Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


شنبه ۳ آذر
۱۴۰۳

21. جمادي‌الاول 1446


23. نوامبر 2024






بروز عجایبی از سیّدجلال
تالیفات استاد - کتاب از خود رسته

بروز عجایبی از سیّدجلال

هیچ‌گاه به مهندس تناوش  به عنوان یک شخصیّت مستقل نباید نگاه کرد. ایشان وابسته به نوری از عالم بالا بود.[۱]

به اهل‌بیت عصمت و طهارتعلیهم السلام مخصوصاً خانم حضرت زهراعلیها السلام ارادت خاصّی داشت؛ خصوصاً بعد از اوّلین مکاشفه‌ای که برایش پیش آمده بود.[۲]

مرحوم تناوش در مکاشفاتی که داشت رسول اکرمصلی الله علیه و آله و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را دیده بود و دستورهای زیادی از آن بزرگواران‡ می‌گرفت.[۳]

!

سیّدجلال کشف و کرامات فراوانی[۴] داشت؛ ازجمله:



[۱]. برگرفته از گفته‌های شهرام نوروز ناصری در تاریخ سیزدهم آذرماه ۱۳۹۱/

[۲]. برگرفته از گفته‌های فاطمه انصاری‌همدانی (تناوش)، در تاریخ دوم آذرماه ۱۳۸۸/

[۳]. همان.

[۴].. در زمینه‌ی پرداختن به کرامات اولیای خدا در شرح زندگی و احوال آنان باید به نکات ذیل توجّه داشت.

(۱). این پندار که تمام عظمت یک ولیّ‌خدا و شاخص بزرگی او کراماتی است که از وی سرزده است یا بزرگ‌ترین جنبه‌ی وجودی او کرامات اوست و یا بروز خوارق عادات، شاخص برحق بودن مرام و طریقت کسی است، گمانی است باطل. عظمت ولیّ خدا در طیّ مدارج بندگی و عبودیّت حقّ متعال و نیل به مراتب معرفت‌الله است. کرامات و خوارق عاداتی که بعضاً از یک ولیّ‌خدا سرمی‌زند، وجه نازل وجود اوست و اگر همه‌ی مقامات یک ولیّ را در کرامات و خوارق عادات خلاصه کنیم، فی‌الواقع او را کوچک کرده‌ایم. ضمن اینکه توانایی انجام برخی امور خارق‌العاده چه بسا از طریق ریاضات شیطانی هم قابل اکتساب باشد و کارهای غیرعادی که از یک مرتاض گمراه و گمراه‌کننده سرمی‌زند، چه بسا از نظر ظاهری شبیه یا حتّی بزرگ‌تر از کرامتی به نظر آید که به دست یک ولیّ خدا انجام می‌شود. بنابراین نباید گمان کرد صدور خوارق عادات از شخصی، الزاماً به این معناست که وی از اولیای خدا و راه و مرامش حق و صحیح است.

حساب معجزات پیامبران و امامانعلیهم السلام که به عنوان شاخص حقّانیتشان انجام می‌شود، از کرامات اولیا و خوارق عادات مرتاضان، ساحران و شعبده‌بازان جداست. در عین اینکه معجزات هم مثل کرامات و خوارق عادات، امور غیرعادی هستند که به‌طور معمول اشخاص قادر به انجام آنها نیستند، امّا تفاوت‌های متعدّدی با کرامات و خوارق عادات دارند که به اعتبار آنها «بیّنه» و شاخص حقّانیّت پیامبر و امام در دعوی عهده‌دار بودنِ مأموریت و سمتی از جانب خدا شمرده می‌شوند. از جمله شاخصه‌هایی که معجزات را از کرامات و خوارق عادات متمایز می‌سازد، این است که اوّلاً انجام دهنده‌ی آنها مدّعی منصب و مأموریتی الهی (نبوّت یا امامت) است. ثانیاً پیامبر یا امام معجزه را در مقام اثبات صدق ادّعای خویش بر داشتن چنان منصب و مأموریت الهی انجام می‌دهد. ثالثاً هنگام انجام آن، منکران را به انجام مشابه آنچه خود می‌کند، فرامی‌خوانَد و اصطلاحاً «تحدّی» می‌کند و هیچ‌کس قادر نیست مانند آنچه او انجام داده، انجام دهد. رابعاً آنچه او انجام می‌دهد، واقعیّت پایدار خارجی دارد و همچون ساحران و شعبده‌گران از طریق تصرّف در ذهن یا دیده‌ی ناظران، برای لحظاتی این تصوّر غیرواقعی را در آنان به‌وجود نمی‌آورد که امری خارق‌العاده در جهان خارج به دست آنان انجام شده است. خامساً برخلاف کرامات اولیا و خوارق عادات ساحران، مرتاضان وشعبده‌بازان، توانایی انجام معجزات نه از راه تمرین و ممارست، نه از راه آموزش و ریاضت و نه از راه بندگی و عبادت و نه از هیچ راه دیگری قابل کسب و به‌دست آوردن نیست.

(۲). در سلوک اگر نیل به توانایی انجام کرامات و خوارق عادات هدف سالک باشد و جاذبه‌ی آن امور، او را به سلوک جذب کند، سیر او الی‌الله و توحیدی نبوده؛ بلکه سیر الی‌الکشف و الکرامه است. با چنین سلوکی نه تنها شخص به قرب و لقای الهی نائل نمی‌شود؛ بلکه از خدا دور می‌شود و به‌جای عروج به قلّه‌های کمال انسانی و روحانی، به حضیض درّه‌های نفس سقوط و هبوط می‌کند.

(۳). اگر از اولیای خدا بعضاً کرامات و خوارق عاداتی مشاهده شده است، یا در مقام انجام مأموریتی بوده که از جانب خداوند به ایشان محوّل شده و یا برای رهایی اشخاص از نگاه مادّی به عالم و پندار باطلِ منحصربودنِ همه‌چیز به علل و عوامل مادّی، صورت گرفته است. بزرگان اولیا که به مراتب بالای معرفت دست یافته‌اند، کارگردانِ همه‌ی امور عالم را تنها خدا می‌دانند و همه‌چیز را معلول مشیّت حکیمانه و سرشار از رحمت خداوند می‌بینند که جز خیر از او صادر نمی‌شود. بنابراین اهل‌معرفت هیچ‌چیز را در وضعیّت و شرایط نادرستی نمی‌بینند تا بخواهند با استفاده از قدرتی که خداوند به آنها عنایت فرموده، به تصحیح وضعیّت وشرایط آن چیز مبادرت ورزند. لذا مؤدّبانه پذیرای مقدّرات الهی هستند و در قلمرو حاکمیّت خداوند، جز به فرمان او، دست به تصرّف نمی‌گشایند و ابراز وجود و اظهار قدرت نمی‌کنند.

(۴). ذکر کرامات اولیای خدا صرفاً به عنوان گزارش گوشه‌ای از واقعیّت زندگی آنان و گشودن پنجره‌ای به‌سوی افق‌های بالاتر از عالم مادّه و با تأکید بر نکات فوق‌الذّکر قابل قبول است و در این اثر نیز با همین رویکرد به ذکر برخی کرامات مرحوم تناوش پرداخته‌ایم.