Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


شنبه ۳ آذر
۱۴۰۳

21. جمادي‌الاول 1446


23. نوامبر 2024






خدای وهّابیّون، خدای مجسّم است

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

خدای وهابیون، خدای مجسم است

جمعه - ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸  


فاطمه مهردادیان: درحالی وهابیون عربستان، شیعه را به علت توسل به اهل بیت(ع) و استشفاع متهم به شرک می‌کنند که عقاید سخیف آنان درباره تجسم خدا، جسمیت یافتن خدا در قیامت و حتی برای خدای یکتا چشم، ابرو، پا، ران و پیراهن قائل شدن، نشان از بی‌اعتبار بودن این فرقه دارد. 

استاد مهدی طیب، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفت‌وگو با همشهری جمعه، وهابیت را فرقه‌ای می‌داند که از آغاز با اهداف استعماری و برای شیعه ستیزی به عنوان تنها مذهب پویای دنیای امروز، به وجود آمده است.

وی معتقد است هرچند هجوم فرقه وهابیت به همه جهان اسلام است، اما اختلافات بنیادین این فرقه با اهل تسنن مسکوت گذاشته شده و تمام پتانسیل موجود برای شیعه‌ستیزی به‌کار گرفته شده است‏، چنانکه زمانی فرمان ویران کردن شهر کربلا صادر شد و پس از آن بقعه‌های قبرستان بقیع به فتوای علمای وهابیت ویران شد و امروز بقیع بدون بقعه از چشم زائران هم مخفی شده است...گفت و گو با طیب را می خوانیم.

  •  بنیانگذار فرقه وهابیت کیست؟

ابن تیمیه با سود بردن از طرز تفکر اعرابی‌گری و برداشت نادرست از دین و اعتقادات اسلامی، مبانی تئوریک وهابیت را پایه‌گذاری کرد و شاگردان او مثل ابن‌قیم جوزی آنرا دنبال کردند؛ اما تدوین تئوریک وهابی‌گری و به تعبیری سلفی‌گری در سال‌های ۱۰۵۰ تا ۱۰۶۰ توسط محمدبن عبدالوهاب انجام شد که شخصیت وی مانند میرزا علی‌محمد باب موسس فرقه بابیت در ایران و غلام احمد قادیانی موسس فرقه قادیانی در پاکستان، که هردو دست نشانده استعماربودند. او فردی جاه‌طلب‏، مغرور و به تعبیر مستر همفر جاسوس انگلیس، دارای عقده‌های روانی بود.

  •  چگونه افکار وهابی‌ها در عربستان منتشر شد؟

پس از نشر افکار عبدالوهاب در عربستان (سرزمین نجد) و مشرک خواندن مسلمانان، سنی‌ها شروع به نفی و رد افکار وی کردند تا آنجا که تصمیم به کشتن عبدالوهاب گرفتند و پدرش او را رسماً طرد کرد

اما پس از مرگ پدر، محمدبن عبدالوهاب با عرضه افکار خود به محمدبن سعود از خاندان آل سعود برای استفاده از موقعیت مالی و نظامی محمد‌بن‌سعود، افکار خود را به وی عرضه کرد. محمدبن‌سعود نیز در پی ایجاد جریانی بود که توسط آن موقعیت سیاسی و اجتماعی خود را استحکام ببخشد. لذا این دو با یکدیگر متحد شده و حمایت آل سعود از افکار وهابی به صورت رسمی آغاز شد.

  •  با وجود حمله وهابیت به کل جهان اسلام، چرا اهل تسنن برای نابودی آن متحد نشدند و وهابیت در میان برخی از اهل تسنن پیشرفت کرد؟

در قرون گذشته و حتی دهه‌های قبل، در جهان اسلام شیعه همواره در اقلیت بوده و حکومت در اختیار اهل تسنن قرار داشت. همین عامل محرکی بود برای این که علمای شیعی برای دفاع از عقاید خود در برابر حملات تریبون‌های حکومتی، به صورت جدی‌تری به بحث‌های کلامی پرداخته و در این مباحث قدرتمند شوند، اما اهل نسنن به خاطر قرار داشتن در موضع قدرت و حکومت در قرون متمادی در جهان اسلام، هیچ نیازی به اثبات حقانیت خود نمی‌دید. این سبب شد که اهل سنت در برابر هجوم شبهات اسلامی آسیب‌پذیر باشند. اطلاعات محدود و کم عمق توده مردم سنی باعث شد که وهابیت بتواند در میان گروهی از آنان نفوذ کرده و عقاید آنان را به وهابیت تغییر دهند.

