Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


يكشنبه ۳۰ ارديبهشت
۱۴۰۳

11. ذي‌القعده 1445


19. می 2024






انسان کامل واسطه‌ی فیض بین فیّاض علی الاطلاق و جهان خلقت
تالیفات استاد - کتاب جان جهان

انسان کامل واسطه‌ی فیض بین فیّاض علی الاطلاق و جهان خلقت

چهارمین زاویه‌ی نگاه عرفانی به بحث مهدویّت‌ آن است که انسان کامل‌ واسطه‌ی فیض در عالم است و بین ذات مقدّس حقّ متعال و تمامی عوالم آفرینش‌ نقش رابط را ایفا می‌کند. در عالم اعیان ثابته‌‌ و علم حقّ متعال، عین ثابت انسان کامل واسطه‌ی بین اعیان ثابته‌ی سایر موجودات و ذات مقدّس حقّ متعال است. عین ثابت انسان کامل که مظهر اسم اعظم الهی است‌، در علم حضرت حقّ واسطه‌ی ظهور اعیان ثابته‌ی سایر موجودات است و از مجرای آن،‌ سایر اعیان ثابته در علم حضرت حقّ پدیدار شدند. همچنین در عالم اعیان خارجیّه‌ عین خارجیّه‌ی انسان کامل‌ واسطه‌ی پدید آمدن اعیان خارجیّه‌ی سایر موجودات در تمامی عوالم خلقت از جبروت و ملکوت و ناسوت است. در جهان آفرینش‌ واسطه‌ی فیض وجود و کمالات وجود، انسان کامل است و بدون وجود عین خارجیّه‌ی انسان کامل‌ پدید آمدن اعیان خارجیّه‌ی سایر موجودات‌ امکان‌پذیر نخواهد بود. لذا عالم بدون وجود انسان کامل متصوَّر نیست. انسان کاملی که امروز واسطهی فیض بین حقّ و خلق است، وجود مقدّس حضرت بقیۀاللهارواحنافداه می‌باشد.

