار و اورادش می‌شود‌، سخت برآشفت و اعتنایی نکرد. هرگز احتمال نمی‌داد پیش از پایان چلّه به E Eدیدار حضرت نائل شود. (ما قواره‌هایی از پیش خود تعیین کرده‌ایم و باور نمی‌کنیم خارج از آن قواره‌ها بتوان به لقاء خدا و حجّت‌خدا رسید؛ در حالی که خدا و حجّت‌خدا مختارند و محدود به قواره‌های طرّاحی شده‌ی ما نیستند.) بالاخره خود شخصی که در می‌زد در را باز کرد و فرمود: میهمان نمی‌خواهی؟ مرد که بسیار ناراحت بود‌‌، هیچ نگفت؛ تا اینکه آن بزرگوار داخل شدند و کنار او نشستند و فرمودند‌‌: کمی از آن قهوه برای من بریز. مرد با ناراحتی این کار را انجام داد. حضرت مقداری از قهوه را نوشیدند و بقیه‌اش را به خودش دادند که بخورد. سپس امام۷ فرمودند‌: گویا به اعمالی مشغول بودی و من مانع تو شدم. مرد گفت: آری! به اعمالی مشغول بودم. مرد متوجّه نشد که ایشان کیستند. امام۷ فرمودند: فلان بیماری که از آن رنج می‌بردی‌، خوب شد. سپس فرمودند: آن خانه‌ای را که خریدی، نصفش مال تو نیست‌؛ زیرا فروشنده‌ی خانه‌، از پولی که بابت خانه گرفته بود‌، سهم شریکش را نداده است. آن قالی هم که خریدی مال تو نیست‌؛ زیرا اصلاً متعلّق به فروشنده‌اش نبود. مرد که اموال خود را بربادرفته دید‌، با صدای بلند فریاد کشید که مردم به دادم برسید! دزد! دزد! این سخنان را گفت و از حال رفت و چون به هوش ‌آمد، مردم به او گفتند: درِ مسجد بسته است و شخص ناشناسی هم در مسجد نیست؛ پس این دزد که می‌گویی کجاست؟ مرد چون کمی اندیشید‌، دانست که آن شخص‌، حضرت ولیّ‌عصرارواحنافداه بوده‌اند و سخت شرمسار و پشیمان شد.

در این ماجرا می‌بینیم که فرد اشاره شده با از دست دادن گوشه‌ای از اموالش‌، با امام زمانش که عمری منتظر او و در آرزوی دیدارش بود‌، چه کرد!

.[xi] سوره‌ی نساء، آیه‌ی ۱۰۰/

[xii]. مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۸ و ۳۳۶/

[xiii]. مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۳۸۲/