از سوی دیگر وهابی‌گری که در دنیای شیعه به علت غنای کلامی و لطافت عاطفی که تشیع داشت، موفقیتی پیدا نکرده‌ بود‏، با پول کلان چاه‌های نفت و حمایت سیاسی دنیای غرب، به خصوص آمریکا، توانست در میان پیروان اهل تسنن نفوذ کرده و موفقیت نسبی حاصل نماید.

  •  اختلاف اصلی شیعه با وهابیت در اصول است یا فروع؟

شاخصه وهابیت فهم قشری از اسلام است. اختلاف شیعه و سنی‏، در بحث امامت و خلافت است؛ اما اختلاف وهابیان با دیگر مسلمانان و از جمله شیعیان عمدتا در بحث توحید و شرک است. وهابیان به علت اعتقاد شیعه به شفاعت و توسل به پیامبر و ائمه(ع)، بنای قبور، سجده بر مهر و... شیعه را مشرک می‌شمارند.

در رابطه با توسل، شیعه معتقد است فاعلیت خدا از مجاری خاصی جریان پیدا می‌کند و خداوند برای عملی شدن مشیت خود وسائلی خلق کرده است مانند ملائک که در نص قرآن به وجود آنها به عنوان وسیله‌ای برای اجرای مشیت خدای متعال اشاره شده و هیچ عقل سلیمی نمی‌تواند آنها را شریک خدا فرض کند. از سوی دیگر وقتی بیماری با مراجعه به پزشک‏، بوسیله دارو معالجه می‌شود، پزشک و دارو وسیله برای شفای او می‌باشند و شفا دهنده خداوند است و مراجعه به پزشک شریک قائل شدن برای خدای شافی نیست. توسل یعنی از اولیای خدا به اعتبار قدرت و اذنی که خداوند به آنها داده است به عنوان وسیله، طلب یاری کردن.

شفاعت نیز درخواست دعا از اولیای خدا به عنوان وسیله، برای طلب مغفرت از خداست. چنانکه خداوند در سوره توبه به پیامبر(ص) فرمود: «هنگامی که آنها مرتکب گناه و ظلم به نفس شوند بیایند پیش تو و خودشان از خدا طلب مغفرت کنند، تو هم برای قبول شدن توبه آنها برایشان دعا کنی، حتماً خدا را توبه پذیر ‌خواهند یافت.» آنچه در شیعه به عنوان استشفاع مطرح شده در واقع توسل به اهل بیت(ع) برای طلب مغفزت از خدا است.

در بحث موعود آل محمد(ص) وهابیون مثل اغلب اهل تسنن مهدی(عج) ‌را از نسل امام حسن مجتبی(ع) دانسته و معتقدند هنوز به دنیا نیامده است، در حالیکه شیعه امام زمان‌(عج) را مولود نیمه شعبان سال ۲۵۵ قمری از امام حسن عسکری(ع) و حضرت نرجس خاتون دانسته و معتقد است در زمانیکه دنیا پر از ظلم شده و هیچ گروه مدعی اصلاح جامعه انسانی باقی نمانده باشد، مهدی موعود(عج) با ندای «اناالمهدی» به اذن خدا از کنار کعبه ظهور خواهد کرد و جهان را هنگامی که از فتنه پرشده و غرق در تباهی و فساد شده است با عدالت تطهیر و حکومت علوی را برقرار خواهد کرد.

  •  یکی از مواردی که بخصوص در اعمال حج از سوی وهابیان به وفور دیده می‌شود برخورد آنان با زیارت ائمه است، عقیده آنان در این رابطه چیست؟

وهابی‌ها رفتار ظاهری را ملاک عمل دانسته و برای نیت اعتباری قائل نیستند. درحالیکه عمل عبادی بدون نیت عبادت، عبادت تلقی نمی‌شود، چنانکه اگر عده‌ای توریست به دور کعبه برای دیدن این بنا بچرخند عمل عبادی انجام نداده‌اند.