به‌تعبیری دیگر، حقّ متعال‌ در آینه‌ی دل انسان کامل‌ تجلّی می‌کند و بازتاب انوار این تجلّیّات‌، ازطریق این آینه‌ به همه‌جای عالم تابیده می‌شود. نور حق مستقیم نمی‌تابد؛ بلکه بازتاب آن از آینه‌ی دل انسان کامل به موجودات می‌رسد. اگر چنین واسطه‌ای وجود نداشت‌، سایر موجودات‌ چون استعداد دریافت مستقیم فیض را از ذات مقدّس حقّ متعال نداشتند؛ امکان وجود، بقا و کمال نداشتند‌. بدیهی است در اینجا نقص و کاستی در قابلیّت قابل است نه فاعلیّت فاعل‌؛ زیرا حقّ متعال‌ فیّاض علی‌الاطلاق است‌؛ امّا زمانی که فیض وجود ازجانب حضرت حقّ می‌آید‌، گیرنده باید ظرفیّت دریافت آن را داشته باشد. تنها موجودی که می‌تواند فیض را مستقیماً از حقّ متعال دریافت کند، انسان کامل است و هیچ موجود دیگری چنین ظرفیّتی ندارد.[i] اگر انسان کاملی وجود نداشت‌، هیچ‌یک از موجودات عالم نمی‌توانستند فیض وجود و کمالات وجود را از ذات مقدّس حقّ متعال دریافت کنند و درنتیجه جریان فیض قطع و کلّ عالم به نابودی کشیده می‌شد. ازاین‌رو‌ انسان کامل‌‌ به‌دلیل ظرفیت لاحدِّ وجودیش واسطه‌ی فیض است و خداوند متعال‌ جهان آفرینش را از مجرای وجود او آفریده است و هستی و حیات و کمالات هستی مانند علم و قدرت و ... را ازطریق او به مخلوقات می‌رساند. در زیارت جامعه‌ی کبیره خطاب به ائمّه: عرضه می‌داریم: بِکُمْ فَتَحَ اللّٰهُ وَ بِکُمْ یَخْتِمُ وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِکُمْ یُمْسِکُ السَّمٰاءَ اَنْ تَقَعَ عَلَى الْاَرْضِ اِلّٰا بِاِذْنِهِ‏:[ii] به‌واسطه‌ی وجود شما‌ خداوند [آفرینش را] مى‏گشاید و افتتاح مى‏کند و به‌واسطه‌ی وجود شما‌ ختم و تمام مى‏نماید و به یمن وجود شما باران را فرومی‌بارد و آسمان را از سقوط به زمین‌ بدون اذن الهی باز‌می‌دارد. در دعای ندبه می‌خوانیم: اَیْنَ السَّبَبُ المُتَّصِلُ بَیْنَ الْاَرْضِ وَ السَّمٰاءِ‏:[iii] واسطه‌ی ارتباط بین زمین و آسمان کجاست؟ امام زمانارواحنافداه وسیله و سببی است که بین ارض عبودیّت و سماء ربوبیّت اتّصال برقرار می‌کند. ‌در یکی از توقیعات حضرت مهدیارواحنافداه آمده است‌‌‌:لِاَنَّ اللّٰهَ مَعَنٰا فَلٰا فٰاقَةَ بِنٰا اِلىٰ غَیْرِهِ ... ‌نَحْنُ صَنٰائِعُ رَبِّنٰا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنٰائِعُنٰا:[iv] زیرا خداوند با ماست و ما به احدی جز او نیاز نداریم ...‌ ما ساخته و مصنوع پروردگارمان هستیم و همه‌ی مخلوقات‌ در مرتبه‌ی بعد، مصنوعات ما هستند. یعنی از مجرای وجود ما‌ موجود گشته‌اند. همه‌ی موجودات نیازمند واسطه‌هایی هستند که بین آنها و خداوند متعال وجود دارد‌؛ ولی حجّت‌خدا‌ بی‌نیاز از هرچیز غیر خداست. تمام خیرات عالم از وجود حجّت‌خدا جاری می‌شود. امیرالمؤمنین(علیه السلام) در خطبه‌ی شقشقیّه فرمودند: یَنْحَدِرُ عَنِّی السَّیْلُ‏‌:[v] هر سیل فیضی که در عالم جاری شده‌‌، از قلّه‌ی وجود من است. باران فیوضات ابتدا بر من باریده و سپس از قلّه‌ی وجود من به‌سوی مخلوقات جاری شده است. همچنین در زیارت جامعه‌ی کبیره خطاب به حضرات معصومین: می‌خوانیم: اِنْ ذُکِرَ الْخَیْرُ کُنْتُمْ اَوَّلَهُ وَ اَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأوٰاهُ وَ مُنْتَهٰاهُ‏:[vi] اگر از خیری یاد شود‌، شما ابتدا و سرچشمه‌ و شاخه و گنجینه و پناهگاه و سرانجام آن هستید. وجود عالم بدون وجود انسان کامل‌ متصوّر نیست و انسان کاملی که در جهان امروز‌ وجود او واسطه‌ی فیض برای تمامی مخلوقات است، حضرت بقیّة‌الله الاعظمارواحنافداه می‌باشند. [vii]



[i]. برای فهم بیشتر این مطلب به بیان مثالی می‌پردازیم‌. می‌دانیم جریان برقی که در مناطق مختلف شهری به صور مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد‌، ازطریق ژنراتوری تأمین می‌شود که برق را با قدرت چندین مگاوات تولید می‌کند. واضح است که مصرف‌کننده‌ها و لامپ‌هایی با ولتاژ و ظرفیّت اندک‌، نمی‌توانند جریان برق را از ژنراتور اصلی مستقیماً دریافت کنند و اگر به برق چندین مگاوات خروجی آن ژنراتور وصل شوند‌، می‌سوزند و از بین می‌روند. برای آنکه این مصرف‌کننده‌ها بتوانند از برق تولیدشده استفاده کنند‌، باید ترانسفورماتوری با ظرفیّت بالا در حدّ برق چندین مگاوات‌، جریان برق فشارقوی را از ژنراتور اصلی دریافت کند و آن را متناسب با ظرفیّت مصرف‌کننده‌ها‌ کاهش دهد و سپس به مصرف‌کننده‌ها منتقل سازد. ترانسفورماتور‌، بین ژنراتور یا تولیدکننده‌ی اصلی و مصرف‌کننده‌ها نقش یک واسطه را ایفا می‌کند و اگر این واسطه از مدار خارج شود‌، تمامی مصرف‌کننده‌ها خاموش خواهند شد؛ چون هیچ مصرف‌کننده‌ای ظرفیّت دریافت مستقیم انرژی از ژنراتور اصلی را ندارد و نیازمند یک واسطه است. به همین ترتیب در دریافت فیوضات الهی، حجّت‌خدا واسطه‌ای بین خدا و مخلوقات خداست و اگر این واسطه وجود نداشت‌، کلّ عالم نابود می‌شد.