در رابطه با سجده بر مهر نیز می توان موارد مشابهی آورد، اولا سجده کردن «بر» چیزی مثل مهر یا سجده کردن «برای» آن چیز متفاوت است. ثانیا در قرآن خداوند به فرشتگان می‌فرماید: برای آدم سجده کنید. آیا ملائک که برای آدم سجده کردند شرک ورزیده و خدا آنها را امر به شرک فرمود؟! یقینا ملائک در سجده برای آدم قصدشان عبادت آدم نبوده، بلکه اطاعت از خدای متعال بوده است. لذا سجده بر همه چیز اعم از مهر (خاک) یا قالی و موکت یا هر چیز دیگری که وهابی‌ها سجده بر آن را جایز می‌دانند، عمل شرک آلودی نیست. البته سجده کردن برای غیر خدا در دین مبین اسلام حرام است و افعال حرام نظیر خوردن شراب، قتل نفس و... اگرچه گناه بزرگ محسوب می‌شود، اما فاعل به آن با وجود گناهکار بودن، مشرک نمی‌شود. بنا براین شیعه که بر خاک و نه برای خاک سجده می‌کند را به هیچ وجه نمی‌توان مشرک تلقی کرد.

  •  اختلاف شیعه و وهابیت در بحث توحید چگونه است؟

وهابی‌ها که شیعه را به علت اعتقاد به توسل، استشفاع و زیارت، خارج از توحید می‌دانند معتقد به جسمانیت خدا هستند. ابن قیم جوزی در دو هزار بیتی که درباره خدا سروده است علاوه بر توصیف کردن خدا به صورت جسمانی در بهشت معتقد است که پای خداوند با تیری که فزعون به آسمان انداخت زخمی شده و خدا با پای زخمی در بهشت دیده می‌شو د. چنین اعتقادات سخیفی با توصیف چشم، ابرو، پا، ران، مو و حتی رنگ موی خدا ادامه پیدا می‌کند.

انحرافات اعتقادی وهابیت نسبت به وجود جسمانی خدای متعال و نفهمیدن عمق لطافت مباحثی چون شفاعت‏، توسل و زیارت از یک سو و از سوی دیگر داشتن شاخصه‌های اخلاقی ورفتاری مثل قساوت، خشونت و وحشی‌گری سبب شده که توسط استعمار همواره حمایت شوند تا آبروی دنیای اسلام خدشه‌دار شود.

این کشورها شاید به صورت ظاهر القاعده و طالبان را محکوم کنند، اما در عمل با تشریح این کشتارها و مانورهای رسانه‌ای بر آن به دنبال پیوند این گروه‌های تروریستی با اسلام و ایجاد گرایش ضددینی و ضداسلامی در دنیا و خشونت‌طلب نشان دادن اسلام هستند.

  •  حملات تروریستی وهابیت همیشه در میان شیعیان است، تحلیل شما درباره علل موضوع چیست؟

هرچند وهابیون به اعتقادات همه مسلمانان ایراد وارد کرده‌اند، اما مصداق خشونت آنها همیشه در میان شیعیان بوده است. یک نمونه از جنایات وهابیون نسبت به تشیع را در کشتار بی‌رحمانه آنان در کربلا در سال۱۲۶۶ قمری می‌توان مشاهده کرد که با حمله کردن به شهر کربلا در روز عید غدیر که مردان شیعه کربلا برای عرض ادب به محضر امیرالمومنین‌(ع) به نجف رفته بودند و با خرد کردن ضریح اباعبدالله‌(ع) و کشتار عجیب مردم شهر کربلا جلوه‌ای از خشونت حمایت شده وهابیان را به منصه ظهور گذاردند که منشا‌ آن را در سرزمین نجد باید جست‌وجو کرد.

ویران کردن بنای ساخته شده برقبور ائمه(ع) در قبرستانی که به علت داشتن بقعه‌های فراوان بقیع خوانده می‌شد، در روز هشتم شوال سال ۱۳۴۴ قمری به فتوای علمای وهابی و توسط آل سعود از دیگر اقداماتی است که از ذهن شیعیان هرگز پاک نخواهد شد.

ذبح شیعیان در پاکستان و عراق که نمونه دیگری از قساوت آمیزترین کشتارهای سلفی‌گری است.


استاد دانشگاه علامه طباطبایی:

وهابیت، نماد قشری‌گری و عدم درک اسلام است

جمعه - ۸ خرداد ماه ۱۳۸۸

فاطمه مهردادیان


  «تحلیل و بررسی نگرش‌های وهابیان به‌عنوان یکی از گروه‌های ضاله، در شماره‌های اخیر همشهری جمعه، مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. در این شماره هم بخش دوم گفت‌وگو با مهدی طیب (استاد دانشگاه علامه طباطبایی) درباره وهابیت و نگرش‌های آنان منتشر می‌شود. دکتر طیب معتقد است در جنبه اعتقادی، عمده اختلاف شیعه و اهل سنّت بر سر مسئله امامت و ولایت است؛ اما اختلاف عقیده وهابیان با دیگر مسلمانان اعم از شیعه و سنّی، بر سر مسئله توحید است.»Â 

جمعه: پیوند وهابیت با اعرابی‌گری و نسبت این دو موضوع با یکدیگر را توضیح دهید.

جریان وهابیت با سلفی‌گری، استمرار جریان اعرابی‌گری صدر اسلام است که دو شاخه اصلی آن، یکی قشری‌گری در درک عمیق معارف اسلام و دیگری خشونت و قساوت بی‌حدّوحصر است. جلوه‌هایی از این جریان را پس از پیامبر اکرم(ص) ابتدا در برخورد با خاندان پیامبر(ص) پس از رحلت حضرت و شکل‌گیری حکومت سقیفه و سه دهه بعد در خوارج نهروان و در سال ۶۱ هجری در واقعه کربلا می‌توان مشاهده کرد. در مقابل این گروه «عروبه یا عروبیه» قرار داشت که دو شاخصه اصلی آن، یکی فرهنگ و درک عمیق از حقایق اسلام و دیگری رأفت و رحمت سرشار بود. اهل بیت پیامبر و یارانشان، چهره اصلی و برجسته این جریان در طول تاریخ اسلام بوده‌اند.

آنچه امروز در جریان کشتار بی‌رحمانه القاعده، طالبان، سپاه صحابه، سلفیون و وهابیون در جهان شاهد آن هستیم، نماد قساوت و خشونت جریان مزبور است و آنچه در قالب حکم تکفیر و شرک صادر کردن فرقه‌های وهابی علیه دیگر مسلمانان به‌ویژه شیعیان مشاهده می‌شود، نماد قشری‌گری و عدم درک حقایق و معارف عمیق اسلام است.

جمعه: در این میان ممکن است این سؤال پیش بیاید که آیا اختلاف شیعه و سنّی با وهابیت در توحید است یا ولایت؟

در جنبه اعتقادی، عمده اختلاف شیعه و اهل سنّت بر سر مسئله امامت و ولایت است؛ اما اختلاف عقیده وهابیان با دیگر مسلمانان اعم از شیعه و سنّی، بر سر مسئله توحید است. وهابیان در حالی که به استناد کتب معتبرشان قائل به جسمانیت خدا هستند و خدا را همچون یک انسان، دارای اعضا و اندام بشری می‌پندارند و در قیامت قائل به رؤیت با چشم ظاهری می‌دانند، بقیه مسلمانان چه شیعه و چه سنّی را مشرک و مهدورالدّم می‌دانند.

بطلان عقیده به جسمانیت خدا، چه به استناد ادله عقلی و چه براساس آیات و احادیث نبوی امری مسلم است و نیازی به بیان ندارد؛ اما آنچه سبب شده است وهابیان سایر مسلمانان را مشرک و کشتن آنان را موجب پاداش اخروی بدانند، عدم درک صحیح آنان از توحید و شرک است که بدفهمی آنان، یکی ریشه در توحید فاعلیت دارد و دیگری در توحید عبادت.

جمعه: توحید در فاعلیت یعنی چه؟

یعنی تنها فاعلی که در فعل خویش نیازمند به غیر نیست و قادر است مستقلاً کاری انجام دهد، خداوند است. بنابراین اگر کسی قائل باشد که غیر از خداوند، شخص دیگری در عالم وجود دارد که بی‌نیاز به غیر می‌تواند کاری خواه کوچک و معمولی و خواه عظیم و خارق‌العاده انجام دهد، مشرک است؛ اما اگر قائل باشد شخصی وجود دارد که با نیرویی که خداوند به او داده و با اذن و امکانی که پروردگار به او عطا کرده است، می‌تواند کاری خواه معمولی و خواه خارق‌العاده انجام دهد، عقیده‌اش کوچک‌ترین تعارضی با توحید ندارد.