[ii]. محدّث قمی‌‌، مفاتیح‌الجنان‌‌، زیارت جامعه‌ی کبیره؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۹، ص۱۳۱/

[iii]. محدّث قمی‌‌، مفاتیح‌الجنان‌‌، دعای ندبه؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۱۰۷/

[iv]. مجلسی‌‌، بحار‌الانوار‌، ج ۵۳‌، ص ۱۷۸/

[v]. سیّد رضی‌، نهج‌البلاغه‌، خ ۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۹، ص ۴۹۷/

[vi]. محدّث قمی‌‌، مفاتیح‌الجنان‌‌، زیارت جامعه‌ی کبیره؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۱۳۲/

[vii] باید توجّه داشت که وساطت فیض غیر از امکان اشرف است. در برهان امکان اشرف استدلال بر لزوم وجود حجّت‌خدا بر این اساس است که عقلاً وجود، حیات، علم، قدرت، رحمت و سایر کمالات از مبدأ فیّاض به موجودات پایین نمی‌رسد مگر آنکه پیش از آن به موجودات اشرف و بالاتر از آنها رسیده باشد. مثل چراغی که نورش ابتدا به نقطه‌ی نزدیک به آن و سپس به نقطه‌ی دورتر می‌رسد. بنا به این قاعده محال است وجود از مبدأ فیّاض به جماد برسد، مگر آنکه در رتبه‌ی پیشتر به گیاه رسیده باشد و به همین ترتیب به حیوان و به انسان. در نتیجه محال است وجود، حیات، علم، قدرت و ... از مبدأ فیّاض به افراد انسانE Eبرسد مگر آنکه قبلاً به انسان کامل رسیده باشد. در نتیجه تا زمانی که فردی از افراد بشر در جهان وجود دارد، قطعاً انسان کامل که از او به حجّت‌خدا تعبیر می‌شود، در جهان وجود دارد.

برهان فوق را در این سه گام می‌توان بیان کرد. نخست اینکه بی‌شک انسانی که همه‌ی کمالات را دارد (امام یا حجّت‌خدا) وجودش شریف‌تر از انسان‌های دیگر است که تنها برخی از کمالات را دارند. دوم اینکه هرگاه شیء ممکنی به وجود آید که کمالات وجودیش کمتر از شیء ممکن دیگری است؛ شیء ممکن کامل‌تر و شریف‌تر باید پیش از آن موجود باشد. سوم اینکه بالنّتیجه وجود انسان‌هایی در جهان که تنها برخی از کمالات را دارند، حاکی از وجود امام یا حجّت‌خدا در جهان است. احادیث معصومین: نیز بر این حقیقت گواهی می‌دهند. از جمله این سخن امام صادق۷ که: اَلْحُجَّةُ قَبْلَ الْخَلْقِ وَ مَعَ الْخَلْقِ وَ بَعْدَ الْخَلْقِ: حجّت‌خدا پیش از مخلوقات و همراه مخلوقات و پس از مخلوقات وجود دارد.( کلینی، کافی، ج ۱، ص ۱۷۷) و نیز این سخن آن حضرت که: لَوْ لَمْ یَبْقِ فِی الْاَرْضِ اِلَّا اثْنٰانِ لَکٰانَ اَحَدُهُماَ الْحُجَّةَّ: اگر جز دو نفر بر روی زمین باقی نمانند، یکی از آن دو نفر حجّت‌خداست.( کلینی، کافی، ج ۱، ص ۱۷۹)