نکته‌ای که باقی می‌ماند این است که آیا به‌راستی خداوند چنان نیرو و اذنی به آن شخص داده است یا خیر؟

اگر اثبات شود خداوند چنان نیرو و اذنی به آن شخص نداده است، عقیده مزبور باطل ولی غیرمعارض با توحید خواهد بود و اگر اثبات شود خداوند آن نیرو و اذن را به آن شخص داده است، عقیده مزبور صحیح و هماهنگ با توحید خواهد بود.

جمعه: یکی از مسائلی که درباره شیعیان مطرح می‌شود، توسل آنها به اهل بیت است. آیا توسل به ایشان با توحید متعارض است؟

حال اگر اثبات شود خداوند به شخصی نیرو و اذن کاری داده است، مراجعه به وی و درخواست از او که از نیروی خدادادش بهره جسته و کاری برای ما انجام دهد، امری معقول و مشروع بوده و توسل گفته می‌شود.

بنابراین توسل جستن به انبیاء و اولیاء برای اینکه با استفاده از نیرو و اذنی که خداوند به آنها داده است، مشکلی را از ما حل کنند، به‌هیچ‌وجه تعارضی با توحید ندارد. اینکه خداوند نیروی خارق‌العاده‌ و اذن بهره‌گیری از آنها را به انبیاء و اولیاء داده است نیز براساس آیات قرآن و احادیث نبوی، به ‌وضوح قابل اثبات است. بنابراین، اینکه وهابیان توسل جستن به انبیاء و اولیاء را دلیل شرک دیگر مسلمانان می‌دانند، حاکی از این است که مفهوم توحید را درک نکرده‌اند.

جمعه: چرا وهابیان، سخن گفتن شیعه را با اهل بیت، کفر می‌دانند؟

عقیده شیعه این است که اگر در همه‌جای عالم، انبیاء و اولیاء الهی را صدا بزنیم، می‌شنوند و این توانایی در زمان حیات ظاهری و پس از مرگشان به یکسان وجود دارد. در حالی که وهابیان، این توانایی را منحصر به خدا دانسته و عقیده به آن توانایی برای انبیاء و اولیاء را شرک می‌دانند. در حالی که شیعه معتقد است این قدرت شنوایی و آگاهی خارق‌العاده را خداوند به آنان داده است و منهای خدا، آنها در زمان حیات ظاهریشان هم قادر نخواهند بود حتی صدای کسی را که کنار گوششان حرف می‌زند، بشنوند. پی می‌برید که این عقیده به هیچ‌وجه تعارضی با توحید ندارد.

وهابیان با دیگر مسلمانان اعم از شیعه و سنّی، بر سر مسئله توحید است. وهابیان در حالی که به استناد کتب معتبرشان قائل به جسمانیت خدا هستند و خدا را همچون یک انسان، دارای اعضا و اندام بشری می‌پندارند و در قیامت قائل به رؤیت با چشم ظاهری می‌دانند، بقیه مسلمانان چه شیعه و چه سنّی را مشرک و مهدورالدّم می‌دانند. 

جمعه: چگونه شفاعت با توحید توجیه می‌شود؟

نکته دیگری که وهابیان به سبب آن، سایر مسلمانان را مشرک می‌دانند، طلب شفاعت از انبیاء و اولیاء است. شفاعت یعنی درخواست مغفرت و بخشش گناهان از خداوند. یکی از بندگان مقرب الهی را همراه نمودن و به اتفاق وی دعا کردن تا خداوند گناه شخص را بیامرزد. به بیان دیگر یعنی پس از اینکه شخص از گناهان خود نزد خدا طلب مغفرت کرد، از بنده مقربی درخواست کند که او نیز از خداوند تقاضا کند تا توبه وی را بپذیرد. در این مورد نیز باید توجه داشت که اولاً استغفار و طلب مغفرت از خداوند، امری مورد توصیه اسلام است. ثانیاً دعا کردن مؤمنین در حق یکدیگر برای اجابت خواسته‌هایشان نزد خداوند و درخواست مؤمنی از مؤمن دیگر برای اینکه در حقش دعا کند و از خدا بخواهد حاجت دنیوی یا اخروی او را برآورده سازد، مورد تأیید قرآن و سنّت است. ثالثاً دعای بندگان صالح و مقرب خدا به اجابت نزدیک‌تر است.

بر این اساس، اگر مؤمنی پس از مبتلا شدن به لغزش و گناهی، علاوه‌بر اینکه خود توبه و استغفار کند، از یکی از اولیاء الهی تقاضا کند او نیز دعا کند تا خداوند توبه او را بپذیرد، امری معقول و مشروع است و خود خداوند در آیه ۶۴ سوره نسا به آن امر کرده است. در نتیجه، استشفاع یا طلب شفاعت مغفرت از انبیاء و اولیاء و صلحا نیز به‌هیچ‌وجه تعارضی با توحید ندارد؛ زیرا خداوند به آنان اذن شفاعت کردن داده است و دعای آنان بر پذیرفته شدن توبه مؤمنان از گناهان را اجابت می‌نماید. تعارض با توحید وقتی قابل تصور است که شفیع را در بخشیدن گناه شریک خدا بدانیم نه در طلب بخشش از خدا.

جمعه: مصادیق بدفهمی وهابیان در توحید عبادت چیست؟

در حوزه توحید عبادت که وهابیان دچار بدفهمی شده‌اند و به استناد آن، سایر مسلمانان شیعه و سنّی را مشرک می‌پندارند، ازجمله ساختن قبور یا احداث ضریح یا ساختمان بر فراز قبور یا به زیارت قبور و حرم انبیاء و اولیاء الهی رفتن و به مُهر سجده کردن را مصادیق شرک در عبادت می‌پندارند، این است که درک نکرده‌اند آنچه سبب می‌شود عمل، عبادت محسوب شود، شکل ظاهری عمل نیست؛ بلکه قصد و نیت انجام‌دهنده عمل است. بنابراین اگر کسی کاری را به هر شکل و صورت به قصد عبادت انجام دهد، عملش عبادت به‌شمار می‌آید و اگر برای غیر خدا انجام دهد، به شرک در عبادت مبتلا خواهد بود. چنان که به‌موجب آیه ۳۵ سوره انفال، دست زدن و سوت کشیدن مشرکان در کنار کعبه، چون به نیت و قصد عبادت بت‌ها انجام می‌شد، عبادت به‌شمار می‌آمد و آنها را در شمار مشرکان در عبادت وارد می‌کرد؛ اما اگر هر عملی با هر شکل و صورت، بدون نیت و قصد عبادت انجام شود، آن عمل عبادت نخواهد بود. کمااینکه اگر کسی بدون قصد و نیت عبادت، به گرد کعبه بگردد، یا الفاظ و حرکات نماز را انجام دهد، عملش عبادت نخواهد بود. عملی که بدون نیت و قصد عبادت انجام می‌شود، اگر مورد تأیید شرع باشد، کاری غیرمعارض با توحید در عبادت و عملی مشروع خواهد بود و اگر کاری باشد که شرع از انجام آن نهی کرده باشد، کاری غیرمعارض با توحید در عبادت، ولی خلاف شرع و گناه خواهد بود و انجام‌دهنده آن شخص موحّد، اما گناهکار به‌شمار می‌آید و نمی‌توان وی را مشرک تلقی کرد. یقیناً هیچ مسلمانی در ساختن قبر برای کسی که از دنیا رفته است یا ساختن ضریح و بنا بر فراز قبر انبیاء و اولیاء یا زیارت کردن قبر ایشان، قصد و نیت عبادت شخصی که در آنجا مدفون است را ندارد. کمااینکه هیچ شیعه‌ای در سجده کردن بر مُهر، قصد و نیت عبادت مُهر را ندارد. بنابراین، بی‌شک نمی‌توان این اعمال را از مصادیق شرک در عبادت شمرد. در ضمن اینکه به استناد آیات و احادیث و سیره پیامبر اکرم(ص) و اصحاب برجسته آن حضرت که در کتب مورد قبول خود وهابیان نقل شده است، به‌روشنی می‌توان اثبات کرد که کارهای مزبور، مورد تأیید و توصیه اسلام و کاملاً مشروع و پسندیده است. با توجه به آنچه به اجمال به آن اشاره شد، روشن گردید که آنچه به سبب آن، وهابیان، دیگر مسلمانان را مشرک و مهدورالدّم می‌دانند، باطل است و متقابلاً عقاید وهابیان در مورد جسمانیت خداوند، بی‌شک با توحید ناسازگار می‌باشد.

 

 

افزودن نظر

هرگونه نظرات توهین آمیز و نسبتهای غیر مسلم احراز نشده و خلاف شرع حذف خواهد شد





کد امنیتی
بازنشانی